بازگشت

زباله، خبر شهادت عبدالله بن يقطر


چهارشنبه بيست و سوم ذيحجه كاروان حسيني به زباله [1] وارد شد. اين سرزمين نيز با


ماجراهايش همانند عقبه اي است كه راه زندگي و روزمرگي را به بندگان خدا نماياند، هم مي توان اندوهناك به بي وفاييهاي دنيا پشت كرد و به ابديت پيوست، و هم مي شود با مردان جاودانه همراه نشد و براي گم شدن از زاويه ي شبي تاريك به سوي ظلمات حق گريزي و بي فضيلتي شتاب كرد، زباله عقبه اي است كه پس از ثعلبيه راه جو را از راهزن مي نماياند.

خبر شهادت عبدالله بن يقطر [2] موجي جديد از اندوه را پديد آورد، شهادت مسلم بن عقيل، هاني بن عروه، قيس بن مسهر صيداوي، و عبدالله بن يقطر بيانگر اوضاع تاريك و منقلب شده ي كوفه بود، معلوم شد كه ديگر به كوفيان اميدي نيست، و طبيعي بود آنانكه با اميد مردم و به طمع دنياطلبي و رياست پشت حسين بن علي (ع) سنگر گرفته بودند، در اضطرابي خوفناك گرفتار آيند.

امام (ع) در حالي كه نامه اي در دست داشت با صداي بلند به همراهان خود فرمود: اما بعد خبري سخت ناگوار به ما رسيده است، مسلم بن عقيل، هاني بن عروه، عبدالله بن يقطر به قتل رسيده اند و شيعيان ما را تنها گذاشته اند، اينك هر كس از شما مي خواهد بازگردد از ما بر او بيعتي نيست. [3] دسته دسته مردم از اطراف امام (ع) متفرق شدند و تنها آنهايي كه از مدينه با امام (ع) همراه بودند در كنار وي باقي ماندند. [4] .


پاورقي

[1] منزلگاهي معروف در راه مکه و ميان واقعه و ثعلبيه قرار دارد مراصد الاطلاع، ج 2، ص 656.

[2] عبدالله يقطر با بقطر برادر رضاعي امام (ع) بود مادر عبدالله بدون آنکه به امام (ع) شير بخوراند وي را حضانت کرده بود و امام (ع) جز از مادر بزرگوارش حضرت صديقه طاهره شير ننوشيد ابصار العين ص 52. امام (ع) پيشتر عبدالله را به سوي مسلم فرستاده بود اما وي توسط حصين بن تميم اسير و به عبيدالله بن زياد تحويل شد. عبيدالله از او خواست تا در مقابل مردم از امام (ع) بيزاري جويد. وليکن عبدالله نيز همانندن قيس بن مسهر در اجتماع مردم آنها را به پيروي از امام حسين فراخواند و آنها را به شورش عليه دستگاه بني‏اميه دعوت نمود. به فرمان ابن‏زياد عبدالله را از بالاي قصر حکومتي به زير افکندند و پيش از آنکه جان داده باشد عبدالملک بن عمير سر او را از بدن جدا کرد، تاريخ طبري، ج 5، ص 398، العبرات، ج 1، ص 358، انساب الاشراف، ج 3، ص 168، الفتوح، ج 5، ص 76.

[3] بسم الله الرحمن الرحيم - اما بعد فقد أتانا خبر فضيع! قتل مسلم بن عقيل و هاني بن عروة و عبدالله بن بقطر [يقطر] و قد خذلتنا شيعتنا، فمن أحب منکم الانصراف فلينصرف، ليس عليه منا ذمام.

[4] انساب الاشراف، ج 3، ص 169، بحارالانوار، ج 44، ص 374، شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 77، ابن اثير، کامل، ج 3، ص 287، العوالم، ج 17، ص 224، المنتخب، ج 2، ص 438.