بازگشت

ابوبرزه


سر مبارك امام حسين (ص) در مقابل يزيد بود بزرگان شام در مجلس حاضر بودند يزيد با چوب خيزران به لب و دندان امام مي زد و سخنان بيهوده مي گفت، ابوبرزه اسلمي، صحابي رسول خدا، در مجلس حاضر بود فرياد زد: واي بر تو اي يزيد! با چوب بر دندان حسين، پسر فاطمه مي زني!؟

خود ديدم كه رسول خدا لب و دندان او و برادرش حسن را مي مكد و مي گويد اين دو، سالار جوانان بهشتند، خدا قاتلشان را لعنت كند.

يزيد از سخنان او خشمگين شد و دستور داد او را كشان كشان از مجلس بيرون بردند [1] .


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي، ج 2، ص 57 و کامل ابن اثير، ج 4، ص 85.