بازگشت

شهيد و شهادت


شهيد، نزد همه ي جهانيان، مقامي بلند و منزلتي ارجمند دارد. همه كس، شهيد را با ديده ي احترام مي نگرد، ولي نزد پيروان قرآن، مقامي بالاتر و منزلتي والاتر دارد. اسلام، در معناي شهيد، با اقوام ديگر، اختلاف نظر دارد.

جهانيان، كسي را شهيد مي دانند كه خود را فداي جامعه كند. جامعه اي كه خودش، در آن زندگي مي كند، خواه كوچك، خواه بزرگ، خواه شهر، خواه روستا، خواه كشور، خواه اقليم.

شهيد، براي سعادت مردم، فداكاري كرده، تا دست ستم گري را كوتاه كند. شهيد حزبي و مسلكي، هر چند، شهر و كشور، نمي شناسد و خود را جهاني مي داند، ولي هم مسلكان را، نزديك تر مي داند و دگران را بيگانه مي خواند.

از اين سخن، دانسته شد كه تمايل شخصي، در قيام شهيد ملي و شهيد حزبي، تأثيري بسزا دارد و انگيزه ي شهيد، ملت است و يا حزب. ولي در اسلام، شهيد كسي است كه در راه خدا، جان فدا كند، قوميت و مليت و حزب، در آرمان شهيد اسلامي، راه ندارد. همه ي افراد بشر، نزد او، بندگان خدا هستند، نه بردگان خدا.

اين شهيد، دوست همه است و سعادت همه كس را طالب. خويش و بيگانه نمي شناسد. خصومت و دشمني با كس ندارد. انتقام در وي راه ندارد. آرمان شهيد اسلامي، مقدس تر و بالاتر از آرمان شهيد ملي و شهيد مسلكي است. شهيد اسلامي، در سطحي عالي و نامحدود مي انديشد و خيرخواه بشر است؛ خواه دشمن، خواه دوست، خواه خويش، خواه بيگانه، او خوش بختي بشريت را خواستار است. براي خدا، نه براي بشر، و نه براي خود.

شهيد ملي يا مسلكي، در سطحي محدود مي انديشد، آرمان او، سعادت محيطي است كه


وي را در برگرفته است. در نتيجه، خصومت و دشمني، نسبت به جوامع ديگر، در قلبش، راه پيدا مي كند و حس انتقام از كساني كه سد راه وي هستند، پيدا مي كند و نابودي دشمن را خواستار مي شود.

به كيفر رساندن جنايت كاران، از نظر او، انتقامي است و خيرخواهي براي دشمن ندارد، كينه ورز است، دشمن را كه مي كشد، گاه خون او را مي خورد! داراي سوءظن است و روش هجوم دارد، ولي شهيد اسلامي، كيفر جنايت كار را، از نظر تنبيه و ارشاد جامعه مي داند؛ تا كسي، در فكر جنايت كاري نيفتد و راه براي جنايت كار شدن بسته گردد. او از سوءظن خالي است و روش دفاع دارد.

گاه عفو مي كند و بر تبه كار مي بخشد؛ وقتي كه بداند از كرده پشيمان شده و توبه كرده و ديگر گرد جنايت نمي گردد. از نظر پاداش نيز، شهيد اسلام، بر شهيد، نزد اقوام و ملل، امتياز دارد.

پاداش شهيد، نزد جهانيان، به خودش نمي رسد و چيزي در برابر آن چه مي دهد، به دست نمي آورد. اگر مجسمه اش را بتراشند و بر چهار راهي بگذارند و يا خياباني را به نام وي كنند و يا بنيادي را به افتخارش بر پا سازند و مانند اين كارها، به دست خود شهيد، چيزي نرسيده و در برابر آن چه داده، پس نگرفته است. آيا چيزي در جهان ارزش جان دارد؟! تنها اسلام است كه بهاي جان شهيد را مي دهد و چندين برابر هم مي دهد.

اگر شهيد 7 عمر چند روزه را فدا كرده، اسلام، در پاداش، عمر جاوداني به وي مي بخشد. اگر زندگي تلخ خود را، تقديم كرده، اسلام، زندگي شيرين تر از شيرين، بدو مي دهد؛ زندگي اي كه مانندش چشمي نديده و گوشي نشنيده و به خاطري نرسيده است.

پاداش شهيد در اسلام، بالاتر از اين هاست و آن «رضوان الله» است، كه مقامي از آن بالاتر و سعادتي از آن بيشتر و برتر نخواهد بود.

اسلام، در دل ها براي شهيد مجسمه مي ريزد و دل ها را در گرو محبت شهيد قرار مي دهد، تا دوستي شهيد، دل ها را از گناه پاك كند و به سوي راه شهيد، روانه گرداند.

