بازگشت

جسارت به امام سجاد


الف) هنگام ورود اسيران كربلا به شام، ابراهيم بن طلحة بن عبيداللّه، از سپاهيان طلحه وزبير در جنگ جمل و از افراد نادان و يا مغرض اين شهر نزد امام سجاد (ع) آمد و خطاب به آن حضرت كه در محمل نشسته و سر مباركش ‍ را پوشانده بود گفت: چه كسي پيروز شد؟ امام (ع) فرمود: اگر مي خواهي بداني پيروزي با كيست هنگام فرا رسيدن وقت نماز، اذان و اقامه بگو. [1] دكتر شهيدي، مورّخ معاصر در اين باره مي نويسد:

از گفته پسر طلحه يك نكته روشن مي شود و آن اينكه بعضي بزرگزادگان مهاجر و اشراف قريش هيچگاه مسلماني را چنانكه بايد نشناخته بودند و اگر پدران آنان در جنگ هاي زمان پيامبر (ص) از خودگذشتگي نشان داده اند، شايد براي آن بود كه درِ تازه اي براي رسيدن به مال و مقام به روي آنان گشوده شد و اگر آنان به راستي براي خدا كوشيدند، باري فرزندان بدان درجه از ايمان نرسيدند، وگرنه چگونه ممكن است نبرد جمل و يا فتح مكه و حادثه كربلا و شهادت امام حسين (ع) را به حساب پيروزي بني هاشم و بني اميه گذاشت. و چگونه اين مهاجرزاده با آنكه از تيره بني اميه نيست شادمان است كه برعكس نبرد بدر، در نبرد يوم الطف امويان بر هاشميان كه پدر او در نبرد با آنان كشته شد، پيروز گشته اند و علي بن الحسين (ع) پاسخ او را مي دهد كه جدال بر سر بانگ تكبير و اذان مسلماني و اقرار به يگانگي خداست نه بر سر رياست هاشم يا اميه. [2] .

ب) يكي ديگر از افراد بي خبر و ناآگاه كه به امام سجاد (ع) و ساير اسرا توهين كرد پيرمرد شامي بود كه نزد آنان آمد و به آنان جسارت كرده امام (ع) فرمود: آيا كتاب خداي عزّوجل را خوانده اي؟ گفت: آري، فرمود: آيا آيه ي شريفه «قُلْ لااَسْئلُكُمْ عليه اَجْرا الّا المودّة في القُربي» (شوري / 23) را خوانده اي گفت: آري و فرمود: آن «قربي» (نزديكان) ما هستيم. فرمود: آيا آيه ي «وآت ذا القربي حقّه» [3] را در سوره ي بني اسرائيل خوانده اي گفت: آري فرمود: ما همان كساني هستيم كه خداي عزّوجل به پيامبرش فرموده است كه حقّشان را بدهيد. فرمود: آيا آيه ي شريفه ي «وَ اَعْلَموا اَنّ ما غَنِمْتُم مِنْ شَيءٍ فَانّ للّه خُمُسَه و للرسول ولذي القربي» [4] را خوانده اي؟ گفت: آري. فرمود: «ذي القربي» (خويشاوندان) ماييم.

امام سجاد (ع) فرمود: آيا آيه ي «انّما يُريد اللّه لِيُذْهِبَ عنكم الرجْسَ اَهْلَ البيت وَ يُطَهّركُم تطهيرا» [5] را خوانده اي؟ گفت: آري. فرمود: اهل بيت در آيه ماييم. آن كساني كه به آيه طهارت تخصيص يافته ايم. پيرمرد مدّتي ساكت و بر سخنانش پشيمان شد. سپس سرش را به سوي آسمان بلند و از سخنانش به پيشگاه خداوند متعال توبه كرد و از دشمنان پيامبر (ص) و خاندانش بيزاري جست. [6] بدين روا امام سجاد (ع) از طريق قرآن جواب مرد شامي را مي دهد. اين حركت او هرگونه توطئه مبني بر ضديّت اسراي كربلا و حسين و يارانش با قرآن را خنثي كرد. زيباتر آنكه امام، مفهوم اهل بيت از ديدگاه قرآن را براي وي و در نتيجه مردم تشريح نمود. و بدين وسيله، اين احتمال را كه در آينده، اهل بيت رسول اللّه (ص) را به گونه اي ديگر تفسير كنند نيز كاهش داد. [7] .

ج) امام سجاد (ع) در راه كوفه به شام با كسي سخن نگفت. چون كاروانيان به درب كاخ يزيد رسيدند مُجْفِر با صداي بلند گفت: اين مُجْفِربن ثعلبه است كه مردمان پست و نابكار را نزد امير المؤمنين آورده است. امام سجاد (ع) فرمود: آن كسي كه مادر مُجْفِر او را زائيده پست تر و بد نهادتر است. [8] .


پاورقي

[1] امالي طوسي، ج 2، ص 290؛ ناسخ التواريخ، ج 1، ص 123؛ قمقام زخّار، ج 2، ص 570.

[2] زندگاني علي بن الحسين (ع)، شهيدي، ص 67.

[3] اسراء آيه 26: حق خويشاوندان را ادا کن.

[4] انفال، آيه 41: بدانيد که هرگاه چيزي به غنيمت گرفتيد، خمس آن از خدا و پيامبر و خويشاوندان است.

[5] احزاب، آيه 33: همانا خداوند مي خواهد که پليدي را از شما اهل بيت بزدايد و شما را آنچنان که بايد پاک گرداند.

[6] الفتوح، ج 5، ص 242 و 243. نيز ر.ک احتجاج طبرسي، ج 2، ص 306، با اندکي تفاوت؛ امالي صدوق. ص 141؛ الملهوف، ص 112.

[7] تشخيص، تصميم گيري و اقدام خواص در وقت لازم، ص 111.

[8] الارشاد، ج 2، ص 118 و 119. طبري اين جواب را به يزيد نسبت داده و نام آن شخص را محفر ذکر کرده است. (تاريخ طبري، ج، ص 460).