بازگشت

شهادت عمر بن علي


ابـن شـهـر آشـوب سـروي گـويد: «پس از او ـ يعني پس از ابوبكر ـ برادرش عمر به ميدان رفت و اين رجز را مي خواند:

اي دشمنان خدا راه را بر عمر بگشاييد، راه شير ژيان و ابرو كشيده را بگشاييد،

او شـمـا را از دم شـمـشـيرش مي گذراند و نمي گريزد، اي زجر، اي زجر به عمر نزديك شو.

او زجر، قاتل برادرش عمر را كشت و وارد ميدان نبرد گرديد.» [1] .

در تسلية المجالس آمده است: «آنگاه عمر بن علي به ميدان آمد و اين رجز را مي خواند:

شـمـا را مـي زنـم ولي زجـر را در مـيـان شـمـا نـمـي بـيـنـم، آن سنگدل به پيامبر كفر ورزيده است،


اي زجـر، اي زجر به عمر نزديك شو، شايد كه امروز در سَقَر جاي گيري، در بدترين مـكـانـهـا و در زبـانـه هـاي آتـش جـاي گـيـري، چرا كه تو كفر ورزيده اي، اي بدترين انسانها!

سـپس به قاتل برادرش، زجر، حمله كرد، و آنگاه به سوي دشمن روي آورد و آنان را به سختي از دم شمشير مي گذراند؛ و آن قدر جنگيد تا كشته شد. [2] .


پاورقي

[1] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 107.

[2] تـسـليـة المـجـالس، ج 2، ص 306؛ و ر.ک: مقتل الحسين، خوارزمي، ج 2، ص 33.