بازگشت

عاشورا فرا روي ملل و نحل


عظمت و محتواي عاشورا، انگيره ها، اهداف و دستاوردهاي فرهنگي غني و ناب آن همواره در متن زندگي شيعيان و عمق باورهايشان جريان دارد. مسلمانان مظلوم جهان نيز براي نجات از جور ستمگران، قيام اباعبدالله(ع) را سرمشق و الگوي خود قرار مي دهند. البته حادثه عاشورا چنان شكوهمند است كه حتي بر انديشه غير مسلمانان نيز اثر گذاشته و سبب برانگيخته شدن عشق وعلاقه و احترام آنان به امام حسين(ع) شده است.



در اين جا، به برخي از جنبه هاي اثرگذاري نهضت عاشورا در پهنة گيتي نگاهي كوتاه مي افكنيم.



1. عاشورا و امام حسين(ع) از ديدگاه انديشمندان بزرگ جهان 1



عظمت قيام، اوج فداكاري و ويژگي هاي ديگر امام حسين(ع) و يارانش، سبب شده كه نويسندگان و انديشمندان بزرگ جهان، در بارة اين نهضت و حماسه آفرينان عاشورا اظهار نظرهاي بسياري داشته، حتي برخي از نويسندگان غيرمسلمان دربارة اين واقعه كتاب بنويسند. اكنون به برخي از اين ديدگاه ها اشاره مي كنيم.



جرج جرداق (دانشمند و اديب مسيحي)



وقتي يزيد، مردم را تشويق به قتل امام حسين(ع) و مأمور به خون ريزي تشويق مي كرد، آن ها مي گفتند: چه مبلغي به ما مي دهي؟ امّا انصارحسين(ع) به او گفتند: ما با تو هستيم و اگر هفتاد بار كشته شويم، باز مي خواهيم در ركابت جنگ كنيم و كشته شويم.



آنطون بارا (انديشمند مسيحي)



اگر حسين از آنِ ما بود، در هر سرزميني براي او بيرقي بر مي افراشتيم و در هر روستايي، براي او منبري برپا مي كرديم و مردم را با نام حسين به مسيحيّت فرا مي خوانديم.



تاملاس توندون (رئيس سابق كنگرة ملّي هندوستان)



اين فداكاري هاي عالي از قبيل شهادت امام حسين(ع)، سطح فكر آدمي را ارتقاء بخشيده، و شايسته است خاطرة آن هميشه باقي بماند و يادآوري شود.



فردريك جِمس



درس امام حسين و هر قهرمان شهيد ديگري اين است كه در دنيا، اصول ابدي عدالت و ترحم و محبّت وجود دارد كه تغيير ناپذيرند و همچنين مي رساند كه هر گاه كسي براي اين صفات مقاومت كند و در راه آن پافشاري كند، آن اصول هميشه در دنيا باقي و پايدار خواهد ماند.



بنت الشاطي (نويسندة معروف مصري)



زينب، خواهر حسين بن علي، لذّت پيروزي را در كام ابن زياد و بني اميّه خراب كرد و در جام پيروزي آنان قطرات زهر ريخت. در همة حوادث سياسي پس از عاشورا همچون قيام مختار و عبدالله بن زبير و سقوط دولت امويّان و برپايي حكومت عباسيّان و ريشه دواندن مذهب تشيّع، زينب ـ قهرمان كربلا ـ



نقش برانگيزاننده داشت.



عباس محمود عقّاد (نويسنده و اديب مصري)



جنبش حسين، يكي از بي نظيرترين جنبش هاي تاريخي است كه تاكنون در زمينة دعوت هاي ديني يا نهضت هاي سياسي پايدار گشته است... دولت اموي پس از اين جنبش، به قدر عمر يك انسان طبيعي، دوام نياورد و از شهادت حسين تا انقراض آنان بيش از شصت و اندي سال نگذشت.



چارلز ديكنز (نويسندة معروف انگليسي)



اگر منظور حسين، جنگ در راه خواسته هاي دنيايي بود، من نمي فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنين حكم مي كند كه او فقط به خاطر اسلام فداكاري خويش را انجام داد.



