بازگشت

رايزني با مروان


هنگامي كه مروان آمد نامه ي يزيد را بر او خواند و وي ضمن خواندن آيه ي شريفه: «انا لله و انا اليه راجعون.» براي معاويه طلب آمرزش نمود.

آنگاه «وليد» سخن را به موضوع مورد نظر كشيد و ديدگاه او را جويا شد و پرسيد به باور شما اينك چه بايد كرد؟

مروان پاسخ داد: بنظر من، هم اكنون پيكي بسوي آنان گسيل دار و براي بيعت با يزيد و گردن نهادن به خواسته ي نظام، آنان را بخواه. اگر پذيرفتند كه به خواسته ي خود رسيده و بيعت گرفته اي و دست از آنان بردار! اما اگر نپذيرفتند پيش از آنكه آنان از مرگ معاويه آگاهي يابند تو پيشدستي كن و گردنشان را بزن! چرا كه اگر آنان از مرگ معاويه


آگاه شوند هر كدام در بخشي از كشور بپا مي خيزد و پرچم مخالفت و دشمني با نظام اموي را برمي افرازد و مردم را به بيعت با خويش فرا مي خواند. [1] .


پاورقي

[1] اين موضوع را «طبري» از «هشام» و او از «ابومخنف» آورده است. تاريخ طبري، ج 5، ص 339 خوارزمي، ص 181.