بازگشت

چند روايت درباره ي يزيد


رسول خدا (ص) فرمود: «امت من پيوسته برپا دارنده ي عدالت است تا آنكه مردي از بني اميه به نام يزيد، نخستين شكاف را در آن ايجاد مي كند.»

ابودرداء گويد: شنيدم كه رسول خدا (ص) مي فرمود: «نخستين كسي كه سنت مرا تغيير مي دهد، مردي از بني اميه به نام يزيد است.» [1] .

از امام حسين (ع) نقل است كه به برادرش محمد حنفيه فرمود: برادر جان! به خدا سوگند اگر در دنيا هيچ پناهگاه و جايگاهي نباشد، باز هم با يزيد بيعت نمي كنم، چرا كه جدم فرموده است: «پروردگارا در يزيد مباركي قرار مده.» [2] .

امام حسين (ع) در نامه اي به معاويه نوشت: «اي معاويه از خدا بترس! و بدان كه خداوند كتابي دارد كه هر ريز و درشتي را در آن برمي شمرد. بدان كه خداوند فراموش


نمي كند كه تو مردم را به گمان كشتي و به گمان گرفتي و كودكي را امارت دادي كه شراب مي خورد و با سگان بازي مي كند.» [3] .

نيز در نامه اش به معاويه نوشت: «سپس پسرت را به حكومت رساندي و حال آنكه او جواني است شرابخوار و سگ باز. پس تو به امانت خويش خيانت و رعيتت را ويران كردي و نصيحت پروردگارت را ادا نكردي. چگونه كسي را كه شراب مي نوشد بر امت محمد (ص) حاكم مي كني؟ در حالي كه نوشنده ي شراب از فاسقان و در شمار اشرار است. شرابخوار را بر درهمي نتوان امين كرد تا چه رسد بر يك امت.»

[4] .

همچنين آن حضرت (ع) به معاويه فرمود: «من دريافتم كه آنچه درباره ي كامل شدن يزيد و سياست او براي امت محمد (ص) گفتي، براي اين است كه مي خواهي كار يزيد را بر مردم مشتبه كني. گويي كه پرده نشيني را توصيف يا از غايبي تعريف مي كني، يا از چيزي خبر مي دهي كه تنها تو از آن آگاهي. يزيد خود نشانگر جايگاه رأي خويش است. يزيد را بگذار تا آن طور كه خودش مي خواهد سگها را به جان هم بيندازد و با كبوترها و زنان تنبورزن سرگرم باشد؛ كه او را ياور خويش خواهي يافت؛ دست از تلاش هاي خويش بردار». [5] .

نيز به معاويه فرمود: «چه كسي براي امت محمد (ص) بهتر است! يزيد شرابخوار فاسق؟!» [6] .

آن حضرت به عبدالله بن زبير فرمود: اي ابوبكر! نيك بنگر، آيا (گمان مي كني) [7] كه من با يزيد بيعت مي كنم، در حالي كه او مردي است فاسق كه آشكارا فسق مي كند، شراب


مي نوشد، با سگان و يوزپلنگان بازي مي كند و با باقيمانده ي خاندان پيامبر (ص) كينه مي ورزد؟ نه به خدا سوگند، هرگز چنين چيزي نخواهد شد.» [8] .

به وليد بن عتبه فرمود: «... يزيد مردي است فاسق، شرابخوار، كشنده ي نفسهاي محترم و آشكار كننده ي فسق؛ و كسي چون من، با او بيعت نمي كند.» [9] .

به مروان بن حكم فرمود: «... انا لله و انا اليه راجعون. هنگامي كه امت اسلامي گرفتار حاكمي چون يزيد شده است، بايد فاتحه اسلام را خواند... واي بر تو! آيا مرا به بيعت يزيد فرمان مي دهي و حال آنكه او مردي فاسق است. به يقين ناعادلانه سخن گفتي... من تو را بر اين گفتارت نكوهش نمي كنم، چرا كه تو ملعوني هستي كه رسول خدا (ص)، در حالي كه در پشت پدرت حكم بن ابي العاص بودي، تو را لعنت كرد. به يقين هر كس كه رسول خدا (ص) لعنتش كند از او انتظاري جز اينكه به بيعت يزيد فرا بخواند نمي رود!». [10] .

فرمود: از رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفيان و بر آزادشدگان فرزند آزاد شده حرام است. هرگاه معاويه را بر منبر من ديديد، شكم او را پاره كنيد.» به خدا سوگند مردم مدينه او را بر منبر جدم ديدند ولي به آنچه فرمان يافته بودند عمل نكردند و خداوند آنان را گرفتار يزيد كرد. خداوند عذابش را در آتش زياد كند. [11] .

به عبدالله بن عمر فرمود: ابا عبدالرحمن! آيا من با يزيد بيعت كنم و در صلح او وارد شوم و حال آنكه رسول خدا(ص) درباره ي او گفت آنچه را گفت؟». [12] .



پاورقي

[1] الصواعق المحرقة، ص 231، تسلية المجالس، ج 2، ص 147.

[2] تسلية المجالس، ج 2، ص 158.

[3] الامامة و السياسة، ج 1، ص 180؛ الغدير، ج 10، ص 161؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 254؛ رجال الکشي، ص 51، ح 98؛ معادن الحکمة، ج 1، ص 582؛ العوالم، ج 17، ص 92، ح 6.

[4] دعائم الاسلام، ج 2، ص 498، 133؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 258، ح 231.

[5] الامامة و السياسة، ج 1، ص 186؛ تاريخ اليعقوبي، ج 2، ص 228؛ اعيان الشعة، ج 1، ص 583؛ الغدير، ج 10، ص 248؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 262، ح 234.

[6] الفتوح، ج 3، ص 343؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 265، ح 236.

[7] در تسلية المجالس چنين آمده و آن درست‏تر است.

[8] الفتوح، ج 5، ص 11؛ مقتل خوارزمي، ج 1، ص 182؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 278، ح 244.

[9] الفتوح، ج 5، ص 14؛ مقتل خوارزمي، ج 1، ص 184؛ مثيرالاحزان، ص 24؛ بحارالانوار، ج 44، ص 325؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 283، ح 251؛ تسلية المجالس، ج 2، ص 152.

[10] الفتوح، ج 5، ص 17؛ مقتل خوارزمي، ج 1، ص 184؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 284، ح 252 و مانند آن در تسلية المجالس، ج 2، ص 153؛ و در آن آمده است: «از کسي چون او بعيد نيست که به بيعت يزيد دعوت کند.».

[11] همان.

[12] الفتوح، ج 5، ص 26؛ مقتل خوارزمي، ج 1، ص 19؛ مثير الاحزان، ص 41؛ موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 306؛ تسلية المجالس، ج 2، ص 165.