بازگشت

شكوه نيايش


يادگار علي (ع) و پيامبر (ص) بي اعتنا به تيغ و تيرهايي كه هر دم بر بدنش كوفته مي شد سر به سوي آسمان داشت و آنچنان غرق در نيايش پروردگار بود كه گويي در دايره ي هستي جز او و محبوبش دغدغه اي نيست.

اي پروردگار بلندمرتبه و صاحب قدرت و سلطنت بزرگ و تدبير و عقابي شديد، بي نياز از خلايق و داراي كبريايي گسترده و توانايي بر هر چه خواهي، رحمت تو نزديك است، و به وعده ي


خود عمل خواهي كرد، نعمت تو تمام و بلايت نيكو، چون خوانده شوي نزديك و بر مخلوقات محيط و توبه ي نادم را مي پذيري، بر هر چه اراده كني نيرومند و بر آنچه خواهي توانايي، چون تو را سپاس گويند پاداش نيكو دهي، و چون يادت كنند يادشان نمايي. تو را مي خوانم در حالي كه محتاجم، رغبتم به سوي توست. در حالي كه فقيرم، به تو پناه مي بريم. در بيم و ترس، و در سختيها مي گريم و از تو كمك مي خواهم. آنگاه كه دچار ضعف هستم، بر تو توكل مي كنم، و مرا كفايت مي كند.

پروردگارا! تو بين ما و قوم ما حكم فرما، اينها ما را فريفته و تنهايمان گذاشتند و با ما غدر نمودند، ما عترت پيامبر توييم و فرزند حبيب تو محمد (ص)، كه او را به رسالت مبعوث فرمودي و امين وحي خود قرار دادي، پس در امر ما فرج و گشايش مقرر فرما، اي مهربانترين مهربانان.

اللهم متعالي المكان عظيم الجبروت شديد المحال غني عن الخلائق عريض الكبرياء قادر علي ما تشاء قريب الرحمة صادق الوعد سابغ النعمة حسن البلاء قريب اذ دعيت محيط بما خلقت قابل التوبة لمن تاب اليك قادر علي ما اردت تدرك ما طلبت شكور اذ شكرت ذكور اذا ذكرت ادعوك محتاجا و ارغب اليك فقيرا و افزع اليك خائفا و ابكي مكروبا و استعين بك ضعيفا و اتوكل عليك كافيا اللهم احكم بيننا و بين قومنا فانهم غرونا و خذلونا و غدروا بنا و نحن عترة نبيك و ولد حبيبك محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) الذي اصطفيته بالرسالة و ائتمنته علي الوحي فاجعل لنا من امرنا فرجا و مخرجا يا ارحم الراحمين.

بر قضا و حكم تو صبر مي كنم اي خدا، خدايي جز تو نيست، اي فريادرس استغاثه كنندگان، پروردگاري براي من غير از تو نيست و معبودي جز تو ندارم. بر حكم تو صبر مي كنم اي فريادرس، كسي كه جز تو فريادرسي ندارد، و اي كسي كه ابدي و هميشگي هستي، و مردگان را زنده مي كني. اي آگاه و ناظرين بر تمام اعمال و افعال بندگان، در ميان من و اينها حكم فرما كه تو بهترين حكم كنندگاني. [1] .



پاورقي

[1] مقرم، مقتل الحسين، ص 359 -355، صبرا علي قضائک يا رب، لا اله سواک يا غياث المستغيثين مالي رب سواک و لا معبود غيرک، صبرا علي حلمک يا غياث من لا غياث له يا دائما لا نفاد له يا محيي الموتي يا قائما علي کل نفس بما کسبت، احکم بيني و بينهم و انت خير الحاکمين.