بازگشت

زيبايي هاي عاشورا (6)


زيبايي هاي عاشورا (6)

بسم الله الرحمن الرحيم الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي در محرم و صفر امسال داشتيم مي گفتيم كربلا و حادثه ي كربلا جنگي نبود يك ظالمي و مظلومي بود ما هم براي مظلوم سينه بزنيم و خلاص، خوب يك خورده اينرا بررسي بكنيم ببينيم اين كربلا چه پيامي دارد چه مكتبي دارد تا جلسـه قبل بيست و هفت نكته گفتيم حالا نكتــه بيست و هشتم را مي خواهيم بگوئيم موضوع بحث مان اين است كه كربلا، نمايشگاه زيبائي ها.

رضايت امام حسين (عليه السلام) از خدا 28- راضي بودن از خداوند اين خيلي مهم است ما اگر چيزي خوب باشد راضي هستيم اگر چيزي برخلاف ميل مان باشد دعوا مي كنيم اي خدا اين چه بساطي است، چرا، چرا شروع مي كنيم به خدا اعتراض كردن و حال آنكه ما يك گوشــه چيزي را مي بينيم و خداوند در جمع يك چيزي را مي بيند خدا حكيم است ما مثل بچه اي مي مانيم كه وقتي مادرش لباسش را مي كند يك جيغ مي زند مي برد حمام يك جيغ ديگر مي زند كف صابون مي رود توي چشمش يك جيغ ديگر مي زند و اگر آنوقت با بچه ي كوچولو مصاحبه كنند كه آقا ببخشيد تو از مادرت راضي هستي مي گويد نه مامان بد است بد است بد است يعني همان زير دوش اگر مصاحبه كني مي گويد بد است و حال آنكه مامان خوب است خوب است منتهي اگر بخواهي تميز بشوي بايد با اين فشارها و ليف ها و كيسه ها و صابونها آب داغها بايد از لابلاي اينها عبور كني تا تميز بشوي ما اگر خواستيم اين درخت سبز بشود بايد عرق كشاورز در بيايد خواستيم اين جماد خاك سبز بشود بايد با بيل توي سر خاك بزنيم بايد خاك را زير و رو كنيم شخم بزنيم اگر خواستيم اين گندم آرد بشود بايد اين گندم را زير سنگ آسياب له كنيم آرد خواستيم خمير بشود بايد زير دست خميرگير مشت و مالش بدهيم خمير خواستيم نان بشود بايد بزنيم توي كله اش پيش نانوايي بايد كمرش را بزنيم به تنور بايد پوست صورتش را با آتش تنور بسوزانيم بعد بايد زير دندانها له اش كنيم مي گويد چه گناهي كردم كه اينقدر من را اذيت مي كنيد چرا بيل زديد توي كمرم، چرا دانه گندم را له كردي، چرا من را خيس كردي، چرا مشت و مال دادي، چرا كمرم را زدي به تنور، چرا زير دندان له ام كردي، آنوقت ما شعر مي خوانيم از جمادي مردم و نامي شدم تو قبلاً جماد بودي خاك بودي مواد غذايي خاك اگر خواسته باشد كه گندم بشود بايد بلا سر آن بيايد گندم خواسته باشد سلول بدن انسان باشد بايد اين راه را طي كند يعني رشد بدون سختي نمي شود و ارزش هم اين است وگرنه آدم از مادرش بوعلي سينا متولد بشود هنر نيست هنر اينست كه ايشان با زحمت درسي را بخواند يك بشكه اي كه از بالا سُر مي خورد و پائين مي آيد كف نمي زنند بشكه سرازيري است كه تند مي رود اما اگر كسي روي برف سُر خورد كسي از از بلندي خودش را پرت كرد اينرا مي گويند عجب شيرين كاري اي عجب دلي عجب.

