بازگشت

يادكردي از مترجم محترم


اولين ترجمه، و يا يكي از اولين ترجمه هائي كه از كتاب شريف «خصائص» انجام پذيرفته، كتاب حاضر است، كه مترجم بزرگوار آنرا: «دمع العين علي خصائص


الحسين» نام نهاده است.

اين ترجمه به سال 1305 ه. انجام پذيرفته، زيرا مترجم محترم در مقدمه ي خود تصريح فرموده كه اين ترجمه را در خلال مسافرت خود به مشهد مقدس و اقامت خود در تهران انجام داده است، و اين مسافرت به سال 1305 ه. روي داده است. [1] .

وي همچنين در اين مقدمه تصريح مي كند كه به هنگام ترجمه ي كتاب 50 سال از سن شريفش گذشته بود، و چون تولدش در سال 1255 ه. بود، تاريخ اين ترجمه 1305 ه. خواهد بود.

ترجمه هائي كه از كتاب خصائص سراغ داريم كلا بعد از اين تاريخ انجام پذيرفته، به جز ترجمه ي محمد جواد بن محمد حسن، كه آن نيز در سال 1305 ه. انجام يافته است.

اين ترجمه درست يكصد سال پيش در فرخنده روز عيد سعيد غدير [18 ذيحجة الحرام 1313 ه.] در بمبئي، در 248 صفحه، توسط ميرزا محمد ملك الكتاب شيرازي، از روي دستنويس سيد علي حسيني ذهبي به صورت چاپ سنگي، چاپ و منتشر شده است.

اخيرا دست اندركاران مؤسسه ي «دارالكتاب قم» به دستور والد معظم و بزگوارشان براي چاپ تحقيق شده ي آن دامن همت به كمر بستند، تحقيق و تخريج احاديث آن توسط محققان مؤسسه ي جليله ي «علوم آل محمد» در حوزه ي علميه ي قم انجام گرفت، سپس ويرايش آن توسط اين ناچيز انجام پذيرفت، و اينك اين كتاب گرانقدر به صورتي كه مي بينيد به شيفتگان علم و ادب، و دلباختگان سرور آزادگان تقديم مي گردد.

و اينك شرح حال مترجم بزرگوار به صورت فشرده تقديم مي شود:

نسب شريف:

مترجم بزرگوار علامه ي نامدار آيت الله سيد محمدحسين شهرستاني، نسب شريفش با 31 واسطه به حضرت زين العابدين فخر الساجدين امام سجاد (عليه السلام) مي رسد:


او فرزند سيد محمدعلي، پسر محمدحسين، پسر محمدعلي، پسر اسماعيل، پسر محمدباقر، پسر محمدتقي، پسر محمدجعفر، پسر عطاءالله، پسر محمدمهدي، پسر امير تاج الدين حسين، پسر امير عطاءالله، پسر علي، پسر امير عبدالله، پسر اميرمحمد، پسر امير عبدالكريم، پسر امير عبدالله، پسر عبدالكريم، پسر امير محمد، پسر سيد مرتضي عليخان، پسر سيد عليخان، پسر سيد كمال الدين، پسر سيد قوام الدين، پسر سيدصادق، پسر سيد عبدالله، پسر سيد محمد، پسر ابوهاشم، پسر سيد علي مرعشي، پسر سيد عبدالله، پسر سيد محمد، پسر سيدحسن، پسر سيد حسين اصغر، فرزند امام زين العابدين (عليه السلام) [2] .

صاحب الذريعه نيز نسب او را به نقل از «معادن التحقيق» دستنويس جد وي در طبقات آورده است. [3] .

نياي بيست و دوم او «مير قوام الدين» معروف به «مير بزرگ» متوفاي 781 ه. مي باشد كه مرقد مطهرش در «آمل» زيارتگاه خاص و عام است [4] و در عهد صفويه گنبد و بارگاه باشكوهي بر فراز قبر شريفش ساخته شده است. [5] .