محمد علي جناح (رهبر بزرگ پاكستان)



هيچ نمونه اي از شجاعت بهتر از اين كه حسين از لحاظ فداكاري و شهامت نشان داد، در عالم پيدا نمي شود. به عقيدة من، تمام مسلمانان بايد از اين شهيدي كه خود را در سرزمين عراق قرباني كرد، پيروي كنند.



ل. م. بويد



در طول قرون، افراد بشر هميشه جرئت و پردلي، عظمت روح و بزرگي قلب و شهامت رواني را دوست داشته اند و به خاطر همين هاست كه آزادي و عدالت هرگز به نيروي ظلم و فساد تسليم نمي شود. شهامت و اين بود عظمت امام حسين و من مسرورم كه با كساني كه اين فداكاري عظيم را از جان و دل ثنا مي گويند، شركت كرده ام، هر چند كه 1300 سال از آن تاريخ گذشته است.



مهاتما گاندي (رهبر بزرگ هندوستان)



من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقّت خوانده ام و توجّه كافي به صفحات كربلا كرده ام بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايد از امام حسين پيروي كند. 2



توماس كارلايل (دانشمند انگليسي)



بهترين درسي كه از تراژدي كربلا مي گيريم، اين است كه حسين و يارانش به خدا ايمان استوار داشتند. آن ها با عمل خود روشن كردند كه تفوّق عددي در جايي كه حق و باطل روبه رو مي شوند، اهميّت ندارد و پيروزي حسين با وجود اقليّتي كه داشت، باعث شگفتي من است.3



توماس ماساريك:



اگر چه كشيشان ما هم از ذكر مصايب حضرت مسيح، مردم را متأثّر مي سازند، ولي آن شور و هيجاني كه در پيروان حسين يافت مي شود، در پيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب، اين باشد كه مصايب مسيح در برابر مصايب حسين، پر كاهي است در مقابل يك كوه عظيم پيكر.4



ادوارد براون (پروفسور):



حتي غير مسلمانان نيز نمي توانند پاكي روحي را كه اين جنگ اسلامي تحت لواي آن انجام گرفت، انكار كنند. 5



واشنگتن ايرونيگ (تاريخ نگار امريكايي):



در زير آفتاب سوان سرزمين خشك و در روي ريگ هاي تفتيدة عراق، روح حسين فنا ناپذير است. اي پهلوان و اي نمونة شجاعت و اي شهسوار من، اي حسين.6



موريس دوكبرا:



اگر مورّخان ما حقيقت روز (عاشورا) را مي دانستند و درك مي كردند كه عاشورا چه روزي است، اين عزاداري را مجنونانه نمي پنداشتند، زيرا پيروان حسين به واسطة عزاداري حسين مي دانند كه پستي و زير دستي و استعمار و استثمار را نبايد قبول كنند و شعار پيشرو و آقاي آن ها، تن به ظلم و ستم ندادن بود.7



بروكلمان كارل (خاورشناس و پژوهشگر آلماني):



شهادت حسين علاوه بر نتايج و اثرات سياسي، موجب تحكيم و اشاعة مذهب8 شيعه گرديد و اين مذهب، مركز و مظهر تمايلات ضدّ غرب شد .



2. اثر گذاري قيام عاشورا بر جنبش هاي آزادي بخش جهان



قيام كربلا به صورت يك حادثه هر چند جانكاه در دل تاريخ مدفون نگشت و ديري نپائيد كه به يك حماسة جاويدان تبديل شد. قيام حسيني به صورت قيام و انقلابي الگو آفرين و تاريخ ساز درآمد و الهام بخش جنبش هاي گوناگون در تاريخ گرديد.



