بازگشت

ذات عرق


«ذات عرق جاي لبيك گويي اهل عراق و مرز ميابن نجد و تهامه است و گفته اند: عرق كوهي است در راه مكّه و ذات عرق بخشي از آن است...» [1] .

«اهل تسنن ذات عرق را ميقات عراقيان و اهل شرق مي دانند، در حالي كه فقيهان [شيعه] احتياط مي كنند و معتقدند كه بايد از مسلخ، كه از مكّه دورتر است، محرم شد. ذات عرق از مكّه دو مرحله (يعني حدود 92 كيلومتر) فاصله دارد.» [2] .


ديدار بشر بن غالب اسدي [3] با امام (ع)

سيد بن طاووس گويد: سپس رفت تا به ذات عرق رسيد. در آنجا با بشر بن غالب كه از عراق مي آمد ديدار كد و درباره مردم آنجا پرسش كرد و او گفت: من در حالي آنجا را ترك گفتم كه دل ها با تو بود و شمشيرها با بني اميّه، حضرت فرمود: راست گفت: برادر بني اسد، خداوند آنچه بخواهد انجام مي دهد، و آنچه اراده كند فرمان مي دهد.» [4] .


پاورقي

[1] معجم البلدان، ج 4، ص 108.

[2] خطب الامام الحسين (ع)، ج 1، ص 132؛ و نوشته است که وادي عقيق از جنوب به شمال امتداد دارد و در آن سه جايگاه است: ذات عرق، عمره، مسلخ.

[3] بشر بن غالب اسدي: وي (در اصطلاح رجالي) از اصحاب امام حسين (ع) و امام سجاد(ع) به شمار مي آيد... برقي وي را از اصحاب اميرالمؤمنين، حسنين و سجاد(ع) شمرده است.

او و برادرش بشير دعاي معروف امام حسين (ع) در روز عرفه را روايت کرده اند. اين دو درباره سيره قائم (ع) نيز نقل روايت کرده اند. بشر از امام حسين (ع) نقل کرده است که فرمود: «هرکس ما را به خاطر خدا دوست بدارد ما و او اين گونه بر رسول خدا(ص) وارد مي شويم. و انگشتانش را به هم چسباند؛ و هرکس ما را به خاطر دنيا دوست بدارد، دنيا نيکوکار و بدکار را در بر مي گيرد. روايت هاي ديگر وي از امام حسين (ع) در کتاب عدّة الداعي، فضل القرأة، ص 296 نقل شده است. (ر.ک: مستدرکات علم رجال الحديث، ج 2، ص 33، شماره 2130).

ابن حجر گويد: ابو عمرو کشّي در کتاب رجال الشيعه گفته است: عالمي فاضل و جليل القدر؛ و گويد: از حسين بن علي و پسرش زين العابدين روايت کرده است...» (لسان الميزان، ج 2، ص 29).

[4] اللهوف، ص 30؛ و ر.ک: مثيرالاحزان، ص 42. ولي شيخ صدوق در کتاب اماي نوشته است که اين ديدار در منطقه ثعلبيّه انجام شد (امالي صدوق، ص 131، مجلس 30، حديث شماره يک). اين روايت در جاي خود نقل خواهد شد.