امام در ميدان
امام حسين (ص) در ميان ميدان همچنان مبارز مي طلبيد و هر كس به مصاف حضرتش پا مي نهاد، كشته مي شد و به اين ترتيب شمار زيادي از شجاعان لشكر را در يك نبرد نابرابر به خاك و خون كشيد لشكر كه از وجود مردي هماورد او خالي بود، ناجوانمردانه دور زد و به سمت خيام اباعبداللّه (ع) حمله آورد.
حضرت فرياد برآورد: واي بر شما اي پيروان آل ابي سفيان! اگر دين نداريد و از قيامت نمي ترسيد، لااقل در اين دنيا آزاده باشيد، اگر چنانكه مي گوييد عرب هستيد چون گذشتگان خود باشيد.
شمر فرياد زد: منظورت چيست؟.
فرمود: مي گويم من با شما مي جنگم و شما با من زنان گناهي ندارند تا من زنده ام، نگذاريد اين سركشان نادان مزاحم حرمم شوند.
شمر گفت: اين خواسته بر حقي است، به اصحابش فرمان داد: دست از حرمش بداريد و روي به خودش آريد، به جان خودم سوگند كه او هماورد كريمي است [1] .
پاورقي
[1] همان، ص 33.