يعني وقتي مردم كف مي زنند كه با زحمت و تمرين به كاري برسي وگرنه كسي روي پشت بام دارد نگاه مي كند كسي ديگر او را هُل داد كسي براي آدم هُل افتاده كه كف نمي زند ارزش ما با اين است كه با زحمت، با تحصيل، با تجربه، خودمان را به جايي برسانيم (رضي الله رضانا) هر چه خدا راضي است ما هم به همان راضي هستيم به به شعار امام حسين اين بود (رضي الله رضانا) رضاي خدا رضاي ما است هر چه او بخواهد ما قبول داريم (صبراً علي قضائك) ما هر چه را كه تو مقدر كرده اي روي همان قضاوت تو صبر مي كنيم به زينب كبري (عليها السلام) فرمود (ارضي) راضي باش (بقضاء الله) هر چه خداوند مقدر كرده راضي باش چونكه آنكه مهم است اينست كه بدانيم خدا حكيم است شما كه حكيم هستي البته شما و من كه حكيم نيستيم اما به همان يك مقدار عقلي كه داريم به همان مقدار عقلي كه داريم زير ديگ آتش روشن مي كنيم آن مسي كه روي آتش است اگر شعور داشته باشد جيغ مي زند ما بايد بگوئيم آهاي مس! تو بايد داغ بشوي تا آب جوش بيايد آب بايد جوش بيايد تا غذا پخته بشود اين راضي بودن از خدا.

راضي هم نباشيم خدا چيزي را جابجا نمي كند يعني حالا بگو من راضي نيستم خوب همين است كه هست.

عدم رضايت و قناعت، عامل بروز مشكلات اگر همين مسئله رضا توي عروس و دامادها پيدا بشود آمار طلاق كم مي شود آقا ما راضي هستيم پول داري تالار بگير پول نداري عقد خصوصي تالار نمي خواهد پول داري پيراهن عروس بخر نداري ما به زندگي ساده راضي هستيم يك پيراهن ساده از يكي از بستگان دو ساعت قرض مي كنيم و مي پوشيم تمام شد و رفت داماد هم بگويد به پدر عروس كه اگر داشتي جهيزيه تهيه كن نداشتي هيچ غصه نخور من دختر شما را بخاطر كمد و طلا نمي خواهم دختر شما كمالاتي دارد براساس كمالات ازدواج كرده ام نه براساس جهازيه چقدر اگر راضي باشيم زندگي ها شيرين مي شود بعد هم راضي شدن آسانتر است چون شما به چي مي خواهي.

به هر چي هم زندگي.

بعد مي بيني كسي ديگر زندگي اش از شما بهتر است شما هم راضي نيستي آدمهايي كه سوار پيكان شدند توي خيابان راه مي روند تا يك پژو مي بينند سوت مي كشند پژويي يك بنز مي بيند سوت مي كشد بابا اين سوتها بيخ ندارد يعني اگر كره زمين را به شما بدهند شما مي گويي نمي شود كه كره ماه را هم بگيريم؟ انسان راضي باشد بگو خوب هنوز رشد نكرده ام كي گفته كه شما رشد داشته باشي؟ من اينرا چند بار گفته ام ولي پاي تلويزيون هر لحظه كه همه مردم ايران نيستند يك چيزي را خواسته باشيم همه مردم ايران بدانند دسته كم بايد سي چهل بار توي تلويزيون بگوئيم چون امشب يك ميليون هستند هفته اي ديگر يك ميليون ديگر دو ميليون ديگر پنج ميليون ديگر من بارها گفته ام كه خداوند رشد را بر سايه ي داشته ها قرار نمي دهد در سايه ي عمل شما قرار مي دهد يك كسي ده تومان دارد يك تومان به فقير كمك مي كند يك كسي ده ميليون دارد يك ميليون كمك مي كند ثواب كدامها بيشتر است؟ حديث مي گويد هر دو يك جور هستند چون ده تومان يك تومان ده ميليون يك ميليون يعني هر دو نفر يك دهم مالشان را داده اند حالا يك دهم آن.

مثل يك دانگ خانه كه خانه ي كوچك شش دانگ است خانه ي بزرگ هم شش دانگ است خدا نگاه نمي كند كه كي يك ميليون داد و كي يك تومان مي گويد يك ميليون چند درصد مالش است؟ مي گوئيم يك دهم مي گويد آنكه يك تومان داد چند درصد مالش است؟ مي گوئيم آن هم يك دهم پس هر دو از نظر سخاوت يك جور هستند يعني اين زاويه قائمه است اين زاويه هم قائمه است فرقي نمي كند هر دو قائمه هستند در دعا داريم (يا من سوي التوفيق بين الضعيف و القوي) اي كسي كه مساوي قرار دادي توفيق بين ضيعيف و فوي را داريم خداوند توفيق بين ضعيف و قوي را مساوي قرار مي دهد.

يك كسي تيزهوش است مي رود كتابخانه در يك ساعت بيست تا مطلب ياد مي گيرد يك كسي كند هوش است مي رود كتابخانه يك مطلب ياد مي گيرد اما هر دو اجرشان يك جور است چون هر دو دو ساعت تلاش كردند آن كسي كه دو ساعت تلاش كرد.