يكي از دستاوردهاي مهمّ قيام كربلا، تبيين شيوه اي اصولي و بسيار مؤثّر در مبارزه با حكومت هاي سلطه گر و زورمدار بوده است. حادثة كربلا، يك قيام اسوه و يك سيرة عام براي تئوري انقلاب و يك پيام انقلابي ـ تاريخي است كه براي هر عصري، پيام ويژه اي دارد. بر اساس ويژگي هاي شاخص نهضت امام حسين(ع)، ميان جنبش هاي اسلامي در سراسر جهان اسلام، پيوند به وجود آمد و موج بيداري و انقلاب، مناطق وسيعي از جهان اسلام مانند مصر، سوريه، لبنان، عراق، تركيه، افغانستان، پاكستان، الجزاير، تونس، مراكش، حجاز، اندونزي، هندوستان و ايران را در بر گرفت.



در بيشتر كشورهاي اسلامي، ويژگي مردمي بودن روحانيّت، رسالت رهبري حركت ها و جنبش ها را بر دوش رهبران ديني نهاد. «شاه ولي الله دهلوي» و فرزندش، «سيّد احمد خان هندي»، «سيّد جمال الدّين اسدآبادي»، «اقبال لاهوري»، «محمّد علي جناح»، «شيخ محمد عبده»، «شيخ عبدالرّحمان كواكبي»، «حسن البنا» و امام خميني(ره)، نمونه هايي برجستة مبارزه بر ضدّ استكبار و طاغوت بر اساس نظام هدفمند انقلاب حسين بودند.



برخي از جنبش ها عبارتند از:



1. جنبش اسلامي شبه قارة هند



2. جنبش اسلامي در شمال آفريقا و كشورهاي عربي (به ويژه مصر)



الف) جنبش سيّد جمال الدّين اسدآبادي در مصر



ب) جنبش شيخ محمّد عبده



ج) جنبش شيخ عبدالرّحمان كواكبي



د) جنبش حسن البنا



3. جنبش هاي اسلامي ايران



الف) جنبش تنباكو



ب) جنبش مشروطيّت



ج) جنبش سردار جنگل



ه‍) قيام شيخ محمّد خياباني



و) جنبش آيت الله كاشاني



ز) جنبش فدائيان اسلام



ح) جنبش آزادي ايران



ط) جنبش امام خميني (ره)



3. برداشت نمادين هاليوود از عاشورا 10



عاشورا و حماسة پر شكوه آن پديده اي است كه همواره رمز و راز نيروي پنهان و آشكار شيعيان و آزادي خواهان بوده است. قدرت اين رمز و راز آن چنان است كه دشمنان اسلام را هميشه در حيرت و شگفتي و سردرگمي فرو برده است. از همين رو، دشمنان، به ويژه صهيونيسم جهاني بر آنند تا با شبيه سازي و بهره گيري از اين واقعه، براي دنياي پوشالي و خيالي خود، جلوه هاي مقدّس و آسماني بيافرينند. براي مثال، در سه كنفرانس جهاني تورنتو، واشينگتن و اورشليم، «فرانسيس فوكوياما» كتاب پايان تاريخ خود را ارائه كرد. اين كتاب در برابر كتاب برخورد تمدّن ها اثر «ساموئل هانتينگتون» است. فوكوياما مدّعي است كه خرده تمدن ها و فرهنگ هاي جزئي به دست فرهنگ غالب بلعيده مي شوند و رسانه ها، دنيا را به سمت دهكدة واحد پيش مي برند و به ناچار دنيا درگير جنگي خانمان سوز خواهد شد. بنابراين، براي پيش گيري از اين جنگ بايد يكي را به عنوان كدخدايي بپذيريم و در ادامه ثابت مي كند كه كدخدا، امريكا است. فوكوياما مي گويد: اين نبرد حتمي است، ولي برندة آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارك ثابت مي كند كه برندة نبردِ آخرالزّمان، شيعيان هستند.



فوكوياما در كنفرانس اورشليم با عنوان «بازشناسي هويّت شيعه» مي گويد:



شيعه، پرنده اي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست. پرنده اي كه دو بال دارد: يك بال سبز و يك بال سرخ.



او بال سبز اين پرنده را مهدويّت و عدالت خواهي و بال سرخ را شهادت طلبي كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فنا ناپذير كرده است، معرفي مي كند.



فوكوياما معتقد است شيعه بُعد سومي هم دارد كه اهميّتش بسيار است. او مي گويد:



اين پرنده، زرهي به نام ولايت پذيري به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان مي شود. شيعه، عنصري است كه هر چه او را از بين مي برند، بيشتر مي شود.



