بازگشت

سستي در جانفشاني براي دين


«وَ لا نَفْساً خاطَرْتُمْ بِها لِلَّذي خَلَقَها» بالاتر از صرف نكردن مال در راه خدا اين كه، جانتان را براي كسي كه آن را آفريده بود به خطر نينداختيد. ما عادت كرده ايم بگوييم اگر تكاليف واجب به حد ضرر زدن به انسان رسيد، ديگر واجب نيست. تصور مي كنيم شرط امر به معروف و نهي از منكر اين است كه ضروري متوجه شخص نشود، و ترويج دين و مبارزه با دشمنان اسلام در حدي است كه خطري متوجه انسان نشود. سيدالشهداء عليه السلام به اين علما مي فرمايد: «شما جان خود را در راه كسي كه آن را آفريده و به شما عطا فرموده است به خطر نينداختيد.» يعني مي بايست به خطر بيندازيد. اين همان نكته اي است كه قبلاً عرض كردم كه، در زمان ما فقط امام قدس سره اين مطلب را به خوبي و آشكارا بيان كرد، زماني كه فرمود در مهام امور تقيه نيست؛ تقيه، در امور عادي و امر به معروف و نهي از منكرهاي عادي است، كه اگر ضرري به كسي مي رسد، مي تواند بگويد من آنچه بايد بگويم، گفتم و ديگر بيش از اين تكليفي نيست. ولي اگر مسأله اي مربوط به اساس و كيان اسلام مي شود، در آن مورد صحبت از تقيه نيست. در اين گونه مسائل است كه فرمود تقيه حرام است، و لو بلغ ما بلغ. يعني به هر جا كه كار بينجامد؛ و لو هزاران نفر هم كشته شوند، نبايد تقيه كرد، چون اساس اسلام در خطر است. در اين صورت، و يا همان گونه كه امام (ره) تعبير فرمود «در مهام امور» يعني امور خيلي مهم تقيه روا نيست. [1] .

قبلاً عرض كردم، بايد از بعضي هم لباسي هاي خودمان گلايه كنيم، زيرا بعد از اين فرمايش حضرت امام (ره) حق اين بود كه بيشتر تلاش شود و مصاديق «مهام امور» كه ايشان فرمودند در آن تقيه نست، تبيين گردد تا مشخص شود آن امور مهم چه اموري هستند. امام قدس سره چند مورد را مثال زده اند، اما موارد ديگري هم هست كه بايد تبيين گردد و حدود آن ها مشخص شود. اين امر تا حد زيادي به مردم در جهت آشنا شدن به وظيفه شان كمك مي كند.

اين دو گلايه اي بود كه امام حسين (ع) از بزرگان قوم داشتند و فرمودند علت اين كه معاويه و بني اميه توانستند مسير اسلام را منحرف كنند، اولاً اين بود كه شما در راه حفظ دين خدا پول خرج نكرديد و ثانياً اين كه شما جان خود را در اين راه به خطر نينداختيد، حفظ جان را وجهه ي همت خود قرار داديد و زماني كه شما را تهديد كردند، عقب نشيني كرديد.



پاورقي

[1] ر. ک: صحيفه نور، ج 1، ص 39؛ ج 7، ص 36.