مثل حفاري كه مي آيد چاه مي كند اين روز مزد پول مي گيرد حالا چه اين چاه به آب بخورد چه به آب نخورد.

"وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَي" النجم/39 يعني سعي خودت را كردي تو كه سعي خودت را كردي مزدت را گرفتي چه بشود و چه نشود.

هشدار به گنهكاران براي حفظ حيات جامعه 29- هشدار: توي جامعه ما بايد هشدار باشد چطور تابلوهاي توي جاده ها مي گويند آقا خطر، خطر، هشدار بدهيم.

امام حسين در مسير راه فرمود من را مي كشند اما (سلط الله عليهم من يذلهم) بعد از شهادت من خداوند كسي را بر مردم حاكم خواهد كرد كه مردم را ذليل خواهد كرد يعني فكر نكنيد كه اگر بكشيد طوري مي شود كسي كه حسين را بكشد خدواند حاكمي را بر اينها مسلط مي كند كه آن حاكم اينها را ذليل كند (حتي يكون اذل فرق الامم) ذليل ترين فرقه هاي اسلامي فرقه اي مي شوند كه بعد از شهادت امام حسين زندگي كردند.

هشدار بدهيم با اين رفيق بشوي معتاد مي شوي، عروس خانم عاشق اين پسر شده اي، آقا پسر عاشق اين دختر شده اي ذليل مي شوي اين عروس لقمــه حلال نخورده است (درآمد پدرش حرام است پوست و گوشت اين عروس از لقمــه حرام است نسل تو نسل پاكي نخواهد شد بچه هايت نخواهند بود چون اين عروس حرام خوار است باباش شغلش جنايتكار است اين داماد شغل باباش ربا است ربا گرفتن گناه زناي با مادر را دارد و شغل رسمي پدر اين داماد ربا خواري است مضاربه حلال است كه بگويد آقا من ده ميليون مي دهم اينقدر مي گيريم كار ندارم مي خواهي گم كن مي خواهي.

مضاربه مي گويد نه، ده ميليون به تو مي دهم با آن كاسبي كن هر چه گير تو آمد نصف آن مال من كه صاحب پول هستم و نصفش هم مال تو كه جان كنده اي اما من پول به تو مي گيريم اينقدر مي گيريم تو هر كاري مي خواهي با آن بكن اين ربا است و ربا گناهش از زنا بدتر است و اين آقا زاده استخوانش از ربا تربيت شده است) يك مقدار در ازدواجها بايد هشدار بدهيم با آدم تارك الصلات ازدواج نكنيم با آدم ربا خوار ازدواج نكنيم با آدمهاي بد دهان.

مي گويد خوشم آمد اين خوش قيافه است داماد و عروس كه كيلويي نيست يك نسلي را شما مي خواهي براي خودت ذخيره كني مرغ و خروس نيستيد كه فقط براي شهوت برويد پهلوي هم نسلي مي خواهيد تربيت كنيد براي تربيت نسل بايد غير از شكل مسائل ديگر را هم در نظر بگيريم.

دعا و نفرين، هر كدام در جاي خود 30- امام حسين در كربلا هم نفرين كرد و هم دعا، ما در قرآن هم نفرين داريم و هم دعا منتهي نفرين هم بايد بجا باشد بعضي نفرين ها مستجاب نمي شود بعضي نفرين ها چه خوب است كه مستجاب نمي شود يكي از حكمت هاي خدا اين است كه نفرين ها را مستجاب نمي كند وگرنه كمتر مادري است كه به بچه اش نگويد برو گم شو، انشاءالله بروي زير ماشين خدا بگويد خوب ياالله مادر گفت برو زير ماشين شما هم برو زير ماشين اصلاً كسي ديگر روي زمين نمي مامدند.

خيلي از.

منتهي نفرين به جا كجا نفرين بشود كجا دعا بشود، حالا نفرين ها را من اينجا نوشته ام امام حسين فرمود (اللهم احبس عنهم قطره السماء) خدايا باران رحمتت را بر اين مردمي كه من را كشتند قطع كن، خدايا فلاني را بر اينها مسلط كن، (فامنعهم بركات الارض) خدايا بركات زمين را از اين مردم قطع كن به عمربن سعد گفت (قطع الله رحمك) خدا نسل تو را قطع كند همينطور كه علي اكبر من را كشتي هم نفرين دارد و هم دعا.

