بازگشت

مقدمه


با روي كار آمدن يزيد به عنوان خليفه مسلمين، اوضاع كلي حوزه ي خلافت اسلامي كامل متحول گرديد و جامعه اسلامي آن روزگار در آستانه سقوطي عظيم قرار گرفت چه يزيد برخلاف معاويه كه علي رغم دنياپرستي خود حداقل در رعايت ظواهر اسلامي سعي داشت، وي آشكارا سنت نبوي و ضروريات ديني را به باد استهزا مي گرفت. در چنين وضعيت ناهنجاري كه وجدان مذهبي رو به تباهي كامل مي رفت و قداستي براي احكام اسلامي متصور نبود، پاسخ به دعوت شيعيان كوفه كه به عنوان پايگاهي مهم در حوزه خلافت اسلامي همچنان مطرح بود، و اصرار يزيد برگرفتن بيعت از معارضان خلافتش به هر قيمت ممكن، بويژه از امام حسين (ع)، جامعه اسلامي را در وضعيت بسيار دشواري قرار داده بود كه اقدامي براي اصلاح اوضاع نابسامان آن جز از سوي نواده پيامبر (ص) يعني حسين بن علي عليهم السلام از كس ديگري انتظار نمي رفت.

در حقيقت اگر بنا بود از آن پس جامعه اسلامي حياتي داشته باشد، بدون شك مي بايستي در مسير سنت نبوي و سيره ي فراموش شده علوي قرار مي گرفت تا ديگر بار بازگشت به قرآن و فرمانهاي الهي آن، زنگار هرگونه شرك و عصبيتهاي قومي و قبيله اي را از دامان جامعه اسلامي پاك كند و با سلاح امر به معروف و نهي از منكر با هر هوي پرستي و ستمگري و فساد و تباهي و تعطيل حدود الهي مبارزه اي جدي آغاز گردد و اين مهم نيازمند موج عظيمي از آگاهي توده ها بود تا از كربلا برخيزد و بيداري وجدان امت اسلامي را تضمين نمايد.

اما قابل توجه است كه اين نهضت مقدس اسلامي همواره از سوي دشمنان گاه و دوستان نادان در سراسر تاريخ پرافتخار تشيع، خواسته و ناخواسته در معرض تندباد تحريف واقع شده است و تا غبار تحريف از رخسار اين قيام الهي و نجاتبخش برگرفته نشود، بسياري از حقايق هدايتگرش همچنان ناآشنا و مهجور خواهد ماند.

اين موضوع رسالت هر محقق دردمند شيعي را صد چندان مي كند. تلاش ما در اين پژوهش مختصر، گامي هر چند ناچيز براي رسيدن به اين آرمان مقدس است.

ان شاء الله