بازگشت

در مجامع صفاتي كه متعلق است از قرآن به آن حضرت


مقصد پنجم: در قرآن آياتي است كه از براي آنها اسماء و صفات و خواصي هست، مانند آية الكرسي، و آيه ي نور، و آيه ي تطهير، و آيات شفاء، و آيات سجده، و حسين (عليه السلام) در او است كرسي رفيع، كه شامل است همه ي آسمانها و زمينها را، يعني علم او، و


در اوست دو آيه:

يكي از سر مباركش كه تجلي نمود از براي جماعتي در راه شام [1] ، و از براي زيد بن ارقم، در وقتيكه آن سر را از مقابل غرفه اش عبور دادند، پس ديد شعاع او را كه از روزنه داخل گرديده، و تعجب كرد، چون نظر كرد، ديد آن نور از سر انور آن حضرت است، و سوره ي كهف تلاوت مي فرمايد. [2] .

و يكي از بدن أطهرش، كه آن مرد زارع از طايفه ي بني اسد در شب ديد وقتي كه آمد به تماشاي كشتگان، مي گويد: ديدم در ميان آنها جسدي را كه مي درخشيد مانند آفتاب، و ديدم شيري را كه مي آيد در نزد آن جسد مي نشيند.

و در آن جناب است آيات شفا، از براي امراض باطنيه در محبتش، و از براي امراض ظاهريه در تربتش، و در جسد آن حضرت آيات اربعه بوده است، كه مانند آيات سجده شايسته است از براي تصور آنها شخص به زمين بيفتد، و خود را به خاك آلوده سازد.

يكي: از تير سه شعبه، كه بر قلب شريفش رسيد و از پشتش سر به در كرد. [3] .

دوم: اثر نيزه ي صالح بن وهب مزني بود، كه بر تهي گاهش رسيد و از اسب درغلطيد. [4] .

سوم: اثر شمشير مالك بن يسر بود كه بر فرق مباركش رسيد، و عمامه و كلاهش را پر از خون نمود. [5] .

چهارم: اثر شمشيري بود كه بر گلوي مطهرش رسيد، و سر را از بدن جدا نمود، ولي اثر آن از جانب قفا وارد گرديد، و اينها آياتي است كه لازم مي كنند بر دوستان آن جناب كه در وقت تصور، يا استماع آن، اركان وجودشان متزلزل شود، و قامتشان خم گردد، و بر زمين بيفتند، و خاك بر سر كنند.



پاورقي

[1] بحار 126 - 125 :45 - مقتل خوارزمي 88 - 87 :2 - لهوف 75 - 74.

[2] بحار 121:45 - ارشاد مفيد 122:2.

[3] بحار 53:45 - لهوف ص 52.

[4] بحار 55:45 - لهوف ص 54.

[5] بحار 53:45 - لهوف ص 52.