بازگشت

سرانجام كار


محدث نوري در اين دليل خود، سه مطلب را بازگو مي كند:

الف. در شام سخني از بازگشت به كربلا نبود؛ پس از ابراز پشيماني ظاهري يزيد و عذرخواهي او، اهل بيت عليهم السلام را مخير كرد كه يا در شام بمانند و يا به وطن اصلي خود مدينه بازگردند و اهل بيت بازگشت به مدينه را برگزيدند و آنان شام را به عزم مدينه ترك كردند و در آن جا اصلا سخني از بازگشت به كربلا مطرح نبود.

- در پاسخ مي گوييم:

اولا: پرسش يزيد از اقامت دايمي ايشان در يكي از اين دو مورد بود و اين منافات با عبور از كربلا در مسير بازگشت به وطن اصلي خود (مدينه) ندارد؛ بنابراين، اين سخن كه اهل بيت شام را به قصد مدينه ترك كردند، كاملا صحيح است و منافات با آنچه كه واقع شد ندارد.

ثانيا: ممكن است گفته شود پس از صدور امر يزيد مبني بر رعايت حال افراد اين كاروان و بهبودي رفتار با ايشان، اين نظر بعدا براي اهل بيت


حاصل شد كه از فرصت استفاده كنند و براي تجديد پيمان به كربلا بازگردند.

ب. عدم وجود قدر مشترك در راه؛ در خود شام، راه عراق از راه حجاز جدا مي شود و قدر مشتركي ندارند. چنانچه از مترددين شنيده شده و از اختلاف طول اين سه بلد با يكديگر معلوم مي شود.

- پاسخ آن است كه:

اولا: وجود قدر مشترك، از كلام سيد بن طاووس در لهوف استفاده مي شود و حال آن كه بنابر نقل ابن نما در مثير الأحزان ذكري از قدر مشترك در راه نيست. بنابراين چنانچه اهل بيت از خود شام قصد عزيمت به كربلا را گرفته باشند، مي توانستند از مسير شمال دمشق خارج شده، و با پيمودن راه آباد سلطاني (كه قدر مشترك ندارد) به كربلا بازگردند.

ثانيا: بنابر وجود قدر مشترك، ايشان اعتماد بر سخن كساني مي كنند كه در دوره ي وي راه را پيموده يا ديده اند، و حال آن كه ايجاد راهها و تعيين مسير آن در هر زمان، با توجه به مصالح عمومي تعيين و اجرا مي گردد و اكتفا به قول مترددين در اين زمان سرايت دادن آن براي آن زمان،فني نيست.

واز اين مطلب پاسخ ملاحظه ي طول بلاد هم روشن مي شود؛ چون فرض مسئله در سير زميني است، نه هوايي!

ثالثا: ملاحظه ي نقشه ي جغرافيايي، وجود قدر مشترك را در يك مسير شام به عراق تاييد مي كند، پس از خروج از دمشق و سپري ساختن حدود 115 كيلومتر ازسمت جنوب، در منطقه ي «بصري» راه شام به كوفه و كربلا (طريق بادية الشام) از راه شام به مدينه جدا مي گردد. بلي، چنان كه از راه


سلطاني خواسته باشند به كربلا بروند، بايد از سمت شمال دمشق خارج شوند و آن راه، قدر مشتركي با راه حجاز ندارد.

ج. استبعاد پذيرش يزيد در صورت درخواست؛ گمان نمي رود كه اگر اهل بيت عليهم السلام از يزيد درخواست بازگشت به كربلا نمايند، او با آن خبث سريره و پليدي فطرتش بپذيرد. [1] .

- با توجه به روشنگريها و تأثير فوق العاده ي اهل بيت عليهم السلام در مدت اقامتشان در شام و ترس يزيد از تغيير معادله ي قدرت و نابودي حكومت، كه منجر به تغيير تاكتيك يزيد و ابراز پشيماني و تغيير رفتار با اهل بيت شد [2] ، چنانچه اهل بيت عليهم السلام از او خواسته باشند كه به كربلا بازگردند، بعيد است كه نپذيرد.

گرچه تاريخ همچون درخواستي را ثبت نكرده است، اما ابن سعد روايت كرده است كه يزيد به همراهان كاروان دستور داده بود كه اهل بيت را در هر جا و هر مكاني كه خواسته باشند فرود آورند [3] ، پس بعيد نيست كه اهل بيت از همان ابتدا و در خود شام و يا پس از خروج از آن، درخواست رفتن به كربلا را داشته باشند و آنان، بستر لازم را فراهم آورند.


پاورقي

[1] ر. ک: لؤلؤ و مرجان، ص 154.

[2] ر. ک: الرکب الحسيني في الشام و منها الي المدينة المنورة؛ ص 263 - 235، بخش المظلوم ينتصر.

[3] الطبقات الکبري (ترجمة الامام الحسين عليه‏السلام و مقتله من القسم غير المطبوع)، ص 84.