بازگشت

حلب


سرزمين ديگري كه براي اقامت برگزيده شد دامنه ي جبل جوشن در شهر حلب بود، آنجا پر از درد و رنجي گران براي آل محمد بود، خستگيهاي سفر، پريشانيهاي بهت آور و غمهايي كه جز خاندان رسالت تحمل آن را نداشتند، آثار و عارضه هايي را بر جا مي گذاشت، در دامنه ي اين كوه


محسن بن الحسين كه در پهلوي مادر بود سقط شد تا بلنداي حلب آدرس و نشان حماسه ي حسيني باشد، و مشهد السقط او زيارتگاه اهل ايمان و رسواگر طواغيت آل ابوسفيان باشد، مادر بزرگوار محسن كه از درد به خود مي پيچيد از كارگراني كه در معدن مس حلب (جوشن) كار مي كردند آب و نان طلب كرد، اما او را دشنام دادند و بانوي خيمه گاه حسيني با قلب دردمند خود ايشان را نفرين كرد. [1] اسراي آل محمد با گذشتن از حلب به قنسرين وارد شد. [2] .


پاورقي

[1] معجم البلدان، ج 2، ص 155، مقرم، مقتل الحسين، ص 445، خداوند دعاي مادر محسن بن الحسين را اجابت کرد و آن معدن از بين رفت و تا کنون هيچ کس از منافع و ذخاير آن سودي نبرده است.

[2] شهري است بين شام و حلب که مي‏گويند قبر حضرت صالح در آنجاست و آثار پاي شتر بر تخته سنگهاي آن ديده مي‏شود. (معجم البلدان، ج 4، ص 184).