وي جنگ عراق و ايران را مثال مي زند و مي گويد:



اين ها فاو را تسخير كرده اند، مي روند كربلا را هم بگيرند و اين، يعني فتح قدس، اگر كربلا را بگيرند، اينجا را هم قطعاً مي گيرند.



او براي دفع اين خطر پيشنهاد مي كند با امتياز دادن به ايران، جنگ را متوقّف كنيد.



فوكوياما، مهندسي معكوسي را براي شيعه و مهندسي صحيحي را براي خودشان طراحي مي كند و مي نويسد:



مهندسي معكوس براي شيعيان اين است كه ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد. تا اين را خط نزنيد، نمي توانيد به ساحت قدسي كربلا و مهدويّت تجاوز كنيد... براي پيروزي بر يك ملّت بايد ميل مردم را تغيير داد... ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد، در گام بعد، شهادت طلبي اين ها را به رفاه طلبي تبديل كنيد. اگر اين دو تا را خط زديد، خود به خود انديشه هاي امام زماني از جامعة شيعه رخت مي بندد... شما بياييد براي غرب هم امام زمان و كربلا و ولي فقيه بتراشيد.



فوكوياما براي اين كار، مكتب جديدي به نام اونجليس عرضه كرد. مكتبي كه قدمتش به 1987 ميلادي بر مي گردد. طرفداران اين مكتب معتقدند عيساي ناصري خواهد آمد. فوكوياما به آن ها توصيه مي كند در فيلم هايشان هر چه را شيعيان دربارة امام زمان مي گويند، بر شخصيّت عيساي ناصري تطبيق بدهند. بر اساس دستور فوكوياما، فيلم هايي بر اساس مدل «روايت فتح» شهيد آويني، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به كارگيري مؤلّفه هاي احساسي برنامه هاي شهيد آويني، با همان تيپ ها و همان ديالوگ ها كه شهيد آويني مي گفت.



فيلم نجات سرباز رايان با محتواي تجليل از مادر سه شهيد؛ فيلم نبرد پرل هاربر با محتواي جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم؛ فيلم زماني سرباز بوديم با تئوري بازسازي كربلا و بر اساس الگوي عمليّات كربلاي 5؛ فيلم سقوط شاهين سياه، بازسازي صحنةكربلا، فيلم جن گير كه در آن از نمادهاي اسلامي شيعه استفاده شده بود.



نكته:



در تمامي اين فيلم ها، بر اساس نظرية فوكوياما، امام حسين(ع) و كربلا، يك طرف و سوي ديگر، شمر است. لباس هم بر اساس الگوي شيعي انتخاب شده است. لباس سربازان امريكايي، سبز رنگ و لباس سربازان مقابل، قرمز است. در بعضي از اين فيلم ها خون سربازان آمريكايي سبز است؛ آن هم به دليل تقدّس اين رنگ در آرمان هاي شيعي. هنر پيشه ها تا پايان فيلم ناشناخته اند و همچنين تا آخر فيلم فقط نقش هاي قدسي بازي مي كنند.