خواند مير، متوفاي 942 ه. شرح حال جامعي از او نوشته، از او قدوه ي اولاد رسول تعبير كرده [6] و پس از شرح تشييع جنازه ي ايشان مي نويسد: و بر سر مرقد منورش قبه ي عالي بنا كردند.» [7] .

روي اين بيان نياكان شهرستاني از سادات مرعشي طبرستان مي باشند، كه پس از پيوند جد بزرگوار مترجم با خاندان شهرستاني، اينها نيز به شهرستاني شهرت يافتند. [8] .


«مرعش» نام شهري در جنوب تركيه در نزديكي مرز سوريه است [9] كه اكنون «قهرمان مرعش» ناميده مي شود، ولي سادات مرعشي اولاد سيد علي مرعشي نياي بيست و هفتم مترجم مي باشند [10] كه عمدتا در طبرستان، (مازندران فعلي) مي زيستند و «سمعاني» گزارش خاندانهاي منسوب به مرعشي هاي طبرستان را در انساب خود آورده است. [11] .

و اما «شهرستان» كه اين خانان به آن منسوبند، شهري در حومه ي اصفهان بود [12] كه «جي» نيز ناميده مي شد. [13] .

ولادت:

علامه ي بزرگ، نابغه ي سترگ، سيد محمد حسين شهرستاني، روز پانزدهم شوال 1255 ه. درست يكهزار سال و دو ماه بعد از ولادت حضرت بقيةالله - ارواحنا فداه - در يك خانواده ي مذهبي در كرمانشاه ديده به جهان گشود. [14] .

پدرش: فقيه گرانقدر، سيد محمد علي شهرستاني، متوفاي 13 ربيع المولود 1287 ه. صاحب آثار ارزشمندي چون: 1- الاجماعيات 2- الاعتكافيه 3- حجية المظنه 4- رسالة في بر الوالدين 5- شرح التبصره 6- رسالة في صلاة الجمعة 7- كتاب الطهاره 8- رسالة في قرائة المأموم غير المسبوق 9- كشكول.

جدش: سيد محمد حسين شهرستاني، متوفاي بعد از 1230 ه. صاحب آثار ارزشمندي چون:

1- انيس الأخيار، شرح مشكلات اخبار به فارسي 2- جليس الأبرار، شرح مشكلات اخبار به عربي 3- معادن التحقيق، در اصول فقه.

وي از سادات مرعشي بود كه بعد از ازدواجش با دختر حاج ميرزا محمد مهدي


شهرستاني، به «شهرستاني» شهرت يافت. [15] .

مادرش: فاطمه، دختر آقا احمد كرمانشاهي - صاحب مرآة الاحوال- پسر آقا محمد علي - صاحب خيراتيه - پسر وحيد بهبهاني [16] .

تحصيلات:

شيخ محمد كوفي در كتاب «الشجرةالطيبه» از مترجم بزرگوار نقل مي كند كه در اوايل تميز قرآن كريم را در مدت كوتاهي حفظ كرده، سپس در محضر پدر بزگوارش به عتبه بوسي حضرت ثامن الحجج مشرف شده، پس از مراجعت به خواندن ادبيات فارسي و عربي مشغول شده، صمديه و الفيه را حفظ كرده، چون به سيزده سالگي رسيده به كربلاي معلي مشرف شده، و در آن سرزمين مقدس رحل اقامت افكنده است. [17] .

مترجم بزرگوار با آن استعداد فوق العاده تحت تربيت پدر گرانمايه اش مدارج ترقي را به سرعت پيموده، در اندك مدتي علوم متداول عصر خود را از رياضيات، هيئت، فلسفه، تفسير، حديث و كلام فراگرفته، در فقه و اصول به مقام شامخ اجتهاد نائل آمد.

اساتيد:

اساتيد وي در هيئت و نجوم: ميرزا باقر يزدي، در حساب و هندسه: ميرزا غلام هروي حائري، و در فقه و اصول: پدرش سيد محمد علي، عمويش سيد محمد تقي، فقيه زمانش فاضل اردكاني، و استاد الفقهاء شيخ مرتضي انصاري مي باشند. ولي عمده ي استفاده اش از فاضل اردكاني بوده است.

