بازگشت

مقدمه


برخوردي كه در روز عاشورا به وقوع پيوست، بيش از آن كه يك برخورد نظامي باشد، يك رويارويي فكري و فرهنگي بود اين را از اصطلاحات و مفاهيم به كار رفته در دو جبهه مي توان دريافت. شناخت ريشه ها و زمينه هاي تاريخيِ اين اصطلاحات و مفاهيم در درك صحيح آنها بسيار مؤثر است.

برخي از اين مفاهيم بسيار تكرار شده و دامنه ي وسيعي يافته اند؛ برخي ديگر پس از مدتي حضور، عرصه را براي ديگر مفاهيم خالي كرده و به مرور به تاريخ پيوسته و پاره اي نيز همواره حضور فعال و مستمر داشته و در حوادث تاريخي خود را نشان داده اند.

گاهي با گذشت زمان، مفاهيم و الفاظ، بخشي از معاني قبلي خود را از دست مي دهند و در پرتوِ تجربه هاي جديد، حوزه ي معرفتي تازه اي به خود مي گيرند؛ بنابراين، براي پي بردن به معنا و كاربرد يك واژه در دوره اي خاص، بايد متون تاريخيِ مربوط به همان دوره مورد مداقّه قرار گيرد، تا تحليل هايي كه بر كاربردِ الفاظ استوار است دقيق تر و به واقع نزديك تر باشد.

در اين نوشتار بر آنيم تا با استخراج مفاهيم از خلال بررسي پيمان هاي وفاداري و اشعار رزمي و سخناني كه در حادثه ي كربلا ردّ و بدل شده است مشخص نماييم كه غالب اين واژه ها سابقه ي تاريخي داشته و گويندگان با توجه به همان فضا اين سخنان را بيان كرده اند؛ و پس از حادثه نيز، اين واژه ها مجدداً در منازعات دوره هاي بعد به كار گرفته شده و در مسير تاريخ نيز بازتاب هاي گوناگوني داشته است. در اين جست و جو به نصوصي هم چون خطبه ها، نامه ها، اشعارِ رزمي يا پيمان نامه ها استناد شده است. در ذيل نمونه هايي از اين واژه ها را بررسي مي كنيم: