بازگشت

آرزو نمودن شهادت در ركاب آن حضرت


مطلب اول: هر گاه آرزو كني شهادت را در ركاب آنحضرت و بگوئي: يا ليتني كنت معكم ثواب شهداء از براي تو باشد. [1] .

مطلب دوم: هرگاه دوست داري عمل شهداء را شريك ايشان خواهي بود چنانكه جابر ابن عبدالله انصاري (ره) فرمود: قسم به خدا كه ما با شما شريكيم در عمل. [2] .

مطلب سوم: هر گاه زيارت كني آنحضرت را در شب عاشورا و شب را در آنجا به صبح آوري، ملاقات خواهي نمود خدا را در حالتي كه به خون خود غلطيده باشي، مانند شهداي كربلا. [3] .

مطلب چهارم: اين وسايل از جهاد بالاتر است، زيرا كه در جهاد گاهي شهادت حاصل شود و گاهي نشود و در اين وسائل جهاد و شهادت و به خون غلطيدن حاصل گردد.

مطلب پنجم: بالاتر از همه آن است كه در خون خود غلطيدن در راه خدا اگر حاصل شود از براي كسي، يك دفعه بيش نيست و در اين وسايل ثواب چند مرتبه در خون غلطيدن محقق است.

خطاب پنجم: (تزودوا فان خير الزاد التقوي): [توشه كسب كنيد، كه بهترين توشه ها تقوي است.] [4] .


بهترين توشه ها آنست كه نيكو باشد و مسافر را تا منزل كفايت نمايد و زيارت آنحضرت خوب توشه اي است از براي اين سفر، كه در آن و در هر منزل بكار آيد، بلكه توشه ي تو تنها نيست و به دوستانت نيز مي رسد، چنانكه وارد است كه به زائر مي گويند: بگير دست هر كس را دوست داري و داخل بهشت نما. [5] .

خطاب ششم: (و أقرضوا الله قرضا حسنا): [و به خدا قرض الحسن دادند.] [6] .

وسائل حسيني (عليه السلام) از زيارت و بكاء و غير آنها قرض الحسنه است بر خدا و رسول و علي و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام) و خداوند در عوض هر يك، اضعاف مضاعف كرامت نمايد كه عدد آن معلوم نيست مگر از براي خدا.

خطاب هفتم: (استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم): [اجابت نمائيد خدا و رسول را چون شما را بخوانند به چيزي كه سبب حيات شما است.] [7] .

و به تحقيق حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) ما را خوانده است در وسائل حسين (عليه السلام) به اموري كه سبب حيات حقيقت است چون محبت و نصرت و گريه و زيارت آنجناب و غير آن.

خطاب هشتم: (و قدموا لانفسكم): [كاري كنيد از پيش كه بعد بكار شما آيد] [8] .

و اين وسائل شريفه هم تقديم است از براي نفس و هم تأخير، يعني ثمرش هميشه در تجدد است و منقطع نمي شود به موت.

خطاب نهم: (و سارعوا الي مغفرة من ربكم): [مسارعت نمائيد به سوي اسباب مغفرت خدا.] [9] .

و گريه بر آنحضرت سبب مغفرت است، به محض گشتن اشك در چشم، و زيارت آنجناب سبب است به مجرد نيت و عزم كردن، پس تمام مسارعت در آن است.


خطاب دهم: خطاب بدعا كردن است (ادعوا ربكم تضرعا و خفية): [پروردگارتانرا با تضرع، و در نهان بخوانيد.] [10] .

و غير آن از آيات و به سبب وسايل حسيني مي رسد شخص به جميع ثمرات دعا، بلكه به آن فائز مي شود به دعاي پيغمبر (صلي الله عليه و آله) و فاطمه (عليهاالسلام) و حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام) و ساير ائمه [11] و دعاي ملائكه [12] ، بلكه در خبري است كه زائر قدم نمي گذارد بر چيزي مگر آنكه از براي او دعا مي كند [13] بلكه خود آن حضرت خواهش مي نمايد از آباء خود دعا از براي زائر و گريه كننده اش [14] و حضرت صادق (عليه السلام) در سجده دعا مي فرمود از براي صورتهائي كه ماليده مي شود بر قبر سيدالشهداء (عليه السلام) و اشكهائي كه بر او ريخته مي شود و صيحه اي كه بلند مي شود بر او. [15] .