اسلام، شهيد را، سرمشق بشريت قرار داده و معلم مكتب انسانيت ساخته است. معلمي كه با زبانش، با قدمش، با قلمش، تعليم دهد. و چنين مقامي، در هيچ مكتبي به شهيد داده نشده است. شهادت حسين عليه السلام پيوسته در حال تعليم است و حسين معلم جاوداني بشر است.


در هر قرني، هزاران شاگرد، پرورش مي دهد و از بشر، انسان مي سازد.

شهادت، تكان دهنده است، بيدار كننده است، هشيار سازنده است.

نخست، روزنه اي از نور، در دل هاي تاريك مي تاباند؛ كم كم جا باز مي كند و دم به دم، گسترده تر مي گردد و انديشه اي عميق عطا مي كند، تا مرده اي زنده گردد و دلي سياه را سپيد و نوراني سازد و چراغي روشن، به اجتماع تاريك بشري تقديم كند.

هر چه بدبختي نصيب جامعه شده، از خودخواهي و پليدي افراد، ريشه گرفته است. اگر افراد جامعه، پارسا شوند و پيراسته از خودخواهي گردند، آن جامعه روي بدبختي نخواهد ديد و همگي سعادتمند خواهند بود و فردي تيره بخت، در ميان آن ها، يافت نخواهد شد. هر چند مردمش، در بياباني سوزان و بي آب و گياه، زيست كنند.

اسلام، اصلاح جامعه را، اصلاح فرد، آغاز مي كند و بشر را به انسان، تبديل مي كند، ولي كمونيسم، فرد را به ابزار ماشين تبديل مي كند، رأي و انديشه و اراده را از وي مي گيرد.

شهادت حسين، انديشه مي دهد، رأي مي دهد، تا نادرستان، خود را درست كنند و خودخواهان خود را پيراسته سازند و در راه سعادت گام بردارند. سعادتي كه مطلوب بشر است و بشر، هميشه، در طلب آن است.

بايد شهادت حسين جاوداني گردد و همواره زنده بماند. اسلام، طلب و خواسته بشري را لبيك گفته و استغاثه ي قلبي او را پاسخ داده و به فريادش رسيده است.اين خون مقدس را زنده نگه داشته، تا هميشه بجوشد و پرتوافشاني كند و جهاني را روشن سازد و دل هايي را زنده كند. چون خون شهيد، حيات بخش جامعه ي بشري است.

تشويق و تحريص اسلام، به زيارت امام حسين عليه السلام و دعوت اسلام به تشكيل مجالس عزاداري و سوگواري و ريختن اشك براي پيشوايان شهيدان، گام بزرگي است در راه جاويدان ساختن شهادت، تا شهادت، پيوسته آموزندگي داشته باشد و سازندگي كند.

شهادت حسين عليه السلام دعوتي است معجزه گر كه از بشر، انسان مي آفريند و حقايق را بر ملا مي سازد. حسين، در عهد خود نيز انسان ها ساخت و شايستگان بشري را به مقام عالي انسانيت رسانيد. در ميان شهيداني كه در ركابش بودند، سفيد بود، سياه بود، عرب بود، عجم بود، ترك بود، فارس بود، پير بود، جوان بود، ولي همه انسان بودند و برادر و برابر.

انسانيت، برتر از نژاد است، بالاتر از شهر و ديار است. شهيدان راه حسين همگي برادر


بودند و از برادر نزديك تر. شهادت، دورها را نزديك مي كند و نزديكان را دور مي سازد.

شهيدان كربلا، اشرف از آنند كه به شهر و دياري اختصاص داشته باشند، يا به نژادي منتسب گردند.

آنان، با هم نژادان خود، نبرد كردند و با هم شهريان به جهاد پرداختند، از خويشان ناپاك بريدند و پاكان بيگانه را در آغوش كشيدند. از دوران حمايت كردند و به دست نزديكان كشته شدند، مردمي بودند جهاني و برتر از جهاني، مردمي بودند خدايي.

خواجگان بودند، بردگان بودند، ولي در سپاه حسين عليه السلام خواجگي و بردگي نبود، سروري و غلامي نبود، همه برابر بودند و برادر، مساوات حقيقي، در ميان آن ها برقرار بود. همه آزاد بودند و آزاده.

در آغاز كار هم، همگي، بهشتي نبودند. كساني بودند كه سوء سابقه داشتند، ولي توبه كردند. سرانجام، همگي بهشتي شدند. حسين عليه السلام در حياتش، دوزخي را بهشتي ساخت و با شهادتش، دوزخي را بهشتي مي سازد. زندگي اش، براي بشر، سعادت بود، شهادتش، براي بشر، سعادت. آغازش سعادت، انجامش سعادت، خودش سعادت، پدرش سعادت، برادرش سعادت، مادرش سعادت، جدش سعادت.

شهيد، آزاده اي است كه به راه حسين رفت و آزادي برايش آزادگي آورد. اگر آزادي، آزادگي نياورد، سودي ندارد.