4. نقش CIA در مقابله با فرهنگ عاشورا 11



از آنجا كه مرجعيّت، روحانيّت و فرهنگ عاشورا و شهادت طلبي از عناصر مهمّ پيروزي و تداوم انقلاب اسلامي و جنبش هاي ضدّ استعماري است، غرب تمام تلاش خود را به كار گرفته است تا با سست كردن اين دو، ضربة نهايي را به انقلاب اسلامي وارد كند. در همين راستا به تازگي كتابي به نام نقشه هايي براي جدايي مكاتب الهي در امريكا انتشار يافته كه در آن گفت وگوي مفصّلي با «دكتر مايل برانت» ، يكي از معاونان سابق سيا (سازمان اطّلاعاتي امريكا) انجام شده است. او در اين زمينه مي گويد: «بعد از مدّت ها تحقيق به اين نتيجه رسيديم كه قدرت رهبر مذهبي ايران و استفاده از فرهنگ شهادت در انقلاب ايران تأثير گذار بوده است. ما همچنين به اين نتيجه دست يافتيم كه شيعيان بيشتر از ديگر مذاهب اسلامي، فعّال و پويا هستند. در اين گردهمايي تصويب شد كه بر روي مذهب شيعه، تحقيقات بيشتري صورت گيرد و طبق اين تحقيقات، برنامه ريزي هايي داشته باشيم. به همين منظور چهل ميليون دلار بودجه براي آن اختصاص داديم و اين پروژه در سه مرحله انجام شد. پس از نظرسنجي ها و جمع آوري اطّلاعات از سراسر جهان، به نتايج مهمّي دست يافتيم و متوجّه شديم كه قدرت مذهب شيعه در دست مراجع و روحانيّت است... اين تحقيقات ما را به اين نتيجه رساند كه به طور مستقيم نمي توان با مذهب شيعه رودر رو شد و امكان پيروزي بر آن بسيار سخت است و بايد پشت پرده كار كنيم. ما به جاي ضرب المثل انگليسي «اختلاف بينداز و حكومت كن» از سياست «اختلاف بينداز و نابود كن» استفاده كرديم و در همين راستا، برنامه ريزي هاي گسترده اي را براي سياست هاي بلند مدت خود طرح كرديم، مانند حمايت از افرادي كه با مذهب شيعه اختلاف نظر دارند و ترويج كافر بودن شيعيان به گونه اي كه در زمان مناسب بر ضدّ آن ها توسط ديگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنين بايد تبليغات گسترده اي را بر ضدّ مراجع و رهبران ديني شيعه صورت دهيم تا آن ها مقبوليّت خود را در ميان مردم از دست بدهند.



يكي ديگر از مواردي كه بايد روي آن كار مي كرديم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبي بود كه هر ساله شيعيان با برگزاري مراسمي اين فرهنگ را زنده نگه مي دارند و ما تصميم گرفتيم با حمايت هاي مالي از برخي سخنرانان و مداحان و برگزاركنندگان اصلي اين گونه مراسم كه افراد سودجو و شهرت طلب هستند؛ عقايد و بنيان هاي شيعه و فرهنگ شهادت طلبي را سست و متزلزل كنيم و مسائل انحرافي در آن به وجود آوريم، به گونه اي كه شيعه، يك جاهلِ خرافاتي در نظر آيد. در مرحلة بعد بايد مطالب فراواني بر ضدّ مراجع شيعه جمع آوري شده و به وسيلة مداحان و نويسندگان سودجو انتشار دهيم و تا سال 1389، مرجعيّت را كه سدّ راه اصلي اهداف ما هستند، تضعيف و آنان را به دست خود شيعيان و ديگر مذاهب اسلامي نابود كنيم و در نهايت تير خلاص را بر اين فرهنگ و مذهب بزنيم».



5. شهادت طلبي زنان فلسطيني 12



مكتب عاشورا، مكتب شهادت طلبي در راه آرمان هاي الهي است. مكتبي كه جانبازي در آن ارزش محسوب مي شود. مكتبي كه عشق بازي در آن، برگرفته از آيات الهي است. خداوند در آيات متعدّدي، جايگاه بلند مجاهدان را بيان فرموده و با بشارت به آنان دربارة نعمت هاي اخروي و دنيوي، انگيزه هاي آنان را براي مبارزه تقويّت كرده است. نمونة اين آيات، آية 74 سورة نساء، آية 20 سورة فتح، آية 95 سورة نساء و آيه هاي 86 تا 89 سورة توبه است. با توجّه به الگوهاي فرهنگ شهادت طلبي و جهاد و مبارزه در راه حق كه والاترين آن ها نهضت حسيني است، شهادت در راه حق و مبارزه با دشمنان اسلام به بزرگ ترين ارزش در جامعة فلسطين تبديل شده است. زنان فلسطيني با بهره گيري از فرهنگ جهاد در راه خدا، شهادت طلبي را به عنوان راهي براي رسيدن به آرمان هاي الهي انتخاب كرده اند. از جمله فعّاليت هاي جهادي زنان فلسطيني، شركت در عمليّات شهادت طلبانه است. زناني كه نامشان در شمار پويندگان اين راه آمده است، عبارتند از:



