بازگشت

زمينه هاي قيام عاشورا (2)


بسم اللّه الرحمن الرحيم

الحمد للّه ربّ العالمين، و الصّلوة والسّلام علي سيّد الانبياء والمرسلين، أبي القاسم محمّد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين. اللّهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في كل ساعة ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسكنه أرضك طوعاً و تمتعه فيهاً طويلاً. السلام عليك يا اباعبداللَّه و علي الارواح التي حلّت بفنائك.

فرارسيدن ايّام شهادت آقا ابي عبدالله را به پيشگاه مبارك ولي عصر- عجل الله تعالي فرجه الشريف- مقام معظم رهبري، مراجع بزرگ تقليد و همه ي شيعيان مكتب حسيني تسليت عرض كرده و از خداوند متعال درخواست مي كنيم، در دنيا و آخرت دست ما را از دامان ابي عبدالله كوتاه نفرمايد.

در جلسه ي گذشته سؤالي مطرح شد كه ممكن است در ذهن بسياري از جوانان و نوجوانان وجود داشته باشد، و آن سؤال اين بود كه، چگونه مردم مسلمان با اين كه به دين اعتقاد داشتند، نمازخوان بودند، روزه مي گرفتند، اهل جهاد بودند، بسياري از ايشان در جنگها شركت كرده بودند، و حتي بسياري از آن ها، و يا لااقل اكثرشان، سالها در محضر اميرالمؤمنين عليه السلام، و يا در بعضي از جنگها با آن حضرت و در ركاب آن حضرت بودند، با همه ي اين تفاصيل چگونه عده اي حاضر شدند حسين بن علي عليه السلام را با آن شرافت، عزت و محبوبيتي كه داشت به اين صورت فاجعه آميز به شهادت برسانند؟

براي اين كه مسأله تا حدي روشن شود، بايد به عقب برگرديم و تاريخ صدر اسلام را مرور كنيم. لذا شب گذشته به وضعيت كشور اسلامي در زمان معاويه، بعد از شهادت اميرالمؤمنين (ع) تا زمان- به اصطلاح- به خلافت رسيدن يزيد، اشاره ي كوتاهي كردم. اجمال مطلب اين بود كه، معاويه در ميان شخصيتهاي معروف آن عصر از هوش سرشاري


برخوردار بود، به طوري كه او را «داهية العرب» مي گفتند، و حتي آنقدر سياست، هوش، فراست و تدبير او معروف شده بود كه مي گفتند علي سياست معاويه را ندارد، وگرنه مي توانست بر او پيروز شود! و كار به دست معاويه نمي افتاد! و شايد در همين رابطه بود كه مولا اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: «لَو لا كراهيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهي النَّاسِ» [1] .

به خدا قسم معاويه از من باهوش تر، با تدبيرتر و با سياست تر نيست، ولي تقوا جلوي من را گرفته و نمي توانم هر كاري را انجام دهم.


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، خطبه 200.