بازگشت

مناجات امام و دلتنگي ام كلثوم


سپس امام (ع) در جمع فرزندان، برادران، و بانوان باعظمتي كه از تنهايي و غربت امام هدايت، وارث رسالت، و امامت حق سخت اندوهناك بودند و هر لحظه بر غمهاي ايشان افزوده مي شد ايستاد، دل الهي حسين بن علي نيز از اين همه بي وفايي، ظلم، و تنهايي تنگ شده بود و او نيز از پريشاني زينب و كودكان حرم سخت اندوهناك بود، در حالي كه قطرات سرشك عرشي از آسمان ديدگان او پهنه ي چهره ي حجت خدا را زيور بخشيد بود، با خداي خويش مناجات كرد و گفت: خداوندا، عترت پيامبر تو محمد (ص) هستيم، ما را از حرم جدمان بيرون راندند، و بني اميه در حق ما جفا كردند! خداوندا! حق ما را بازستان و ما را بر بيدادگران پيروز فرما. [1] .

ام كلثوم خطاب به امام (ع) گفت: اي برادر در اين وادي احساس عجيبي مرا در خود گرفته است و اندوه هولناكي بر دلم سايه افكنده، [2] امام (ع) با مهرباني خواهر خود را تسلي بخشيد.



پاورقي

[1] اللهم انا عترت بنبيک محمد (ص) قد اخرجنا و ازعجنا عن حرم جدنا و تعدت بنواميه علينا اللهم فخذلنا بحقنا و انصرنا علي القوم الظالمين.

[2] ابن‏اعثم مي‏نويسد: ام‏کلثوم سخت مي‏گريست و مي‏گفت جد و پدر و برادرم و مادرم را از دست داده‏ام و اکنون نيز بايد در انتظار فقدان برادرم باشم، امام (ع) اهل بيتش را دلداري داد و از آنها خواست [حتي] بعد از کشته شدن وي نيز خويشتن‏دار باشند. الفتوح، ج 5، ص 150.

طريحي مي‏نويسد: روايت شده که امام (ع) زمينهايي را که هم اکنون قبر اوست با قيمت شصت هزار درهم از مردم نينوا و غافريه خريدند و سپس آن [زمينها] را به آنها صدقه داد و با آنها شرايط کرد تا زائران قبرش را راهنمايي کنند و تا سه روز از ايشان پذيرايي نمايند، مجمع البحرين، ج 5، ص 461.