يكي از مسائل احسان به مخالف و دشمن است 30- احسان حتي به مخالفان و دشمنان: اين از زيبائي هاي كربلا است، ما نبايد بگوئيم آقا اين.

من اينرا دوستش ندارم بابا دوستش نداري يا داري به او كمك كن من از اين بدم مي آيد اگر بدت مي آيد فعلاً نياز دارد به او كمك كن ما در احسان.

قرآن مي فرمايد "وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا" البقرة/83 براي مردم خوب حرف بزن نگفته كه با مومنين خوب حرف بزن گفته براي مردم خوب حرف بزن يعني اگر مسلمان هم نيست خوب حرف بزن يك كسي فحش مادر داد به نوكرش گفت مادر فلان امام باقر (عليه السلام) فرمود چرا فحش مادر به او دادي؟ من فكر مي كردم كه تو آدم باتقوا و خوبي هستي زبانت هرز است گفت آقا اين مادرش مسلمان نيست گفت خيلي خوب مسلمان نباشد اگر كسي مادرش مسلمان نباشد مي شود گفت كه مادر تو فلان كار بد را كرده است تو از حالا با من نباش با اينكه بيست سال است كه با من هستي از حالا از من جدا شو امام با دوست بيست ساله اش قطع رابطه كرد براي اينكه هرزه گفت با زن كافر به زن كافر هم نبايد هرزه گفت ادب با همه هزار نفر با حر وارد كربلا شدند روز دوم هنوز به كربلا نرسيده بودند امام حسين فرمود اين لشگر حر خسته است به همه آب بدهيد از قبل هم فرمود آب را ذخيره كنيد هم به حر آب بدهيد هم به هزار نفري كه آمده اند من را بكشند به اسب هايشان هم آب بدهيد يك زماني قرباني كرد براي ما گوشت نياورد ما هم قرباني مي كنيم براي او گوشت نمي بريم اي بابا! عروسي دخترش من را دعوت نكرد من هم او را دعوت نمي كنم بابا معامله نكنيد (صل من قطعك) وصلت كن با كسي كه با تو قطع رابطه كرده است او با تو قطع رابطه كرده است اما تو با او.

او خودكارش را به من نداد من هم به او نمي دهم رفتيم حمام صابونش را به من نداد من هم شامپويم را به او نمي دهم اي بابا! بابا او قطع رابطه كرد تو (صل من قطعك) امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد (من اغتابني الي حسن الذكر) كسي كه پشت سرمن غيبت كرده است و پشت سر من حرف زشت زده است به من توفيق بده كه من خوبي اش را بگويم او بدي من را گفت من خوبي او را بگويم او سلام نكرد من سلام كنم؟ ديدن من نيامد، تشيع جنازه فاميل ما نيامد، عروسي فاميل ما نيامد هر كاري نكرده است معامله نكنيد اگر معامله مي كنيد با خدا معامله كنيد امام حسين از زيبائي هايش اين بود كه فرمود حر با هزار نفر آمده است كه من را بكشد گرچه حر توبه كرد ولي آن هزار نفر توبه نكردند فرمود به خودش و به هزار نفرش و به تمام اسب هايش آب بدهيد اصلاً آب را براي اينها ذخيره كرد احسان به مخالف اين خيلي زيباست.

متاسفانه ما بعضي از خط هاي سياسي مان همين كه حاكم مي شود يك نفر از جناح مخالف را راه نمي دهد .

(مثلاً مدير كل داري يك سليقه سياسي است تمام معاونين و مشاورين حتي تلفن چي و آبدارچي.

افطاري كه مي دهد.

