بازگشت

جوانمردان سيبور


شرايط براي مأموران بني اميه سخت شده بود و آنان چاره اي جز ادامه ي راه نداشتند، پس از چندي به منطقه ي سيبور وارد شدند، جوانان هم داستان شده بودند كه از ورود امويان جلوگيري كنند، پيرمردي از هواداران عثمان گفت: از فتنه پرهيز كنيد كه خداوند فتنه را نمي پسندد، اين سر را در تمام سرزمينها گردانده اند، و هيچ كس با ايشان مخالفت نكرده است بگذاريد از سرزمين شما نيز بگذرند. جوانان گفتند، به خدا سوگند! هرگز اجازه نخواهيم داد [به شهر وارد شوند] آنگاه با شتاب پل ارتباطي منطقه را تخريب كرده و به خونخواهي امام (ع) لباس رزم پوشيدند، و به كارزار پرداختند و تعدادي از آنان كشته شدند، ام كلثوم با مشاهده ي رشادت و جوانمردي مردان سيبور فرمود: خداوند آب را بر آنها گوارا و خوراكشان را ارزان، و ستمكاران را از آنها باز دارد.