بازگشت

خطبه امام در ميان اصحاب


ابـن عساكر مي نويسد: چون لشكر عمر سعد نزد امام حسين (ع) فرود آمد و حضرت يقين كرد كه آنان با وي خواهند جنگيد از اين رو ميان اصحاب به خطبه ايستاد و پس از حمد و ثناي الهي فرمود: براي ما چيزي پيش آمد كه مي بينيد. بي گمان دنيا دگرگون و زشت شده است. نيكي آن پـشـت كـرده و آنـقـدر اسـتـمـرار يـافته كه از آن چيزي جز اندكي چون ته مانده ظرفي و مـقـداري نـاچـيـز هـمـانـنـد چـراگـاهـي كـم مـايـه نـمـانـده اسـت! آيـا نـمي بينيد


كه به حق عمل نمي گردد و از باطل دوري نمي شود؟ شايسته است كه مؤمن آرزوي ديدار پروردگار خـويـش كـنـد. مـن مـرگ را جـز خـوشـبـخـتـي و زنـدگـي بـا ستمكاران را جز زجر نمي دانم. [1] .

شـايـان ذكـر اسـت پيش از اين ـ در بررسي وقايع و رويدادهاي منزلگاه هاي راه مكه به كـربـلا ـ گـذشـت كـه طـبق روايت طبري، [2] ، امام (ع) اين خطبه را در منطقه ذي حسم ايراد كرده و ما نيز بر اين خطبه حواشي چندي داشتيم. [3] . همچنين در آنجا يـاد آور شـديـم كـه امام اين خطبه را يا در كربلا و يا در هر دو جا (كربلا و ذي حسم) براي يارانش بيان فرموده است.


پاورقي

[1] تـاريـخ ابـن عـسـاکر، ترجمه امام الحسين، تحقيق محمودي، ص 314 ـ 315، شـمـاره 271، مـعجم الکبير، طبراني، ج 3، ص 114، شماره 2842، حلية الاولياء، ابو نـعـيـم، ج 2، ص 39، مـقـتـل خـوارزمـي، ج 2، ص 7، شماره 7، مجمع الزوائد، ج 9، ص 192.

[2] تاريخ الطبري، ج 4، ص 305، و ر. ک: لهوف، ص 34.

[3] ر. ک: وقايع منطقه ذوحسم.