بازگشت

بانوي شهيد در كربلا


ام وهب همسر عبداللّه بن عمر كلبي، همراه همسرش از كوفه به كربلا آمده بود روز عاشورا شوهرش به ميدان آمد، شجاعانه مي جنگيد تا چند نفر را كشت.

ام وهب عمود خيمه اي را برداشت و به سوي ميدان دويد خطاب به شوهرش گفت: پدر و مادرم فدايت در راه ذريه پاك پيامبر بجنگ عبداللّه خواست او را به خيمه ها برگرداند، ولي او امتناع كرد و پاسخ داد: به خدا قسم به خيمه باز نمي گردم تا با تو كشته شوم.

امام حسين (ص) صدايش زد فرمود: خدا به شما خانواده پاداش خير دهد، بر گرد، جهاد بر زنان واجب نيست ام وهب براي اطاعت از امام به خيمه بازگشت.

شوهرش جنگيد تا به شهادت رسيد، ام وهب بالاي سرش آمد نشست با او سخن مي گفت و خاك از چهره مباركش مي سترد و مي گفت: بهشت گوارايت باد.

شمر او را ديد غلامش را به سوي او فرستاد غلام با عمودي بر سر او زد و آن پاك سرشت در كنار شوهرش به شهادت رسيد [1] .


پاورقي

[1] کامل ابن اثير، ج 4، ص 65 و 69 و انساب الاشراف، ج 3، ص 196 و تاريخ طبري، ج 4، ص 4 - 333.