بازگشت

دلجويي و مهر يزيد نسبت به اسيران و زنان اهل بيت


دينوري در اخبار الطوال گفته است پس از آنكه يزيد چشمانش اشك آلود شد، فرمان داد تا زنان و فرزندان را به سوي حرمسراي او برند و هرگاه يزيد غذا مي خورد، علي بن حسين (ع) و برادرش عمر را فرامي خواند و همراه او غذا مي خوردند... آنگاه يزيد دستور داد آنان را به بهترين وجهي مجهز كنند و به مدينه فرستاد. [1] .

در باب اين روايت كه در جعلي بودن آن جاي ترديدي نيست مي توان گفت كه:

اولا: تأثر يزيد چنانكه گفتيم جاي تأمل داشت!.

ثانيا: در كتابهاي رجال علماي بزرگي چون شيخ مفيد ره، شيخ طبرسي و حتي منابع همعصر دينوري، آنجا كه اسامي فرزندان امام حسين (ع) را ذكر نموده اند از فرزندي به نام عمر ياد نشده است.

ثالثا: هدف از جعل اينگونه روايات چيزي جز توجيه جنايات يزيد نيست و اين اخبار ساخته و پرداخته و طرفداران بني اميه است. وضعيت تاريخي كه دينوري در آن مي زيست نيز بي تأثير در نقل اينگونه روايات نبوده است زيرا در آن روزگار دستگاه خلافت عباسي سخت ترين فشارها و شكنجه ها را بر شيعيان تحميل مي كرد و همچنانكه گفتيم شايد در اختصار گويي دينوري بي تأثير نبوده است.

طبري روايات ديگري نيز در اين باره از هشام و او از عوانة بن حكم كلبي نقل كرده است بدين مضمون:... يزيد دستور داد هر چه از زنها گرفته اند دو برابر به آنها بدهد، و يا اينكه هنگامي كه هند دختر عبدالله بن عامر بن كريز، زن يزيد از جريان اسارت اهل بيت آگاهي يافت، يزيد به او گفت: بر پسر پيامبر (ص) و نخبه قريش فغان كن و سياه بپوش كه ابن زياد شتاب كرد و او را بكشت كه خدايش بكشد و اين روايت كه سيكنه (س) دختر امام حسين (ع) مي گفت: هيچكس را كه منكر خدا باشد، از يزيد بن معاويه بهتر نديدم. [2] .

طبري بلافاصله پس از اين روايت باز از همان راوي، روايتي را نقل مي كند كه يزيد به مردم اجازه ورود به مجلس داد و چون بيامدند با چوب دستي به سر امام حسين (ع) كه پيش روي او بود مي زد و سپس روايت اعتراض ابوبرزه اسلمي را ذكر مي كند. [3] .

درباره رواياتي كه از طبري نقل شد، نكات مهمي را يادآور مي شويم:

1- آيا هنگامي كه يزيد به زعم خود مي پندارد كه آنچه بر سر امام حسين (ع) و اهل بيت (عليهم السلام) وارد شده، استحقاقا آن را داشته اند، اينگونه مهربانيها چگونه توجيه مي شود؟ [4] .

2- بيشتر روايات از اين دست، همانطور كه قبلا نيز يادآور شديم براي تطهير دامان يزيد است.

3- آيا آنگاه كه آن مرد شامي سرخ رو از يزيد مي خواهد كه فاطمه دختر امام حسين (ع) را به او ببخشد و او عكس العملي در اين رابطه انجام نمي دهد و رضايت ضمني خود را اعلام مي دارد و نه تنها در آن وضعيت با حمايت زينب (س) و تهديدات او به يزيد بود كه اين توطئه خنثي شد، چگونه دختر امام حسين (ع) يزيد را تطهير مي كند و مي گويد كسي را بهتر از يزيد ابن معاويه نديده ام! [5] .

4- به فرض كه يزيد نسبت به اهل بيت (س) رأفت و نرمش نشان داده باشد آيا عمل او نمي تواند از بيم رسوايي بيشتر او باشد؟

سخن در باب قيام حسين (ع) را با اين شعر به پايان مي بريم كه:



ايها القاتلون جهلا حسينا

ابشرو بالعذاب و التنكيل



كل اهل السما يدعو عليكم

من نبي و ملاك و قبيل [6] .



اي كساني كه از روي ناداني حسين (ع) را كشتيد، آگاه باشيد كه عقوبت الهي شما را فرارسد و همه اهل ايمان از پيامبر (ص) و فرشتگان و ديگران شما را لعنت مي كنند.


پاورقي

[1] دينوري، اخبار الطوال، همان، ص 307.

[2] طبري، تاريخ طبري، همان، ج 7، ص 3077 و 3079.

[3] همان، ج 7، ص 3079.

[4] مفيد (ره)، الارشاد، همان، ج 2، ص 125.

[5] همان، ص 126.

[6] طبري، تاريخ طبري، همان، ج 7، ص 3082.