در بيان ثبوت خصائص سوره ي حمد و بسم الله از براي آن حضرت
مقصد چهارم: در بيان ثبوت خصايص سوره ي حمد و بسم الله از براي جناب
حسين (عليه السلام) پس مي گوئيم: سوره ي حمد ام الكتاب، و حسين (عليه السلام) ابوالائمه الاطياب است. [1] .
سوره ي حمد كنز اطاعت است، و حسين (عليه السلام) اسباب شفاعت است. [2] .
سوره ي حمد وافيه است، و حسين (عليه السلام) وافي به اسباب مغفرت است.
سوره ي حمد شافي است، و حسين (عليه السلام) تربتش شفا است [3] .، و خونش شفا بوده چنانكه در قضيه ي دختر يهودي معروف است [4] ، و اشكي كه بر او ريخته مي شود شفا است كه خاموش مي كند آتشهاي باطني و ظاهري را، كه اگر قطره اي از آن در جهنم بيفتد حرارت او را خاموش مي كند، چنانكه در حديث است. [5] .
سوره ي حمد كافيه است و حسين محبتش كافي است، سوره ي حمد معادل قرآن است و حسين (عليه السلام) شريك قرآن و معادل قرآن است، در وديعه گذاشتن پيغمبر (صلي الله عليه و آله).
سوره ي حمد سبع المثاني است چون هفت آيه است، و دو دفعه نازل شده، و حسين (عليه السلام) از براي او خصوصيتي است كه آن جناب دو مرتبه نازل شده است از آسمان، و دو مرتبه صعود نموده.
پس روحش نزول نموده وقت ولادتش و [صعود نموده] وقت وفاتش مانند باقي ائمه و انبياء، و جسد آن جناب را بالا بردند باز فرود آوردند، و اين از خصايص آن جناب بود، چنانكه در روايت است كه چون آن حضرت را شهيد نمودند، و سر مباركش را به نيزه كردند، و به كوفه بردند، ملائكه نازل شدند، و آن جسد شريف را با همان حالت به آسمان پنجم بردند،و با صورت علي (عليه السلام) در آن جا نگاه داشتند، و اهل آسمانها به او نظر نمودند كه به خون آلوده است، پس بر قاتلش لعنت كردند، آنگاه برگردانيدند او
را به محلش در كربلا. [6] .
و در اين امور حكمتهاي خفيه است كه فهم ما به كنه آن نمي رسد، و خدا عالم است به آن.
سوره ي حمد، كسي آنرا بخواند، و مؤمن باشد به ظاهر و باطن آن، خداوند او راعطا كند به هر حرف حسنه اي كه افضل باشد از تمام دنيا [7] ، و حسين (عليه السلام) هر كس او را ذكر نمايد و گريه كند عطا كند خدا به او به هر اشكي حسنه اي كه بهتر است از دنيا و مافيها،و هر كس او را زيارت كند عطا كند خداوند او را به هر حرفي حسنه اي كه افضل است از تمام دنيا. [8] .
بسم الله عنوان هر سوره و صدر آن است، و حسين (عليه السلام) عنوان شهداء و سيد ايشان است.
بسم الله در صدر چهارده موضع از قرآن است، و حسين (عليه السلام) صد و چهارده چيز دارد كه همه اسباب غفرانند.
بسم الله مذكور مي گردد در وقت ذبح و نحر [9] به جهت تكليف شرعي، و حسين ذكر مي شود در وقت ذبح، و نحر، و قتل، بجهت اشديت قتل و نحر او از هر قتل و نحري چنانكه در حديث نبوي مذكور است. [10] .
پاورقي
[1] بحار 295:43 - مناقب ابن شهر آشوب 226:3 بنقل از سليم بن قيس.
[2] بحار 242:44 - منتخب طريحي 48:1.
[3] بحار 221:44 - امالي طوسي 325 - 324 :1.
[4] بحار 192:45 - منتخب طريحي 61:1.
[5] بحار 290:45 - کامل الزيارات باب 32 ص 102.
[6] بحار 229:45 - کتاب المحتضر ص 147 - 146 به نقل پاورقي بحار.
[7] بحار 227:89 - مجمع البيان 18:1 - عيون الاخبار 302:1.
[8] مراجعه شود به باب ثواب زيارت و گريه بر آن حضرت که گذشت.
[9] نحر به معناي کشتن شتر، و ذبح به معناي سر بريدن حيوانات ديگر است.
[10] بحار 264:44 - تفسير فرات ص 55.