بازگشت

اطمينان قلب و حلم از صفات حميده ي آن حضرت


پنجم وقار و اطمينان قلب است، و آن حضرت هر چند امر بر او سخت تر مي شد وقار و اطمينانش زيادتر مي شد و رويش مي درخشيد. [1] .

ششم رقت قلب است، و اين صفت در آنجناب به مقام كمال بود كه بر همه اصحاب و اهل بيت رقت مي نمودند و سعي در حمايت و رعايت ايشان مي فرمود، و به همين سبب مصائبش زياد مي شد، مثلا چون ديد برادرزاده اش قاسم خيال مبارزت دارد و حال او را ملاحظه نمود كه يتيم، متحير نشسته است، و مي خواهد به سوي مرگ رود، آن قدر گريه كرد كه غش نمود [2] ، پس چه حال داشت در وقتي كه ديد بر خاك افتاده با بدن مجروح، و اسبها بر بدن مباركش جولان مي كنند.

هفتم صفت حلم است، واين صفت در آنجناب به مقام كمال بود كه با اين همه مصيبت و اذيتها و قتل و جرح نفرين بركسي ننمود مگر در وقتي كه دل او را به سب و شتم


مجروح نمودند ديگر تحمل ننمودند، حتي اينكه مالك بن بسر ملعون شمشيري به حضرت زد و سب نمود او را و آنجناب در وقت زدن شمشير او را نفرين نكرد، و چون سب كرد، حضرت او را نفرين نمود [3] ، چون استخفاف بود، و تحمل آن موجب ذلت است، و آنجناب أبي الضميم بود متحمل ذلت نمي شد چنانكه فرمود: «الموت خير من ركوب العار» [4] [يعني مرگ بهتر از پذيرش ننگ است.]


پاورقي

[1] بحار 297:44 - معاني الاخبار ص 288.

[2] بحار 34:45.

[3] بحار 53:45 - مثير الاحزان ص 55.

[4] بحار 50:45 - لهوف ص 51.