بازگشت

شهادت


امام (ص) بر زمين افتاد، بلند شد نشست تيري را كه در گلوي شريفش نشسته بود بيرون كشيد سنان دوباره آمد با نيزه، چنان جسم شريفش را آزرد كه حضرتش در خاك غلطيد آنگاه به خولي بن يزيد اصبحي گفت: سرش را جدا كن خولي خنجر در دست پيش رفت، ولي لرزه بر اندامش افتاد و بازگشت سنان خود از اسب پياده شد و سر مباركش را جدا كرد [1] .


پاورقي

[1] کامل ابن اثير، ج 4، ص 78 و تاريخ طبري، ج 4، ص 346 و مقتل خوارزمي، ج 2، ص 6 - 35.