بازگشت

در خصوصيات زيارت آن حضرت


اول: در فضال خاصه ي آن، و آن يازده جهت است:

اول: جامعيت آن است نسبت به ساير اعمال، بدانكه خداوند حكيم عليم از روي حكمت و مصلحت تكليف نموده است [بندگان] را به اعمال مخصوصه از واجبات و مندوبات، كه هر يك را در حصول قرب آثاري است مخصوصه، مانند غذاي ابدان از حيثيت طعم و خواص، و هر يك ثمره ي ديگري را ندارد، و از اين جهت بعضي از فضلا گفته اند كه: شخص نبايد اقتصار كند بر افضل عبادات مستحبي، زيرا كه خصوصيات ديگر از او فوت مي شود.

ولي اين عمل زيارت، جامع خواص جميع عبادات است از واجبه و مندوبه، قوليه و فعليه، بدنيه و قلبيه، هر چند مسقط واجبات نمي شود به جهت مصالحي كه محل ذكر نيست، و بيان مطالب آن است كه افضل اعمال نماز است كه عمود دين است، و به زيارت حاصل مي شود از دو جهت:

اول اينكه: مشتمل است بر نماز در نزد قبر آنسرور، كه ثواب آن مضاعف است به غير نهايت. [1] .

دوم اينكه: هفتاد هزار ملك در نزد آن قبر شريف مشغول نمازند كه ثواب نماز هر يك معادل است با نماز هزار هزار نفر بني آدم، چنانكه در اخبار است، و ثواب آن همه به جهت زوار است. [2] .

و اما زكات، پس در هر زيارتي ثواب هزار زكات قبول شده است. [3] .

و اما حج، كه افضل اعمال است حتي نماز، زيرا كه در آن نماز هم هست، پس هر


زيارت معادل عمره است با يك حج، يا دو، يا ده، يا بيست، يا بيست و دو، يا هشتاد، يا صد، يا صد هزار، يا وضع هر قدمي حجي و رفعش عمره، چنانكه در روايات است. [4] .

و در خبر بشير دهان است در فضل زيارت عرفه، كه چون شخص غسل كند در كنار فرات، و روانه شود به سوي قبر شريف و عارف به حق آن جناب باشد، پس به هر قدمي كه برمي دارد و مي گذارد صد حج مقبول و صد عمره مقبول خواهد داشت. [5] .

و در بعض روايات است يك حج با پيغمبر خدا، يا دو، يا ده، يا سي، يا پنجاه، يا صد، و در بعضي ثواب حج خود رسول خدا، چنانكه در روايت سابقه از عايشه، در آخرش مذكور است كه ثواب نود حج از حجهاي پيغمبر خدا با عمره اش بر او مي دهند. [6] .

و اين اختلافات به حسب مراتب زوار است، از جهت قوت ايمانشان، و درجات معرفتشان به حق ائمه ي هدي، خصوصا سيدالهشداء، و مقدار به قينشان بفضيلت آن جناب، و خصايص او، كه از آن است خصوصيت قول جدش: «و انا من حسين»: [من نيز از حسينم]. و از فروع آن است اينكه زيارت او معادل با حج پيغمبر (صلي الله عليه و آله) است، و شايد جهتش آن باشد كه چون زاير از روي شوق و محبت آن سرور، و محبت حضرت پيغمبر (صلي الله عليه و آله) به سوي زيارت رود، پس بيت الله حقيقي را زيارت نموده است، بقلبي كه مناسب است با قلب پيغمبر خدا در محبت و ارتباط، پس چون حاضر شود نزد قبر او، يا از دور قلب خود را متوجه آن جناب نمايد، و زيارت كند با دل شكسته، پس گويا به قلب پيغمبر (صلي الله عليه و آله) توجه نموده است به آن جناب، و چون شنيدي كه پيغمبر خدا بر آن حضرت رقت نمود در وقتي كه به پشت آنسرور سوار شد در حال سجود، كه او را از پشت به زير نياورد، بلكه صبر كرد تا خود به زير آيد. [7] .

پس اگر تصور نمائي در وقت زيارتش كه آن حضرت از ضربت نيزه ي صالح بن وهب


مزني به زمين افتاد [8] ، و جبران قلب او را نمائي به سلام، پس آن مانند آن است كه پيغمبر خدا، قصد او را نموده باشد و چون آن سرور افضل است از بيت الله، نود مقابل به جهت سري كه بر ما معلوم نيست، از اين جهت ثواب نود حج پيغمبر (صلي الله عليه و آله) خواهد داشت.

و اما صدقه، پس زيارت آن جناب ثواب هزار صدقه مقبوله دارد به مقتضاي روايت صحيحه. [9] .

و اما روزه پس در زيارت ثواب هزار روزه دار است. [10] .

و اما اعانت در سبيل الله، پس زائر به منزله ي كسي است كه هزار نفر را بر اسب با زين و لجام سوار كند و بفرستد به راه خدا. [11] .

و اما جهاد، پس در زيارت، ثواب هزار شهيد است از شهداي بدر [12] بلكه خودش شهيد محشور خواهد شد. [13] .

و اما عتق، پس در زيارت، ثواب آزاد كردن هزار بنده است در راه خدا. [14] .

اگر پياده باشد به هر قدمي كه بردارد يا بگذارد، ثواب آزاد كردن يك بنده از اولاد اسمعيل خواهد داشت به مقتضاي اخبار. [15] .

و اما ذكر و تسبيح، پس خداوند خلق مي كند از عرق زوار هفتاد هزار ملك كه تسبيح و تقدس خدا كنند [16] ، و در آن است ثواب ذاكران خدا از ملائكه مقربين.

و اما صله رحم و احسان به مؤمنين، پس در زيارت صله رسول خدا است كه والد حقيقي است و احسان است به آن حضرت و به علي (عليه السلام) و فاطمه (عليهاالسلام) و


حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام). [17] .


پاورقي

[1] بحار 83:98 - کامل الزيارات باب 83 ص 252.

[2] بحار 56:98 - کامل الزيارات باب 27 ص 86.

[3] بحار 18:98 - کامل الزيارات باب 56 ص 143 - 142.

[4] بحار 45 - 28 :98 - کامل الزيارات باب 63 و 64 و 65 و 66 ص 164 - 154.

[5] بحار 87:98 - کامل الزيارات باب 70 ص 172.

[6] بحار 35:98 - کامل الزيارات باب 22 ص 68.

[7] بحار 283:43 - مناقب ابن شهر آشوب 156 - 155 :3 البته با تفاوتي با آنچه در کتاب ذکر شده است که آنچه در کتاب است در شأن و حال امام حسن (عليه‏السلام) مي‏باشد.

[8] بحار 55:45 - مقتل خوارزمي 35:2.

[9] بحار 18:98 - کامل الزيارات باب 56 ص 143 - 142.

[10] بحار 18:98 - کامل الزيارات باب 56 ص 143 - 142.

[11] بحار 43:98 - کامل الزيارات باب 67 ص 164.

[12] بحار 37:98 و 104 - کامل الزيارات باب 74 ص 183 و باب 71 ص 173.

[13] بحار 37:98 و 104 - کامل الزيارات باب 74 ص 183 و باب 71 ص 173.

[14] بحار 43:98 - کامل الزيارات باب 67 ص 164.

[15] بحار 36:98 - کامل الزيارات باب 49 ص 134.

[16] جامع احاديث الشيعه 377:12 - مستدرک الوسائل 204:2.

[17] بحار 207:45 - کامل الزيارات باب 26 ص 81.