بازگشت

معركه ي افتاء و وحشت سنتگرايان


برخورد آگاهانه و روشن علايلي با سياست روز، شگفتي و تحسين و ستايش توده هاي مردم را برانگيخته، محبوبيت عجيبي براي او در دل مردم ايجاد كرده بود، او را به عنوان شخصي شجاع و باجرأت و رك گو و باصراحت كه هيچ ترس و سازش و وحشت در وجودش راه ندارد، مي شناختند؛ از همه ي اينها بالاتر، وي را همان مردي آرماني مي دانستند كه مي تواند شيوه هاي پوسيده ي استعماري حاكمان دست نشانده را براي حفظ لبنان به عنوان «مركز اجتماع قبايل و طوايف»، به رسوايي و شكست بكشاند. در همين بحبوحه، در سال 1952 با وفات شيخ محمد توفيق خالد، منصب «افتاء» بي سرپرست ماند [1] يكباره طبقات ملي و توده هاي مردمي شعار سردادند و فرياد برآوردند كه علايلي بايد مفتي مسلمانان لبنان شود، مطبوعات نيز خواست مردم را تأييد مي كردند، برخي از احزاب فعال نيز به پشتيباني از او برخاستند، زيرا رسيدن علايلي بدين مقام به معني زدودن غبار از عادات و سنتهاي ديني و معتقدات كهنه و پوسيده ي مذهبي و بازنگري روشني به همه ي آنها بود. علايلي چاره اي جز خضوع در برابر خواست مردم نديد، و ذهنش سرشار از يادآوري برنامه هايي بود كه در الأزهر بوسيله ي دانشمندان اصلاح طلب، و در رأس آنان امام مصطفي المراغي به اجرا درآمده بود، و آرزو داشت كه تجربه ي ازهري را، با توجه به شرايط خاص كشورش و نيازهاي روز، در لبنان اجرا كند.

تأييد ملي علايلي و پشتيباني از او، هيأت حاكمه و دست نشاندگان استعمار را به وحشت انداخت، و با شناختي كه از علايلي داشتند، با تمام امكانات در برابرش ايستادند و توانستند مانع رسيدن او به بالاترين مقام ديني مسلمانان در لبنان شوند. [2] .


پاورقي

[1] منصب «افتاء» در لبنان يک مقام فتوايي خشک و خالي در حد فتوي دادن درباره‏ي احکام فرعي نيست، بلکه مفتي بالاترين مقام قضايي، و رئيس شوراي عالي قضايي، و ناظر مسؤول اجراي قوانين مي‏باشد، و مسؤوليت سياسي و اجرايي، و آگاهي سياسي و ملي هم دارد.

[2] نامزد ديگر اين مقام شيخ محمد علايا بود که 52 رأي به دست آورد، و علايلي با کسب 45 رأي به پيروزي دست نيافت.