بازگشت

ضرب المثلها


بخش مهمي از تأثيرگذاري تحريفات، سوء برداشتها، تفسيرهاي غلط و تأثيرپذيري اين گونه انحرافات در ضرب المثلهاي رايج است كه غالب مورد استفاده ي عوام قرار مي گيرد و بسياري از موارد بدون توجه به مفهوم اصلي و تقدس آن و يا خطا بودن مفهوم، كاربرد روزمره پيدا كرده و مي كند؛ باز به عنوان نمونه و به اختصار به برخي از آنها اشاره مي شود:

از زبان حارث، قاتل طفلان مسلم بن عقيل كه گاهي به مزاح براي خواستن طعام نيز به كار مي برند:



بياور لقمه ي ناني كه تا تازه كنم جاني

كه خوان جهل و ناداني به هم بر زد مدار من [1] .



از دادن و از ندانت، داد، فلك

دادي به حسن، آب، ندادي به حسين [2] .



مراد از آب كه فلك به حسن (ع) داد، همان آب مسموم است كه حضرتش را بدان وسيله شهيد كردند.

از جمله ضرب المثلهاي رايج و شايع:

خدا خواسته است، اگر حضرت عباس بگذارد. [3] .

نه به آن زينب و كلثوم شدنت نه به اين داريه. [4] .

الهي فال زينب راست باشد (خدا كند طوري كه شما گمان مي بريد بشود). [5] .

خطاب حضرت عباس بن علي (ع) پس از مقطوع شدن هر دو دست آن حضرت به يكي از مخالفان:

آن وقت كه دست داشتم، نيامدي. [6] .

امام حسيني نيست و گرنه شمر بسيار است. [7] .

مثل امام زين العابدين بيمار (نحيف، لاغر). [8] .



زان ساكن كربلا شدستي كامروز

در مقبره ي يزيد حلوايي نيست [9] .



و يا اشاره به مسأله مجعول ازدواج شهربانوي ساساني با امام حسين (ع) خاقاني مي گويد:



گله شهربانو از عمر است

خاطرم بكر و عهد نامرد است



شهربانو را به خانه عمر بردند و شهربانو به همسري او راضي نبود سپس او را به حسين بن علي (ع) تزويج كردند. [10] .


پاورقي

[1] امثال و حکم، ج اول، ص 483.

[2] همان، ص 128.

[3] همان، ج 2، ص 717.

[4] همان، ج 1، ص 239.

[5] همان، ص 232.

[6] همان، ص 68.

[7] همان، ص 282.

[8] همان، ج 3، ص 1405.

[9] همان، ج 2، ص 883.

[10] همان، ج 3، ص 1321 به نقل از حاشيه‏ي خاقاني.