بازگشت

ذات عرق


روز دوشنبه چهاردهم ذيحجه كاروان حسيني به ذات عرق [1] رسيد، در اينجا مردي از بني اسد به نام بشر بن غالب به محضر امام (ع) شرفياب شد، امام (ع) از وي پرسيد: از كدام قبيله اي؟! بشر گفت: از بني اسد، و چون امام (ع) دانست كه وي از عراق آمده است، پرسيد: مردم عراق را چگونه ديدي؟ بشر پاسخ داد: اي فرزند دختر پيامبر! دلهاي آنها با تو بود و شمشيرهايشان با بني اميه است.

امام (ع) فرمود: اي برادر عرب! راست مي گويي، خداوند تعالي انجام مي دهد هر آنچه را اراده فرمايد و آن گونه اي كه مي خواهد حكم كند.

بشر از امام (ع) پرسيد: اي پسر پيامبر! مرا از معناي اين آيه كه خداوند مي فرمايد: يوم ندعوا كل اناس بامامهم [2] آگاه فرما. امام (ع) فرمود: اي برادر بني اسد! دو امام است: امامي كه به هدايت فراخواند، و امام گمراهي كه به ضلالت دعوت كند؛ پس هر آنكه امام هدايت را پاسخ دهد به


بهشت رهنمون سازد، و هر كس كه پيشواي ضلالت را اجابت كند به آتش در افكند. [3] .


پاورقي

[1] منطقه‏اي حد فاصل تهامه و بحر، که حاجيان عراقي نيز در آنجا محرم مي‏شوند. مراصد الاطلاع، ج 2، ص 932.

[2] سوره‏ي اسري، آيه‏ي 71، روزي که هر گروهي را با امام و پيشوايشان فرا مي‏خوانيم.

[3] الفتوح، ج 5، ص 120، نعم يا أخا بني‏اسد! هم امامان، امام هدي دعا الي هدي، و امام ضلالة دعا الي ضلالة، فهدي من أجابة الي الجنة، و من أجابة الي الضلالة دخل النار.