بازگشت

تلبيه گفتن حسين مانند تلبيه ي كليم الله


و بيان اجمالش، آن است كه آن جناب محروم گرديد از ميقات مدينه، و تلبيه گفت مانند كليم الله در وقتي كه از فرعون فرار نمود و تلاوت نمود اين آيه را: (فخرج منها خائفا يترقب قال رب نجني من القوم الظالمين: [ترسان و نگران از آن بيرون آمد و]


و گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمگر نجات ده]، در وقت خروج از مدينه [1] [و] تلاوت نمود اين آيه را: (و لما توجه تلقاء مدين قال عسي ربي ان يهديني سواء السبيل): [هنگامي كه به طرف مدين روي نمود گفت: اميد است كه پروردگارم مرا به سوي راه راست هدايت فرمايد]، در وقت ورود به مكه [2] ، چون از مناسك [آن] فارغ گرديد و محل شد از آن، محرم شد به حج حضرت خليل كه مي گفت: (اني ذاهب الي ربي سيهدين): [من به سوي پروردگارم مي روم، زود است كه مرا هدايت كند] [3] . پس از براي آن تلبيه گفت، و چون از مناسك آن فارغ شد، محرم شد از خيمه ها، و تلبيه گفت به حجي كه مخصوص خودش و اهل بيتش بود، و چون از آن فارغ شد، محرم شد از موقف و مركزش در ميدان حرب [4] ، و چون از آن فارغ گرديد، محرم شد از قتلگاه و تلبيه گفت به حج مخصوصي بعد از جدا شدن روح از جسد مباركش، و از براي هر يك از اين حجها مؤذن مخصوصي بود، كه اذان گفت در آن حج، به اذان دعوت از براي امتثال امر خاصي كه به آن جناب تعلق يافته بود، و در آن صحيفه مختصه به خودش ثبت گرديده بود.

و بيانش آن است كه اولا شنيدن اذان پيغمبر (صلي الله عليه و آله) خدا را در حج اولش كه از قبر رسول احرام به آن بست، پس تلبيه گفت و از مدينه بيرون آمد، و چون از مناسك فارغ شد، در مكه اذان دوم را شنيد، پس تلبيه گفت و احرام بست، و از مناسك آن فارغ شد عصر روز تاسوعا، پس اذان سوم را در پيش روي خيمه ها شنيد از براي حج سوم كه سخت تر بود، و از مناسك آن ظهر روز عاشورا فارغ شد، پس شنيد اذان چهارم را از براي حج اكبر، يعني خطاب: «قاتل حتي تقتل» يعني: جنگ كن تا كشته شوي، و مؤذن آن علي اكبر بود از زبان حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) [5] ، پس تلبيه گفت، و از


موقف احرام بست، و از مناسك آن فارغ شد در وقتي كه با سر بريده بر روي خاك افتاد، پس شنيد اذان پنجم را از براي حج پنجم، و منادي بدون واسطه خداوند متعال بود، پس تلبيه فرمود از براي آن در آن نشأة و حج كرد آن حجي را كه مخصوص به او بود.


پاورقي

[1] بحار 332:44 - ارشاد مفيد 33:2 - سوره‏ي قصص آيه‏ي 21.

[2] بحار 332:44 - ارشاد مفيد - 33:2 سوره‏ي قصص آيه‏ي 22.

[3] سوره‏ي صافات آيه‏ي 99.

[4] بحار 50:45 - لهوف ص 51.

[5] بحار 44:45 - لهوف ص 49 - مقتل خوارزمي 31:2.