بازگشت

نگاه عرفاني به كربلا



مقدمه

كربلا، گلزاري است ازعشق وپايداري ، آن جا كه تمامي عرفان بود و تمامي ِ عارفان ، مكتب آموز سلوك امام حسين (ع) آشنايي با بعد عرفاني كربلا، علاوه برنشان دادن راه به سالكان و جويندگان آن طريقت ، درس مقاومت وايثار را نيز به ما مي آموزاند.اگر چه در اين مقال ، صفحه كوچكي از اين عرفان نشان داده شده اميد است گوشه اي از مقامات حضرت را بنماياند.


چكيده

از ابتداي ورود امام حسين (ع) به كربلا، تا شهادت ايشان و اسارت اهل و فرزندانشان ، سراسر درس ِ عرفان است . درس هايي چون رياضت ايشان و يارانشان ،تحمل رنج هاي فراوان وطاقت فرسا براي ديدار محبوب ، محو شدن در پرودگار و انقطاع از غير او، صبر و مقاومت و رضا و تسليم به اراده خداوند متعال . حسين (ع) وارد سرزمين عشق مي گردد؛ آن گاه كه نامش را مي شنود، مشتاق ِ ديدارش مي شود. خيمه هاي عشق چه زود برپا مي گردد. يكايك منازل چه با سرعت طي مي شود، اراده هاي آهنين كه همه را به همراهي حسين (ع) مي كشاند. روزها و شب ها مي گذرد وهمه احساس مي كنند كه لحظه ديدار يار نزديك است . و اينك در شب عاشورا و شب وصال و مناجات هاي عاشقانه ياران ، آناني كه جز او همه چيز را به فراموشي سپرده اند و در راه وصالش در، برروي اغيار بسته اند، حجّت الهي سرتاپايشان را رنگين نموده است و صبح عاشورا فرا مي رسد و آن گاه كه جنگ آغاز مي شود، شكوهي از بازي هاي عاشقانه وصال موج مي زند،تمرين و رياضت نفس را چه نيازي است چه تمريني براي نفس بيشتر از اين كه برادران خود را قطعه قطعه بيني و اراده ات سست نگردد؟ چه رياضتي بيشتر از اين مي توان داشت كه ولي خدا را بي كس وتنها بيني وطاقت بياوري ؟ "وقت "هايي كه برشما گذشت ، چه عاشقانه دريافتيد همه "حال هايتان " مبدل به "مقام " گشته بود.

و امام حسين (ع) را مي بيني كه يكايك عزيزانش را تنها به اين خاطر كه محبوب واقعي اش نزد او عزيزتر است ، به او مي سپارد و خداوند انقطاع رابه او عطا مي نمايد و در اين مرحله انقطاع از تمام آنچه دوستش مي دارد وتو نمي داني آنچه او رانگاه مي داشت حال جمع "بود بافرق " و او قهرمانانه نبرد مي كند و نبرد در حالي كه دلش پرا زخون و سراسرعشق به اوست ، گويي موانع وصال او را قلع و قمع مي كند. او با تمامي فشار و "قبض "سراسر"بسط " است و آن گاه كه بر زمين افتاد و عرش دگرگون شد و آه ازياد نبريد تشنگي او را و چه زيباست زماني كه به خاطر او تشنه باشي و كافي است سراسر خشكي و آسمان دربرابرت چونان دودي بنمايد وتو دربرابر اين همه لبخند معشوق را ببيني و لحظه اي احساس ناتواني ننمايي ، چه شگفت انگيز است كه هجوم نيزه و شمشيرها را برتن و روح خسته ات همچون رقص ملائكه ببيني كه تو را به سوي محبوب هميشگي ات رهنمون مي كنند! با هرچه دل انگيز است كه بداني فقط چند قدم ، تنها چند ثانيه بيشتر نمانده است كه محبوبي كه همواره آرزوي ديدنش قلبت را از سينه خارج مي داشت بيني !

و باز به خاطر آور، گاه افتادن كوهي از استقامت ايثار را بر زمين گرم آنكه اين چندمين بار بود كه بدن مطّهرش با زمين آشنا مي شد و تو در اين آشنايي چيزي را به خاطر بياور، آن گاه كه تمام وجود پر ازمصيبت او و چشمان اشك آلودش سراسر رضا و تسليم گرديده بود: "الهي رضاًبقضائك تسليماً لاَمرك لا معبوداً سواك ".

و او افتاد. قتلگاه چونان محراب نيايشي بود كه قطره قطره خون امام حسين (ع) زمزمه هاي عارفانه آن بود. او كه شيون وفرياد اهل خود را مي ديد، مي شنيد، اما ديدار محبوب آن چنان او را مجذوب نموده بود كه از همه چيز گذشت نمود، حتي از جاي جاي بدن خويش و اين طور آخرين رياضت ها را براي آمادگي عروج تحمل كرد و زينت را چه نگاه داشت مگر چيزي جز عمل الهي و جز اراده و لطف او بود كه توانست اين همه رنج را تحمل نمايد و سپس ازمصيباتي چنين فراوان همچون كوهي از امام ومرشد خويش حمايت نمايد.

و"بي خودي " امام حسين (ع) را درس بياموزيم ، آيا مي خواهي سرزميني را مشاهده كني كه سراسر عرفان بود؟ آيا مي خواهي طوري رفتار بنمايي كه راه صد ساله را يك شبه طي كني و جايي تنفس نمايي كه محبوب در چند قدمي تو باشد؟

كربلا را مشاهده كن و ياران حسين (ع) را ببين و حسين (ع) را درياب ، راه رسيدن به معشوق همين است كه نه از تنهايي در دنيا بترسي و نه از مصيبات آن هراس داشته باشي . همواره تسليم او باشي و رضاي او درسخت ترين مراحل تنها هدفت باشد و همچون حسين و يارانش از تمامي هستي خويش براي محبوب بگذري و چون زينب به خاطر رضا به اراده او صبرنمايي كه لقاي الهي به تمامي رنج هاي دنيوي مي ارزد و اين رنج ها هر چقدر بيشتر و سخت تر باشد، مقامات توبالاتر مي رود و سلوكت سريع تر؛ آن طور كه حرّ درنيم روز عارف آزاده اي شد كه سر بر آغوش حسين (ع) گذارد و در راه او جان داد و محبوب ، توبه اش ـ كه اين همه گناه كرده بود ـ را بخشيد و به خاطر مجاهدتش ، سلوك وصالش چه سريع سرانجام يافت .


نتيجه

امام حسين (ع) ويارانش عارفان واقعي بودند كه تمامي منازل عرفان را به سرعت در كربلا طي نمودند. ياران حضرت شروط اين منازل ، همچون رياضت و انقطاع و توبه را به خوبي گذارندند. امام حسين (ع) نيز صحنه هاي بزرگ باشكوهي ازعرفان كامل را به نمايش گذاشتند و ما نيز بايد ازاين صحنه ها درس ايثار و صبر واقتداي به امام حسين (ع) در تمامي مراحل نماييم و در راه اسلام ازهمه هستي خود بگذريم .



مرو كه درغم هجر تو از جهان برويم

بيا كه پيش تو از خويش هر زمان برويم



گداي كوي شمائيم و حاجتي داريم

روا مدار كه محروم از آستان برويم



نشان وصل به ما ده به هر طريق

كه هست كز باري از پي وصل تو برنشان برويم




پاورقي





هانيه سادات شمس الدني