يك شب از ما دعوت كردند براي افطاري خوب مي دانيد كه هر روزنامه اي يك خط سياسي دارد من هم با هيچ روزنامه اي مصاحبه نمي كنم ولي يكي از رئيس همين روزنامه ها دعوت كرد از اين جناح هاي سرجناح هاي سياسي بود گفتم كي ها هستند افطاري گفت فلاني و فلاني و فلاني همه اعضاي روزنامه گفتم از آن روزنامه مخالف كسي هست گفت اينها خط شان با ما دو تاست گفتم خط سياسي اش دو تا است مسلمان كه هستند روزه هم كه هستند ديگر شما مي خواهي يك آب جوش بدهي كه افطار كنند اين خط سياسي توي هسته خرما كه نيست خوب بيايد آب جوش و خرمايش را بخورد بعد هم سياست اش هم براي خودش به هر كس مي خواهد راي بدهد براي هر كس مي خواهد بنويسد ما وقتي خط سياسي مان گل مي كند ديگر افطاري به آن خط مخالف نمي دهيم من به يكي از اينها كه آخوند هم بود گفتم يك چيزي مي گويم راستش را بگو ما پشت سر تو نماز مي خوانيم گفت بله، گفتم اگر بفهمي كه فلاني كه از نظر سياسي با تو مخالف است از اين حليم فروشها حليم مي گيرد تو را به خدا از او حليم مي خري؟ گفت نه، گفتم اين ديگ حليم چه گناهي كرده است؟! اينها ديگر خط سياسي نيست اينها فساد است اينها سرطان اخلاقي است بعضي از ماها به اسم روشنفكري به اسم خط سياسي به اسم موضع گيري و به اسم قاطعيت اينها حرف است اينها سرطان اخلاقي است انسان بايد موضع حق اش را تشخيص بدهد روي موضع اش هم پافشاري كند با ديگران هم.

اينرقمي نباشد كه حالا.

احسان حتي به مخالف ما آدم داريم كه حتي اگر سرطان بگيريد از آن جناح باشد عيادت او نمي روند اما اگر يك سرفه كند از جناح خودش باشد ميني بوس ميني بوس مي روند عيادتش اينها سرطان اخلاقي است.

"وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا" الشمس/10 يعني قايمش كرد، زمان جاهليت زنش كه دختر مي زائيد مي گفت چه خاكي به سرمان كنيم مي گفت زير خاك قايم كنيم يعني زنده به گور كنيم، افرادي هستند كه پولشان را قايم مي كنند علم اش را قايم مي كند شاعر است شعرش را به يك شاعر ديگر نمي دهد دفتر يادداشتش را نمي دهد مي گويد من زحمت كشيده ام تو بروي از روي يادداشت هاي من بخواني؟ خدا هر چه به ما داده در اختيار ديگران هم بگذاريم.

وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ" الضحي/11 آقا جان اگر خودكار نداري من دو تا خودكار دارم مي خواهي يكي را بدهم، اسلام با معطل كردن مخالف است هر كس هر چيزي ول معطل كند گناه كرده است حتي زمين حديث داريم اگر كسي زمين را نكارد كشاورزي نكند زمين را رها كند حتي ديوار كشيده و سنگ چيني كرده اگر تا سه سال نرود سنگ چيني اش را بردارد سنگ هايش را بردار برو كشت كن تا سه سال براي شما حريم است نمي تواند زمين بيابان را سنگ چين كني ده سال ديگر بيائي بگويي پدر بزرگ من اينجا را سنگ چيني كرده است خوب بيخود كرده است آب را معطل كنيم حرام است پول را معطل كنيم با آن كار نكنيم كنز است علم را نگوئيم كتمان است پنهان كردن علم كتمان است پنهان كردن پول كنز است پنهان كردن طبيعت احسان به ديگران.

(رشق الخيل ترشيحا) به اسب هايشان هم آب دهيد اصلاحات را از سرچشمه شروع كنيد. )

لزوم برخورد با سرچشمه فساد 31- اصلاحات را از سرچشمه شروع كنيم: گاهي وقتها ما سرچشمه را ول مي كنيم مي آيئم سراغ شاخه داريم كه حاكم مدينه پيشنهاد كرد به امام حسين كه با يزيد بيعت كن آنوقت اين جمله راوي اش امام حسين است فرمود كه جدم پيغمبر فرمود حكومت بر خاندان ابوسفيان حرام است آنوقت جمله اين است (اذا رايت المعاويه علي منبري) اگر معاويه را ديديد رفته روي منبر من نشسته (فابقروا بطنه) شكمش را پاره كنيد نگذاريد.

چون اگر معاويه روي منبر باشد آنوقت پسرش مي آيد روي منبر بعد آنوقت ماجراي كربلا پيش مي آيد از سرچشمه كه معاويه است جلويش را بگيرد حضرت فرمود اهل مدينه به اين حديث عمل نكردند معاويه رفت روي منبر (فلم يفعلوا فابتلاهم الله بيزيد) كيفر اينكه با معاويه درگير نشدند اين است كه خدا بعد از معاويه بر اينها نازل كرد آنوقت يزيد آمد مدينه چه كرد، به لشگرش گفت همه دخترهاي مدينه براي شما حلال بالاترين فحشا در مدينه شد لشگر يزيد ريختند با دخترهاي مدينه با زنهاي مدينه.

