بازگشت

نامه عبيدالله به امام


عبيدالله بن زياد پس از آگاهي از شرايط، خطاب به امام (ع) نامه اي نگاشت: اي حسين! به من گزارش داده اند كه در كربلا فرود آمده اي. همانا يزيد بن معاويه به من فرمان داده است كه لحظه اي چشم بر هم مگذار، و لقمه اي غذا مخور، مگر اينكه حسين مرا پذيرفته باشد و يا او را


كشته باشي.

امام (ع) بي اعتنا به نامه ي عبيدالله آن را به گوشه اي افكند و فرمود: اين نامه پاسخ ندارد. [1] آنگاه خطاب به ياران خود فرمود:

«الناس عبيد الدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه ما درت معايشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الديانون.» [2] .

«مردم بندگان دنيايند و دين را مانند چيزي كه طعم و مزه داشته باشد مي پندارند و تا هنگامي كه طعم آن را بر زبان خود احساس مي كنند آن را پاس مي دارند، و آنگاه كه بناي آزمايش باشد تعداد دينداران كم مي شود.»


پاورقي

[1] فصول المهمه، ص 190، العبرات، ج 1، ص 417، کشف الغمه، ج 2، ص 47، نور الابصار، ص 261، العوالم، ج 17، ص 234، خوارزمي، مقتل الحسين، ج 1، ص 239، الفتوح، ج 5، ص 150.

[2] تحف العقول عن آل الرسول، ص 250 -249 و بحارالانوار، ج 44، ص 383.