بازگشت

ديدار امام با دو مرد مشرقي


شيخ صدوق به نقل از عمرو بن قيس مشرقي گويد: من و پسر عمويم، در قصر بني مقاتل، بر حسين بن علي (ع) وارد شديم. بر او سلام كرديم و پسر عمويم گفت: اي اباعبدالله، اين كه مي بينيم خضاب است يا مويتان؟

فرمود: خضاب است! پيري زودرس به سراغ ما بني هاشم مي آيد!

آنگاه رو به ما كرد و گفت: آيا براي ياري من آمده ايد؟

گفتم: من مردي عيالوارم و كالاهاي مردم در نزد من است، من نمي دانم كه چه خواهد شد، و دوست ندارم كه امانتم را تباه كنم!

پسر عمويم نيز همين سخن را گفت.

فرمود: برويد و اينجا نمانيد و فرياد مرا نشنويد و سياهي مرا نبينيد. زيرا هر كس فرياد ما را بشنود و سياهي ما را ببيند و ما را ياري نكند، بر خداي عزوجل حق است كه او را در آتش سرنگون كند.» [1] .


پاورقي

[1] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 232 و به نقل از آن، نفس المهموم، ص 202.