اجازه ي اجتهاد:

مرحوم شهرستاني در سال 1282 ه. كه 27 سال از بهار عمرش مي گذشت به دريافت اجازه ي اجتهاد از پدر بزگوارش نائل آمد، و به سال 1287 ه. از استادش فاضل اردكاني اجازه ي اجتهاد دريافت نمود.


هر دو اجازه را شيخ آقا بزرگ تهراني در كتابش: «اجازات الرواية و الوراثه» درج نموده است. [18] .

پس از رحلت اردكاني كرسي تدريس و مرجعيت تقليد به مرحوم شهرستاني رسيد، و توجه عموم به سوي او جلب شد.

مرحوم شهرستاني در سال 1305 ه. براي عتبه بوسي حضرت علي بن موسي الرضا (عليه آلاف التحية و الثناء) به سرزمين مقدس مشهد شرفياب شد، و به هنگام مراجعت در تهران مورد استقبال پرشور طبقات مختلف قرار گرفت، در مدرسه ي مروي به امامت، ودر مدرسه ي صدر به تدريس پرداخت. [19] .

در آن ايام سرآمد علماي تهران حاج ملا علي كني بود، كه از شاگردان صاحب جواهر و مورد توجه خاص و عام بود.

مرحوم كني در مدرسه ي مروي اقامه ي نماز مي كرد.به هنگام ورود مرحوم شهرستاني به تهران، مرحوم كني جاي نماز خود را به وي تقديم نمود.

مرحوم كني به سال 1320 ه. متولد شده بود و 35 سال از مرحوم شهرستاني بزرگتر بود. [20] .

اينكه يك شخصيت علمي 85 ساله جاي خود را به يك شخصيت 50 ساله تقديم مي كند، از تواضع سرشار مرحوم كني، و از شخصيت بسيار ممتاز مرحوم شهرستاني حكايت مي كند.

شيخ آقا بزرگ تهراني مي نويسد: در آن ايام من جواني نورس بودم، خوب به ياد دارم كه مرحوم كني چقدر در تجليل و تكريم او كوشيد. او را به جاي خود وادار به امامت كرد. ماه رمضان بود، صفهاي نماز از مسجد تجاوز مي كرد و صحن مدرسه را نيز فرامي گرفت. [21] .


در اثر توجه بيش از حد مردم اقامت ايشان در تهران به طول انجاميد، تا در 27 محرم 1306 ه. مرحوم كني به رحمت ايزدي پيوست.

در گزارش صاحب تكمله آمده است: اين بزرگوار در اين تاريخ در تهران است، و در ماه مبارك امسال (سنه ي 1306 ه.) محراب و مقام حجةالاسلام حاج ملا علي كني (قدس سره) با وي بود. [22] .

آنگاه به كربلاي معلي بازگشته، تا پايان عمر شريفش به تدريس و تأليف و ارشاد و رسيدگي به حوائج مردم پرداخت.


پاورقي

[1] اعيان الشيعه: 232:9.

[2] تکمله‏ي نجوم السماء: 191:2.

[3] نقباء البشر: 627:2.

[4] مجالس المؤمنين: 380:2.

[5] مجالس المؤمنين: 380:2.

[6] حبيب السير: 337:3.

[7] حبيب السير: 344:3.

[8] الکرام البرره: 414:1، نقباء البشر: 254:1.

[9] معجم البلدان: 107:5.

[10] عمدة الطالب: 314.

[11] انساب سمعاني: 246:11.

[12] فوائد رضويه: 501.

[13] معجم البلدان: 377:3.

[14] علماي معاصرين: 60، تکمله‏ي نجوم السماء: 193:2، فوائد رضويه: 500.

[15] نقباء البشر: 254:1.

[16] فوائد رضويه: 500.

[17] اعيان الشيعه: 232:9.

[18] نقباء البشر: 628:2.

[19] اعيان الشيعه: 232:9.

[20] ريحانة الادب: 96:5.

[21] نقباء البشر: 628:2.

[22] تکمله‏ي نجوم السماء: 194:2.