بازگشت

ادبيات و وظيفه ي اديب


ادبيات قشر ستبري است از ميراث نيست، بلكه چيزي است كه زندگي را در همه ي احساسات، خواستها و جنبشهايش تعبير كند و روشن گرداند، وگرنه، مجموعه اي از حروف و الفاظ بيش نيست. شرط اصلي در ادبيات آن است كه قدرت بيان و صداقت تصوير را، هماهنگ و با تأثير متقابل، داشته باشد.

و اديب كسي است كه از واقعيت نگريزد، بلكه از قلب واقعيت فرار كند، و در نتيجه وظيفه ي اجتماعي خود را به خوبي نشان دهد. در اين صورت نقش اديب نقشي اجتماعي است، و تعهد او زيستن بر روي زمين مردم. [1] .


پاورقي

[1] المعجم، نوشته‏ي علايلي، ج 1، بخش دوم، ذيل ماده‏ي ادب، ص 105.