خطاب يازدهم: (كونوا أنصار الله): [بوده باشيد ياوران خدا، يعني: ياوران دين خدا و اولياء خدا.] [16] .

هر چند ولي خدا مظلوم و غريب تر باشد تحقق ياري در او اظهر است، و حضرت صادق درباره ي جد بزرگوارش مي فرمود: «بابي المستضعف الغريب بلا ناصر»: [يعني: پدرم به فداي مستضعفي كه تنها و بي ياور بود.] [17] .

پس بيائيد ياري كنيم اين ولي خدا را كه غريب و مظلوم بود به گريه كردن و اقامه ي عزا كردن، و آرزوي نصرتش نمودن، بلكه مي توان گفت: كه سجده بر خاك قبرش و تسبيح كردن با آن خاك ايضا داخل عنوان ياري كردن او است، چونكه فضيلتي كه در اين سجده و تسبيح قرار يافته از جمله اعواض شهادت او است كه خداوند به او عطا نموده


چنانكه بيايد انشاء الله.)

خطاب دوازدهم: «اجيبوا داعي الله»: [اجابت كنيد داعي به سوي خداوند را]. [18] .

داعي به سوي خدا پيغمبر (صلي الله عليه و آله) است كه به سوي اسلام دعوت نمود و بعد از او حسين (عليه السلام) است كه دعوت به ايمان نمود علانية، و ظاهر كرد بطلان اعتقاد خلافت غاصبين را، و جميع وسايل آنحضرت اجابت دعوت اوست، حتي اينكه استشفاء تربت آنجناب نيز اجابت دعوت اوست پس تأمل كن تا بفهمي.

مترجم گويد: چون اعتقاد به آن از فروع ولايت است كه غرض اصلي از دعوت آنجناب بود و الله اعلم.

خطاب سيزدهم: (و ابتغوا اليه الوسيلة): [طلب وسيله نمائيد به سوي خدا.] [19] .

و حسين (عليه السلام) از اعظم وسايل است و وسايل او بزرگ و بسيار و سهل الحصول است.

خطاب چهاردهم: (فمن شاء اتخذ الي ربه سبيلا): [هر كس بخواهد راهي به سوي پروردگارش اخذ كند.] [20] .

حسين (عليه السلام) سبيل اعظم است و صراط اقوم راه و راست و واضح و آسان نزديك ترين راهها است و اين مطالب كه ذكر شد از باب نمونه بود، و از آن مي تواني پي بري به سائر خطابات و احكام، و كيفيت و امتثال آنها به وسائل حسينيه، و در آن هيچ مبالغه اي نيست.


پاورقي

[1] بحار 286:44 - امالي صدوق مجلس 27 ص 113.

[2] بشارة المصطفي ص 74.

[3] بحار 104 - 103 :98 مصباح طوسي ص 538 (کامل الزيارات باب 11 ص 173 (.

[4] سورة البقرة آيه‏ي 197.

[5] بحار 27:98 - کامل الزيارات باب 66 ص 167 - 166.

[6] سورة الحديد، آيه‏ي 18.

[7] سورة الانفال: آيه‏ي 24.

[8] سورة البقرة آيه‏ي 223.

[9] سورة آل عمران: آيه‏ي 133.

[10] سورة الاعراف آيه‏ي 55.

[11] بحار 53:98 - کامل الزيارات باب 40 ص 116.

[12] بحار 54:98 - کامل الزيارات باب 41 ص 119.

[13] بحار 15:98 - کامل الزيارات باب 98 ص 297.

[14] بحار 64:98 - امالي طوسي 54:1.

[15] بحار 52:98 - کامل الزيارات باب 40 ص 116.

[16] سورة الصف، آيه‏ي 14.

[17] بحار 95:45 - کافي 147:4.

[18] سوره الاحقاف آيه‏ي 31.

[19] سوره المائده: آيه‏ي 35.

[20] سوره‏ي الانسان آيه‏ي 29 سوره‏ي المزمل آيه‏ي 19. (.