الف) وفا ادريس



هنگامي كه صهيونيست ها، شهر الرمله را در سال 1948 م. اشغال كردند، خانوادة وفا ادريس به اردوگاه الامعري در نزديكي رام الله مهاجرت كرد. وفا در شرايط بسيار سخت اجتماعي زندگي مي كرد و تنها فرزند خانواده بود. پيش از عمليّات استشهادي، وفا به مادر و دوستانش گفت: «شرايط بسيار دشواري است و هر لحظه ممكن است انسان به شهادت برسد.» شب فرا رسيد و وفا به خانه نيامد خانوادة وفا به دنبال او گشتند. بعضي از دوستانش گفتند: « از ما خداحافظي كرد و گفت كاري مي خواهم انجام دهم كه همه شما را سرافراز خواهم كرد.» همه به جست و جوي وفا پرداختند تا اين كه خبر آمد وفا در خيابان يافاي قدس به عمليّات استشهادي دست زده است. در اين عمليّات (27/1/ 2002) دو صهيونيست كشته و يك صد نفر ديگر زخمي شدند.



ب) دارين ابوعشيه



دختري از روستاي بيت وزن در نزديكي شهر نابلس، دانشجوي رشتة اسلام شناسي دانشگاه البخاح و عضو انجمن اسلامي دانشجويان بود. عمليّات استشهادي ابوعشيه در پست ايست و بازرسي صهيونيست ها واقع در منطقة ظفه غربي در تاريخ (27/2/2002) رخ داد. مادر دارين ابوعيشه مي گويد: «به قلبم الهام شد كه عاقب دارين، شهادت است. دارين هميشه به من مي گفت مادرم: برايم دعا كن به شهادت برسم و تو در بهشت با من باشي.»



ج) آيات الاخرس



از كاركنان اردوگاه الدهشيه در نزديكي بيت لحم بود. وقتي كه دانش آموزان به خانه باز مي گشتند، آيات به دوستانشان گفت: « مي خواهم كار مهمّي انجام دهم، ولي نمي توانم آن را بگويم.» آيات، وصيت نامة خود را به دوستش داد و به او تأكيد كرد تا 24 ساعت آن را باز نكند. آيات با كيفي پر از مواد منفجره به طرف يكي از خيابان هاي قدس رفت و عمليّات شهادت طلبانه را انجام داد. در اين عمليّات، يك صهيونيست كشته و ده ها نفر ديگر مجروح شدند. اين عمليّات در تاريخ 29/3/2002 رخ داد.



د) الهام الدسوقي



زماني كه صهيونست ها در آوريل 2002 به خانة آن ها در اردوگاه جنين حمله كردند، به عمليّات شهادت طلبانه دست زد. بر اثر اين عمليّات، دو افسر صهيونيست، كشته و ده نظامي اسراييلي ديگر مجروح شدند.



ه‍ ) عندليب طقاطقه



پس از پايان جنگ جنين، لازم بود دنيا بداند كه عمليّات تروريستي شارون شكست خورده است. عندليب در آخرين خداحافظي خود با مادرش از او خواست تا براي يك خبر بسيار خوب آماده باشد. مادر عندليب مي گويد: «فكر كردم عصر، خواستگار براي دخترم مي آيد، ولي عندليب اقدام به انجام عمليّات استشهادي كرده بود.» اين عمليّات در تاريخ 12/4/2002 در شهر قدس انجام گرفت و هشت صهيونيست كشته و چهل نفر ديگر مجروح شدند.



و) هبه ضراغمه



از اهالي روستاي طوباس از توابع اردوگاه جنين بود. وي در دانشگاه قدس در رشتة زبان انگليسي تحصيل مي كرد. هبه در تاريخ 19/5/2003 به شهر العفوله در فلسطين اشغالي رفت و در مركز تجاري هكعيم به عمليّات استشهادي دست زد و سه نفر صهيونيست را كشت و هفتاد نفر ديگر را مجروح ساخت.



