بشر بن غالب اسدي... بار ديگر
در مبحث «ذات عرق» متعرض ديدار امام با بشر بن غالب اسدي گشتيم و ضمن بحث درباره ي اين ديدار خلاصه اي از زندگاني اين مرد را آورديم.
ولي شيخ صدوق در امالي نقل مي كند كه اين ديدار در ثعلبيه بود. او مي گويد: «حسين و يارانش حركت كردند، چون در ثعلبيه فرود آمدند، مردي به نام بشر بن غالب بر وي وارد شد و گفت: اي فرزند رسول خدا مرا از اين سخن خداي عزوجل خبر ده كه مي فرمايد:«يوم ندعوا كل أناس بامامهم» [1] (روزي كه هر گروه از مردم را با پيشوايشان فرامي خوانيم)
فرمود: پيشوايي به سوي هدايت فراخواند و او را بدان سوي اجابت كنند و امامي به سوي گمراهي فراخواند و او را بدان سوي اجابت كنند. آنان در بهشت و اينان در دوزخ اند. و آن سخن خداي عزوجل است كه فرمايد: «فريق في الجنة و فريق في السعير» [2] (گروهي در بهشت اند و گروهي در آتش). [3] .
شايد مقصود امام - از طريق دادن اين پاسخ حق - توجه دادن بشر بن غالب اسدي به وجوب پيروي از قيام آن حضرت و پيوستن به وي بود.
شايد اين ديدار، ديدار دوم بشر بن غالب با امام، پس از ديدار ذات عرق، بود، زيرا بشر بار ديگر و با سرعت به سوي كوفه بازگشت!
پاورقي
[1] سورهي الاسراء، آيهي 71.
[2] سورهي شوري، آيهي 7.
[3] امالي صدوق، ص 131، مجلس 30، حديث شمارهي 1.