وقتي پيغمبر مي فرمايد اين كار نكنيد نكنيد آدرس اين مقتل خوارزمي ج1 ص185 لهوف ص20.

32-قبول عذر، عذر پذيري، حر وقتي آمد گفت من را ببخش او را بخشيد نگفت آقا شما سابقه ات.

شما چكار به سابقه اش داري ديگر شتر ديدي نديدي گاهي وقتها يك جواني غلطي كرده زندان هم رفته ديگر از زندان.

اين همان كه زندان بود، دختر فلاني را گرفتي همان كه داداشش زندان بود؟ اي بابا، حالا يك جواني رفته زندان اين دختر توي خانه بايد چوبش را بخورد خواستگار نداشته باشد؟ دختر چه گناهي كرده؟ سراغ دختر نمي رود بخاطر اينكه برادرش يك هفته رفته زندان اينكه.

ممكن است انسان خودش هم خلافكار باشد هفته هاي ديگر جدي توبه كند.

فرمود (انت حر كما سمتك امك حر).

برخورد با منكر، در حدّ توان و امكان 33- جلوگيري در منكر حتي در يك مورد، جايي سي تا گناه مي كنند هم ترياك مي كشند هم فحش مي دهند هم قمار مي كنند اصلاً جلسه جلسه فساد است اگر مي تواني كل جلسه را اگر نمي تواني.

مثل طناب اگر مي تواني كل طناب را پاره كن اگر نمي تواني يك نخ آنرا پاره كن لشگر آمده اند امام حسين را بكشيد ديگر بدترين گناه كشتن امام حسين است در عين حال امام حسين به همين لشگر مي گويد كاري به زن و بچه من نداشته باشيد يعني با اينكه بزرگترين منكر را انجام مي دهيد يكي از منكرات كشتن امام حسين است يكي از منكرات اين است كه به خيمه ها حمله نكنيد فرمود تا من زنده هستم به خيمه ها حمله نكنيد از اين چي مي فهميم از اين مي فهميم كه اگر ده تا گناه هست و شما جلوي نه تا را نمي تواني بگيري ولي جلوي يكي اش را مي تواني بگيري خوب جلويش را بگير يعني اگر كسي هم سيگار مي كشد هم فحش مي دهد شما بگو آقا نمي شود اين سيگار را نكشي، نمي شود فحش ندهي، شما اگر آب داشتي همه بدنت را مي شوري اگر آب كم بود دستت را كه مي تواني بشوري نبايد گفت بابا همه بدنم كه نجس است بگذار دستمان هم كثيف باشد اگر آدم آب كم دارد يك قسمت بدنش هم را كه مي تواند بشورد بشورد ما گاهي وقتها مي گوئيم بابا كارش از اين حرفها گذشته اين ديگر ول است اين ديگر هرز است آقا جان با اينكه هرز است آقا جان با اينكه هرز است يك كار خوبي را به او القا كن او كاري كه راه دستش است شايد آن خوبي باعث شد باقي كارهايش هم خوب بشود خوبي براي آدم خوبي مي آورد اگر شما در مجلسي هستي يا افرادي را در جايي مي بيني كه گناهاني مي كنند گناه در گناه در گناه و شما در مقابل موج گناه قرار گرفتيد اگر مي تواني يكي از اين گناهان را نكني انجام نده نگو آقا اين گناه را نكند چه فايده اي دارد پس باقي گناهانش چي؟ باقي گناهان حسابش فرق مي كند نبايد بگوئيم چون موج گناه است و من نمي توانم حريف بشوم پس ديگر انجام بدهم حالا كه نمي توانم كل شهر را تميز كنم پس خانه خودم را هم تميز نكنم اگر نمي تواني همه خيابان را تميز كني خيابان پشت خانه ات را تميز كن يعني هيچوقت دست از كار نكش امام حسين فرمود اگر چند منكر را ديدي مي تواني جلوي يكي از آنها را هم بگيري بگير خود كشتن من منكر است حمله به خيمه ها منكر است حالا كه از اين منكر دست بر نمي داريد تصميم گرفته ايد من را بكشيد خوب بكشيد ولي يك منكر ديگر را انجام ندهيد.

(والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته)


آقاي محسن قرائتي