ز) هنادي جرادات



وكيل 29 سالة فلسطيني بود. صهيونيست ها، برادر و نامزدش را كه از مسئولان جنبش جهاد اسلامي فلسطين بودند، جلوي چشمانش به شهادت رساندند. هنادي پس از ختم قرآن براي هفتمين بار در طول عمرش، شب تا به صبح نماز خواند و از خدا خواست تا او را در مأموريتش موفّق كند. فرداي آن روز به شهر حيفا رفت و وارد رستوران مكسيم شد. و با خون سردي غذا سفارش داد. سپس براي تسويه حساب به پاي صندوق رفت. در اين هنگام، دكمة كمربند انفجاري خود را فشار داد. بر اثر عمليّات استشهادي اين زن فلسطيني كه در 4/10/2003 رخ داد، 22 صهيونيست، كشته و 50 نفر ديگر مجروح شدند. بدين ترتيب، جرادات، نام خود را به عنوان اوّلين زن اسشتهادي در سال چهارم انتفاضه ثبت كرد.



ح) ريم الرياشي



مادر دو كودك و اوّلين بانوي استشهادي از منطقة غزّه بود. او در تاريخ 14/1/2004 در حالي كه كمربند انفجاري به خود بسته بود، با دو عصا و لنگ لنگان از خروجي معبر ايريز در غزّه گذشت. در اين هنگام، دستگاه بازرسي الكترونيكي شروع به آژير كشيدن كرد. ريم الرياشي گفت: «در پاي شكسته ام پلاتين نصب شده است». نظاميان اسرائيل، او را به اتاق بازرسي هدايت كردند تا با دقت بازرسي شود. ريم الرياشي نيز با فشار دكمه كمربند انفجاري، چهار نظامي رژيم صهيونيستي را به هلاكت رساند و ده نفر ديگر را مجروح ساخت.



ط) سنادر قديح



وي از روستاي عسبان در منطقه خان يونس و مادر چهار فرزند بود. زماني كه صهيونيست ها وارد روستاي عسبان شدند تا باسم قديح، همسر سنادر و از فرماندهان گردان هاي شهيد عزّالدّين قسّام را دستگير كنند، سنادر و باسم متوجّه شدند كه نيروهاي ويژة ترور صهيونيست ها، خانة آنان را محاصره كرده اند. سنادر و باسم دست به سلاح بردند، درگيري شدّت پيدا كرد. باسم از همسر خود خواست همراه با فرزندانش از خانه خارج شوند، ولي سنادر به همراه همسرش به مقاومت ادامه داد. باسم به شهادت رسيد. ولي سنادر همچنان مقاومت مي كرد. خلبان بالگرد رژيم صهيونيستي با شليك چند فروند موشك به سمت سنگر سنادر، وي را به شهادت رساند.



ي) زينب علي ابوسالم



زينب در اردوگاه عسكر در نابلس ساكن بود. او در تاريخ 22/9/2004 به سمت مكاني رفت كه تنها تعداد اندكي از آن خبر داشتند. وقتي زينب به ايستگاه اتوبوس يكي از شهرك هاي صهيونيست نشين واقع در قدس شرقي رسيد، داخل اتوبوس صهيونيست ها شد و با فشار دادن دكمة انفجاري، دو نظامي صهيونست را به هلاكت رساند و شانزده نفر ديگر را نيز مجروح كرد.

پاورقي

1. فرهنگ عاشورا، صص 279 ـ 283، به نقل از: كتاب درسي كه حسين به انسان ها آموخت، عبدالكريم هاشمي نژاد، ص 447؛ رهبر آزادگان و منابع ديگر.



2. بر شطي از حماسه و حضور، ص 283، به نقل از مجلة بصائر، ش 7 و 8، ويژه نامة محرّم، ص 25.



3. همان، ص 447.



4. همان، ص 451



5. همان.



6. همان.



7. همان.



8. همان.



9. همان.



10. متولّيان، مقالة «كربلا و بدل كاران» نشرية پويا، با تلخيص، ش 9، صص 78 ـ 81.

سيد احمد خاتمي