بازگشت

بيعت گرفتن براي فرعون اين امت


و بيان تفصيلي اين حجها آن است كه خواستند از آن جناب بيعت بگيرند از براي فرعون اين امت يزيد بن معاويه، فرار كرد از مدينه، و دست از وطن برداشت، و با ترس و بيم روانه ي مكه شد، پس تلبيه گفت به ترك بيعت، و اظهار مخالفت و مقاتلت و ترك تقيه و آمد به سوي مكه، و دعوت نمود مردم را به سوي حق و جهاد با بني اميه، و چون از اعمال اين حج فارغ شد، محرم شد به حج خليل، و احرام بست از براي آن در ميقات مكه در روز عرفه به حج قرآن، و هدي آن مسلم بن عقيل بود، و اشعارش كشته شدن مسلم بود در آن روز، چون مشعر بود به مصائب حسين (عليه السلام) و اصحاب و اهل بيتش، و مؤذن اين حج رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بود در خواب، كه به آن حضرت فرمود در مكه: بيرون رو اي حسين (عليه السلام) زيرا كه خدا خواسته تو را كشته ببيند، و زنان را همراه ببر، كه خدا خواسته ايشان را اسير ببيند، پس تلبيه گفت و عرض كرد لبيك، مي روم، خودم، و اولاد، و برادران، و بني اعمام، و خواص صحابه را از براي كشته شدن در راه تو بيرون مي برم، زنان و خواهران و دختران را از براي اسيري در راه تو، لبيك اطاعت مي كنم امر تو را، كه فرمودي: بيرون رو با جماعتي كه از براي ايشان شهادتي نيست مگر با تو، پس احرام بست از محلي كه از براي همه كس از بني آدم و طيور و وحوش و اشجار و نباتات و كفار و مشركين مأمن بود، و از براي آن جناب مأمن نبود، و احرام بست از امنيت، و هر كس در بيداري به آن جناب مي رسيد او را مي ترسانيد، و مي گفت: كجا مي روي؟ كه پيش رويت به غير از شمشير چيزي نيست، بلكه هاتف غيب در هر منزل ندا به كشتن او مي داد، چنانكه در منزل خزيمه خواهرش


زينب شنيد، كه در نصف شب هاتفي ندا مي دهد به چند شعر، كه مضمونش آن است كه اين جماعت را اجلشان مي كشاند، پس نقل از براي برادرش كرد، فرمود: خواهر هرچه مقدر شده است خواهد شد. [1] .


پاورقي

[1] بحار 272:44 - مقتل خوارزمي 225:1.