بازگشت

زمينه هاي قيام عاشورا (1)


بسم اللّه الرحمن الرحيم

الحمد للّه ربّ العالمين، و الصّلوة والسّلام علي سيّد الانبياء و المرسلين، أبي القاسم محمّد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين. اللّهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في كل ساعة ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسكنه أرضك طوعاً وتمتعه فيهاً طويلاً. السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلّت بفنائك.

فرارسيدن ايام سوگواري سالار شهيدان ابي عبدالله الحسين عليه السلام را به پيشگاه ولي عصر ارواحنا فداه، مقام معظم رهبري، مراجع تقليد و همه شيفتگان مكتب اهل بيت عليهم السلام تسليت عرض مي كنيم و از خداي متعال درخواست مي كنيم كه در دنيا و آخرت دست ما را از دامان آن حضرت كوتاه نفرمايد.

شبهاي گذشته چند سؤال مطرح شد و هدف اين بود كه اين گونه سؤال ها را كه به طور طبيعي براي نوجوانان مطرح مي شود، در حد توان و با بياني نسبتا روشن و قابل فهم عرضه كنيم تا خدمتي به فرهنگ عاشورا كرده باشيم. البته جواب اين سؤال ها براي همه ما به صورت اجمال ثابت است. اما در مقام بحث و گفتگو، شايد براي نوجوانان به صورت تفصيلي مشخص نباشد.

سؤال اين بود كه چرا بايد براي سيدالشهداء (ع) عزاداري كنيم؟ و بعد اين سؤال مطرح شد كه چرا در ميان ائمه اطهار عليهم السلام بيشتر توجهات به سيدالشهداء (ع) معطوف است و عمده عزاداري ها براي ايشان و به نام آن حضرت انجام مي شود؟ و چرا در روايات براي سيدالشهداء (ع) ويژگي هاي خاصي ذكر شده است؟ و چرا اين توجهات و عزاداري ها در فرهنگ شيعه جايگاه خاصي را به خود اختصاص داده است؟ در اين زمينه، مطالبي عرض شد.


وقتي سؤال عميق تر بررسي شود طبعا اين پرسش مطرح مي شود كه چرا بايد شرايطي پيش بيايد كه علي رغم آن كه زمان زيادي از رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نگذشته بود، نوه عزيز او به اين صورت فجيع به شهادت برسد؛ به صورتي كه اگر نگوييم در تاريخ بي نظير است، مي توان گفت بسيار كم نظير است. شايد بخشي از حوادث آن را بتوان در تاريخ يافت، اما نمونه اي از حوادث كربلا را به صورت يكجا در هيچ موردي نمي توان ديد. در تاريخ، نمونه اين مجموعه مصيبتها را كه در ظر چند روز پي در پي اتفاق افتاده باشد، سراغ نداريم. البته ما از تاريخ تمام كشورهاي عالم اطلاع نداريم، اما به اندازه اي كه شنيده ايم و نقل كرده اند اين گونه حادثه اي را با اين خصوصيات نمي توان يافت.

به هر حال وضع بسيار فجيعي بود. حتي اگر ما فرض كنيم بسياري از مطالب نقل شده در كتابهاي مقتل و آنچه مرثيه خوان ها مي گويند، چندان اعتبار و سندي نداشته باشد، البته كساني كه با تاريخ و مقتل آشنايي دارند، مي دانند كه ممكن است بسياري از اين مطالب واقع شده باشد. اما يك سري قطعيات وجود دارد كه جاي هيچ شك و ترديدي در آنها نيست. و اگر فقط به همان موارد قطعي هم توجه كنيم مي بينيم بسيار رفتارهاي قساوت آميز، بي رحمانه، دور از انصاف، دور از انسانيت و حتي دور از خوي عربي انجام شده است. آخر عرب ها در ميان اقوام دنيا ويژگي هايي را به خود اختصاص مي دهند و به آن مي بالند و آنها را از صفات برتر خود مي دانند و كمابيش نيز اين طور است. مثلا مهمان نوازي براي عرب ها يك صفت شناخته شده و ثابت است. اين صفت از قديم براي عرب ها شناخته شده بود و حالا هم همين طور است. صفت ممتاز و خوي پسنديده اي است كه اعراب دارند. البته بسياري از مردمان ديگر هم كه به صورت قبيله اي و ايل نشيني زندگي مي كنند اين صفت را دارند. اما شايد در عرب ها از قديم اين صفت برجسته بوده است. اگر كسي بر عربي وارد شود و چيزي از او نخورد، نياشامد، تناول نكند، اين به منزله جنگ با او تلقي مي شود. آن قدر پذيرايي از مهمان را لازم مي دانند كه اگر كسي بر آنها وارد شود، حتماً بايد چيزي تناول كند. با توجه به اين صفت عرب، آنها از يك گروه مهمان با دوازده هزار نامه دعوت مي كنند، ولي حتي از دادن يك جرعه آب به طفل شش ماهه آنها امتناع مي كنند. اين قساوت را در كجاي تاريخ مي توان يافت؟

چرا اين مصيبتها اتفاق افتاد؟ چطور شد كه اين حادثه عظيم، اين مسائل غير قابل


وصف و غير قابل هضم كه تصوّر آن مشكل است و انسان به سختي مي تواند باور كند كه چنين چيزهايي واقع شده باشد، اتفاق افتاد؟ البته اين سؤال براي هر كسي ممكن است مطرح شود، طبعاً براي نوجواني كه تازه با اين مسائل آشنا مي شود، به صورت جدي تر مطرح مي شود، كه چرا اين گونه شد؟ آيا عده اي دشمنان كافر از خارج مرزهاي اسلامي اين حوادث را آفريدند؟ آيا آنها كه با فرزندان پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله به اين صورت برخورد كردند، از كفار، از مشركين يا از مذاهب ديگر بودند؟ يهودي بودند يا نصراني بودند؟

تاريخ مي گويد خير، چنين چيزي نبود. هيچ كس تا حالا نگفته است كه يهوديان آمدند حادثه كربلا را آفريدند، با اين كه قرآن مي فرمايد: «أَشَدُّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُود» [1] ؛ ولي هيچ كس نگفته است كه اين حادثه را يهوديان ايجاد كردند و قاتلان سيدالشهداء (ع) يهودي بودند، هيچ كس نگفته است كه قاتلان سيدالشهداء (ع) نصراني بودند، هيچ كس نگفته است كه قاتلان سيدالشهداء (ع) زرتشتي بودند و هيچ كس نگفته است كه قاتلان سيدالشهداء (ع) مشرك بودند. چطور شد كه مسلمان ها خودشان اقدام به چنين كار پستي كردند، يك چنين گناه بزرگي و يك چنين جنايت نابخشودني را مرتكب شدند؟

سؤال بسيار مهم و بجايي است، و جا دارد كه جوابي روشن و تفصيلي به آن داده شود. به عنوان مقدمه براي رسيدن به جواب كامل، بايد حداقل تاريخ صدر اسلام از زمان ظهور پيامبر (ص) و سپس زمان خلفا را مرور كنيم و براي اين كه به جواب روشن و قانع كننده اي برسيم بايد آن تاريخ را به صورت تحليلي بررسي كنيم. ولي اين بررسي تحليلي، در حد تخصص بنده و در ظرفيت يك مجلس نيست. بنابراين بايد حداقل مروري اجمالي به آن تاريخ بكنيم. كساني كه مايل باشند مي توانند بيشتر تحقيق كنند.


پاورقي

[1] مائده، 82.