بازگشت

بي اعتنايي به حاكمان ظالم


امام سجّاد (ع) و عبدالملك مشغول طواف بيت اللّه الحرام بودند و حاجيان نيزآن بزرگوار را بسيار احترام مي كردند. عبدالملك گفت: اين شخص كيست؟ گفتند: علي بن الحسين (ع). عبدالملك رو به امام كرد و گفت: اي علي بن الحسين (ع) من قاتل پدر شما نيستم. چرا نزد ما نمي آيي؟ امام (ع) اعتنايي به او نكرد و در پاسخش فرمود: همانا قاتل پدرم با عملي كه مرتكب شد دنياي او را تباه كرد و پدرم نيز آخرت را بر او تباه فرمود. پس اگر تو نيز دوست داري كه قاتل پدرم باشي، بوده باش. تكبّر و نخوت عبدالملك فروكش ‍ كرد و گفت: هرگز! ولي نزد من بيا تا از دنياي ما برخوردار شوي. ولي امام سجاد (ع) با نشان دادن كرامت، به عبدالملك جواب كافي و محكم داد. [1] .


پاورقي

[1] الخرائج، ج 1، ص 255.