عشق چيست؟
عشق از اول سركش و خوني بود
تا گريزد هر كه بيروني بود
عشق از آن كلماتي است كه به اين سادگي و با اين الفاظ و حروف و كلمات نمي توان معني كرد، و از اين گذشته معني و مفهوم عشق را براي كسي كه عاشق نيست و بوئي از عشق به مشامش نخورده، نمي توان بيان كرد.
در كتاب «عاشورا چه روزي است؟» درباره ي عشق و مفهوم آن، سريان عشق، تطورات تكاملي آن، تظاهرات عشق در جامعه، تأثيرات خارجي آن و اينكه عشق حسين «عليه السلام» چگونه عشقي بوده، و او تا چه حد عاشق حق و حقيقت بود، و هيچ كس عشق را بهتر از او ترجمه و معني نكرد [1] ، فصلي مشبع نوشتم و اينك تكرار آن مطالب را نمي كنم، ولي براي تكميل آن، از ماهيت عشق حقيقي و مراتب كامل آن و علل پيدايش عشق و اتحاد با معشوق سطري چند مي نگاريم.
علماي لعنت گويند: «عشق» مشتق از عشقه است، و عشقه نام گياهي است كه مانند عروق بر جميع شاخ و برگ درخت پيچيده و شرائين درخت را مي خشكاند. عشق هم در مزاج انسان چون شريان و جريان يافت، تمام احساسات و نيروي مغز و
فكر او را متوجه معشوق مي سازد، خواه معشوق مادي و خيالي باشد يا روحاني و معنوي، و به عبارت ديگر خواه عشق مجازي باشد يا عشق حقيقي.
حكما گويند: «عشق» نيروي معنوي و جاذبه ي الهي است كه در قلب رخنه مي كند و تمام خانه ي دل را تصرف مي نمايد، و صاحب دل را از محبت غير معشوق خالي و منصرف كرده متوجه فقط معشوق مي نمايد
پاورقي
[1] عاشورا چه روزي است ص 182؛ رسالهي عشق نويسنده، ص 157.