بازگشت

با آراي گمراه شده عمومي... يك بار ديگر


همت امام (ع) اين بود كه افكار را روشن سازد و بيش از هر چيز به كشف حقايق بپردازد. تا اينجا گوشه هايي از سخنان و گفت و گوهاي ايشان را نقل كرديم. در ادامه برخي از پرسش هايي را كه براي امام مطرح شد مي آوريم و در پاسخهاي ايشان مي بينيم كه ايشان چه اندازه به اين مسأله اهتمام دارد.

فرات بن ابراهيم كوفي از يحيي بن مساور نقل مي كند كه گفت: «مردي از اهل شام نزد علي بن الحسين (ع) آمد و پرسيد: آيا شما علي بن الحسين (ع) هستيد؟ فرمود: آري. گفت: پدرت مؤمنان را كشت. علي بن الحسين (ع) گريست و سپس صورتش را پاك كرد و گفت: واي بر تو، چگونه يقين كردي كه او مؤمنان را كشته است؟ گفت: به اين گفته ي او: «برادران، بر ما ستم كردند، پس ما بر ستمشان با آنان جنگيديم.» فرمود: آيا قرآن مي خواني؟ گفتم: مي خوانم. فرمود: آيا اين سخن خدا را شنيده اي: و به سوي عاد برادرشان هود را... و به سوي مدين برادرشان شعيب را... و به سوي ثمود برادرشان صالح را». [1] گفت: بلي، فرمود: آيا برادر خانوادگي شان بود يا برادر ديني شان؟


گفت: برادر خانوادگي شان. فرمود: اندوهم را برطرف كردي، خداوند اندوهت را برطرف كند». [2] .

عياشي نيز مانند اين روايت را نقل كرده است. [3] .


پاورقي

[1] هود، آيه‏هاي 84، 50 و 61.

[2] تفسير فرات کوفي، ص 192، ح 248.

[3] تفسير العياشي، ج 2، ص 152، ح 43 به نقل از آن البرهان في تفسير القرآن، ج 2، ص 224؛ با اندکي اختلاف.