بازگشت

قرآن


از آنجا كه قرآن، كلام خداوند و قطعي ترين منبع معرفت ديني مسلمانان است بايد تمام مطالعات ديني بر اساس و پايه ي آن استوار گردد. شايد اين سؤال پيش آيد كه چگونه مي توان از قرآن در مطالعات و تحقيقات تاريخي بهره برد. زيرا داده هاي تاريخي قرآن درباره ي زندگاني پيامبران و امتهاي گذشته و يا احوال پيامبر اسلام (ص) و پاره اي حوادث محيط عصر حيات آن حضرت است و نه با نظم و ترتيب تاريخي ارائه شده و نه به اجزاء و عوامل دروني وقايع تاريخي به صورت يك كل مرتبط با هم نگريسته شده است. حال با چنين ويژگي چگونه مي توان از قرآن در بررسي زندگاني ائمه بهره برد. گفتني است منظور، اين نيست كه قرآن همپايه ي ديگر منابع مكتوب تاريخي قلمداد شود، زيرا اين كتاب آسماني نه كتاب تاريخ است، نه فقه، نه كلام، نه بلاغت و نه... بلكه كتاب هدايت و دستور زندگي و راهنماي فكر و عمل است. با اين ويژگي چشمگير است كه بايد قرآن معيار سنجش و ملاك ارزيابي فكر و عمل قرار گيرد و عيار هر فعل و فكري را بر اساس آن تعيين كرد. با چنين توصيفي مي توان قرآن را مبناي شناخت زندگاني پيامبر (ص) وائمه ي اطهار قرار داد، چه آنان نه تنها شارحان و مفسران حقيقي كلام وحي اند كه قول و فعلشان نيز مأخوذ از كتاب خداست. نه از تعاليم آن فرارفتند و نه چيزي از دستوراتش را فروگذاشتند؛ يعني هر قول و فعل آنان مستند به آيات قرآني بوده است. بنابراين قرآن اصلي ترين و معتبرترين منبع در شناخت زندگاني ائمه به شمار مي رود و ديگر منابع و اخبار را بايد با آن مطابق و مقابله كرد. شايد با ارائه ي شواهدي چند بتوان اهميت و ارزش اين مطلب را نشان داد كه چگونه ائمه ي اطهار در موضع گيريهاي فكري، سياسي و... خود به آيات قرآن استناد مي جستند.

پس از آنكه پيامبر گرامي (ص) به جوار حق تعالي شتافت و امت وي به فتنه و اختلاف افتادند و بدعتها نهادند، فاطمه زهرا (ع) به حكم وظيفه ي ديني نتوانست در خانه بنشيند و تماشاگر انحراف مسلمانان باشد. او كه فرهيخته و ادب آموخته ي مكتب پيامبر (ص) بود، دوشادوش همسر والامقامش علي رسالت پيامبر (ص) را در هدايت امت در دست گرفت و در خطبه اي بليغ كه در جمع مسلمانان در مسجد پيامبر ايراد كرد، خطرات و عواقب و پيامدهاي ناگوار بدعتي را كه در سقيفه نهاده شده و سياستي را كه ابوبكر در برخورد با وي بر سر مسأله فدك اتخاذ كرده بود، جاي جاي با استناد به آيات قرآني گوشزد كرد. نقل متن اين خطبه و شرح و بيان آن در اين مختصر نمي گنجد. [1] از اين رو به همين اندازه بسنده مي شود كه آن حضرت در خطبه اش چهارده بار به متن يا مضمون آيات قرآن استناد جست. اين مطلب علاوه بر آنكه اشراف عميق فاطمه (ع) را بر قرآن مي نماياند، آشكارا نشان مي دهد كه حضرت چگونه خط مشي فكري و سياسي خود را از قرآن اخذ مي كند و مطابق تعاليم و دستورات قرآن كريم گام برمي دارد و به روشنگري مي پردازد.

علي (ع) نيز آن گاه كه با اكراه عهده دار حكومت مسلمانان شد از همان آغاز، عمل به كتاب خدا و سنت رسول (ص) را سرلوحه ي برنامه ي خود قرار داد و در مواقع گوناگون با تمسك به رهنمودهاي قرآن نشان داد كه بر آن است حكومت و جامعه را بر اساس اصول و دستورات قرآن اداره كند. [2] با ذكر نمونه اي از صدها و هزاران شاهد ديگر در بهره گيري از معارف قرآن در شناخت زندگاني ائمه اطهار اين مطلب را به پايان مي بريم.

تاكنون شرايط و انگيزه هاي ولايتعهدي امام هشتم از سوي مورخان و محققان مورد بحث و بررسي و قضاوتهاي مختلف و گاه متناقض قرار گرفته و از اين رهگذر صدها كتاب و مقاله به رشته ي تحرير در آمده، اما با اين همه هنوز پرسشهاي بسياري بي پاسخ مانده است. بدون شك پاسخ صحيح و تحليل درست ولايتعهدي آن حضرت را، چنانكه خود بدان دلالت و اشارت فرمود، بايد در قرآن جستجو كرد؛ يعني در داستان يوسف و عزيز مصر. آنجا كه يوسف پيامبر به حكم ضرورت از عزيز خواست او را به سبب امانتداري و كارآيي بر خزائن زمين بگمارد. [3] چنين پژوهشي بر اساس تفكر قرآني درباره ي مسأله ي ولايتعهدي امام هشتم (ع) تاكنون انجام نشده است. جز اين مورد در صدها مورد ديگر، آن حضرت با استناد به آيات قرآن در احتجاجات و مجالس مناظره ي خود ابواب معارف قرآني را در زمينه ي مسائل فكري، اعتقادي، سياسي، فقهي و... گشودند. [4] حاصل سخن اينكه به لحاظ ملازمت جدا ناشدني اهل بيت با كتاب خدا، بايد تاريخ زندگاني آنان را بر مبناي كتاب خدا و سنت رسول (ص) مورد بررسي و پژوهش قرار داد.


پاورقي

[1] خوانندگان به بلاغات النساء، احمد ابن ابي‏طاهر، 18 - 15 و شرح نهج‏البلاغه ابن ابي الحديد، ج 827 - 825: 4 مراجعه کنند.

[2] از ميان صدها منبع تاريخي مي‏توان به منابع زير مراجعه کرد:

پيکار صفين از نصر بن مزاحم، ترجمه‏ي پرويز اتابکي، ص: 732، 710، 442، 432، 322، 276، 209، 208، 185، 30، 21، 19، 17. پيکار جمل از شيخ مفيد، ترجمه‏ي دکتر محمود مهدوي دامغاني، ص: 261، 239، 238،208، 175. نهج‏البلاغه سيد رضي، خطبه: 177، 176، 158، 125، و نامه‏ي: 69، 48، 47.

[3] ر. ک: صدوق، عيون اخبار الرضا، 151 - 150: 2.

[4] براي کسب اطلاع بيشتر به جاي جاي کتاب ارزشمند عيون اخبار الرضا از شيخ صدوق و مناظرات امام هشتم (ع) در کتاب الاحتجاج طبرسي مراجعه شود.