بازگشت

صحف و كتبي كه مشتمل بر مرثيه ي آن حضرت است


مقصد پنجم: در صحف و كتبي كه مشتمل بر مرثيه آن جناب بوده است قبل از شهادتش، يا بعد از آن، و آن ده عدد است:

اول: لوح محفوظ است در وقتي كه قلم به امر خداوند ثبت نمود در آن تقديرات الهي را در امر حضرت حسين (عليه السلام)، پس قلم جاري شد بر لعن قتله آن حضرت قبل از اذن خدا چنانكه در روايات است. [1] .

دوم: قرآن مجيد كه در آن آياتي است كه در عنوان مخصوص ذكر شده.

سوم: تورات است در بعض اسفارش.

چهارم: كتاب ارميا كه پاسوقي از پمان و شنم مي گويد اين مضمون را كه: شخص بزرگي در راه خدا ذبح مي شود و بدنش در آفتاب مي افتد بزمين شمال نزديك شط فرات.

پنجم: كتاب لخمان.

ششم: مصحف شيث و در هر دو چند جا اشاره به واقعه ي كربلا شده.

هفتم: صحيفه ي خود آن حضرت كه در آن ثبت بود كه اي حسين خود را بفروش در راه خدا، و بيرون رو با جماعتي كه شهادت ايشان در ركاب تو مقرر شده، و جهاد كن تا كشته شوي. [2] .

هشتم: كتابتي بود كه در كنيسه نصاري ديده شد پيش از بعثت پيغمبر (صلي الله عليه و آله) به مدت سيصد سال، و مضمونش آن است كه آيا اميد دارند جماعتي كه حسين (عليه السلام) را بكشند اينكه به شفاعت جدش در روز قيامت برسند؟ نه والله هرگز شفيعي از براي ايشان نخواهد بود و در روز قيامت در عذاب خواهند بود [3] ، و بهمين


مضمون نوشته شده در ديوار دير به قلم آهن در راه شام، آنوقتي كه موكلين سر را در آنجا گذاشتند، و به دورش نشستند. [4] .

نهم: دري بود كه از آسمان نثار شده بود و در مسجد كوفه يافتند، بر او اين مضمون نقش بود كه: «منم آن دري كه از آسمان مرا نثار عروسي حضرت فاطمه كردند، و رنگ من از نقره سفيدتر بود، ولي از اثر خون حسين (عليه السلام) سرخ شده ام. [5] «، و همچنين بعضي سنگ ريزه هاي ديگر در چند موضع يافتند كه مشتمل بر مرثيه آن جناب بود به رنگ سرخ مانند خون. [6] .

دهم: قلوب دوستان و شيعيان خاص است كه همچنانكه ايمان در آن نوشته شده، حزن و اندوه بر آن حضرت نيز در آن نقش است، و از اين جهت به محض استماع اسمش متأثر و محزون مي گردند. [7] .

مقصد ششم: در خواص مجالس گريه بر آن حضرت


پاورقي

[1] بحار 243:44 - عوالم 102:17.

[2] بحار 192:36 - امالي صدوق مجلس 63 ص 328.

[3] بحار 224:44 - امالي صدوق مجلس 27 ص 113.

[4] بحار 224:44 - امالي صدوق مجلس 27 ص 113 و مثير الاحزان ص 76.

[5] زهر الربيع 12:1.

[6] تذکرة الخواص ص 155.

[7] جامع احاديث الشيعة 555:12 - مستدرک الوسائل 217:2.