بازگشت

داستان اصحاب فيل در كعبه و يزيد در كربلا


بيست و هفتم: اصحاب فيل چون اراده ي خراب كردن كعبه نمودند، ابابيل سنگ


ريزه هاي جهنم را بر فرق ايشان مي زدند، كه از دبر ايشان بيرون مي رفت، و چون اصحاب كلب و خنزير يعني بني اميه اراده نمودند تخريب خاندان رسالت را به كشتن حسين (عليه السلام)، خداوند هر چند زمان قليلي ايشان را مهلت داد به جهت مصالح چندي، و ليكن بعد بر ايشان فرستاد جماعتي را كه يك يك را گرفته بانواع عذابها معذب نمودند دست و پا بريدند، و به آتش سوزانيدند، و به روغن زيت جوشانيدند، و كشتند و بعد جسدش را سوزانيدند مانند ابن زياد [1] ، خودش به آتش سوخت مانند اخنس بن زيد [2] ، و از حاجب ابن زياد منقول است كه گاهي صورت آن ملعون به آتش مشتعل مي شد پس آن را خاموش مي كرد. [3] .

و يزيد شب را مست خوابيد، صبح ديدند كه مرده است، و رويش سياه شده. [4] .

و اسبابي كه از حضرت به غارت بردند، همه آتش گرفته، مانند گوشت شتران آن جناب، و عطرياتي كه برده بودند، از زعفران و غيره، چنانكه در مقامش مفصل است. [5] .


پاورقي

[1] بحار 384 - 374 :45 - امالي طوسي 250 - 245 :1 - تاريخ طبري 331:6.

[2] بحار 321:45 - منتخب طريحي 104:103:1 - مقتل خوارزمي 98:2.

[3] بحار 309:45 - مقتل خوارزمي 87:2.

[4] بحار 309:45 - کامل الزيارات باب 17 ص 62 - 61.

[5] بحار 322:45 - امالي طوسي 336:2.