بازگشت

حماسه حسيني






1ـ عوامل و زمينه هاي نهضت عاشورا



در نهضت عاشورا انگيزه هايي دخيل بوده است : فزوني ظلم و ستم و اين كه امام حسين (ع) نيك مي دانست سرانجام بايد شمشير كشد و شهيد شود، مبايعه و بيعت گرفتن ستم گونه و خودخواهانة يزيد بن معاويه ، امر به معروف و نهي از منكر، عبرت آموختن به جامعة بشري آن زمان و در خطر افتادن آيندة اسلام و مسلمانان و احياي سنّت جدش رسول خدا6 و مانند آن ، همه باعث شد تا آن حضرت رو به سوي كوفه آورد و قبل از رسيدن به آن جا در كربلا، آن سراي ماتم ، به طرز فجيع با يارانش به شهادت رسد.



شوق امام (ع) و يارانش به كشته شدن در راه خدا از انگيزه هاي مهم تر است كه عشق به خدا و رسول خدا و عشق و حب ّ به شهادت آنان را به كربلا كشاند. او و يارانش به دنيا و مافيها علاقه نداشتند و آن را پلي براي گذر به سراي آخرت مي دانستند، اين بود كه نهضت عاشورا شكل گرفت كه برخي از دلايل و عوامل آن بيان شد. امام مي خواست امربه معروف و نهي از منكر نمايد، كافري را به سوي اسلام و حق هدايت كند كه عملي نشد وآن سنگدلان و شكم پرستان كه شكم هايشان از مال حرام و لقمة حرام انباشته شده بودجنگ را بي رحمانه آغاز كردند و امام نيز وظيفه و رسالت مهم خويش را انجام داد وشهادت را بر اسارت ترجيح و برتري داد.







2ـ جايگاه امر به معروف و نهي از منكر در قيام عاشورا



اين وظيفة انساني و اخلاقي از سوي هر مؤمن باوفاي به حق رخ مي دهد. امام خواستار جنگ و خونريزي نبود. او پيش از جنگ و قتال ، بسيار امر به معروف نمود و ازمنكرشان بازداشت . ياران او نيز امر به نيكي كردند. اتمام حجّت نمودند، از آن كافران وفريب خوردگان خواستند از جدال كه نهايت مرگ و خونريزي است دست بكشند كه آن كوردلان نپذيرفتند و بي رحمانه و ظالمانه جنگ را آغاز كردند، شايد آنان به قلّت و كمي ياران امام مي نگريستند و بزدلان به ياران زياد خود مي نگرند و اين نهايت ستم پيشگي وبيدادي است . قيام امام حسين (ع) و امر به معروف و ناهي از منكر بودن او به ما مي فهماندكه نبايد مؤمنان آغازگر جنگ باشند و حتي نبايد مقابله به مثل كنند و بايد دشمن را بيداركنند. چه بسا در ميان آنان ضعيف الايمان هايي باشند كه گول خورده باشند، بايدبيدارشان كرد تا به حق و انصاف بازگردند. و از سويي اين وظيفة هر مؤمن و مسلماني است كه به حق ّ دعوت كند و به نيكي فرمان دهد و به عاقبت كارشان آگاه سازد و ازپيش داوري و سرعت در جنگ و اقدام عجولانه در آن بازدارد. و ما مي بينيم كه امام (ع)بارها آنان را از جنگ بازمي دارد و به خشم و قهر خدا بيم مي دهد بهشت را براي آنان بشارت مي دهد و از عذاب آخرت انذار مي كند كه آن كوردلان و فريب خوردگان وشكم پرستان و دنياطلبان جنگ را عجولانه و بي رحمانه آغاز مي كنند و جهنم را بربهشت براي نيل به اهداف دنيايي و مادي خود ترجيح مي دهند كه چنين كردند و به حق ّبازگشت نكردند.



3ـ نقش تربيتي توسّل و زيارت امام حسين (ع)



امام حسين (ع) به بشر آموخت در برابر ستمگر و زورگو و مستبدّ و مستكبر نبايدسر فرود آورد و بايد ايستاد و جوانمردانه مقابله كرد حتّي اگر به قيمت جان خود و فرزندان وياران تمام شود. از اين رو با توسّل به آن حضرت و گريه و ندبه بر خاندان او دل ها مطهّر وپاك و پيراسته مي شود. البته امام (ع) و خاندانش نياز به گريه و ندبه ديگران ندارند ولي اين ما هستيم كه نياز داريم با گريه و ندبه و نوحة خويش دل را از زنگار بدي ها و آلايش صفات زشت و مذموم بشوييم و به آن حضرت (ع) متوسّل گرديم و اين جاست كه نقش تربيتي و اصلاح دروني و فكري اثر ويژه دارد. ايمان به خدا و ياد حق ّ و توجّه به ائمّه اطهاربه ويژه امام و سالار شهيدان امام حسين (ع) باعث زدودن بدي ها و زشتي ها از دل هامي شود. زيارت مزار سيدالشُّهدا در كربلا باعث ساختن دل و اصلاح نفس از بدي هامي گردد، آدم را با وجدان مي گرداند. ايمان او را استوارتر و عزم او را راسخ تر و تقواي او رابيشتر مي كند و ياد دلاوري ها و جانفشاني هاي امام را در روز عاشوراي محرّم در دل ها واذهان بيشتر زنده نگه مي دارد و قساوت و بيرحمي و ستم گري هاي آل يزيد و ياران بي وفاو ستمگرش بيشتر در اذهان پديدار و روشن مي شود. از همه مهم تر انسان را عبرت آموزمي سازد تا در برابر كفر و الحاد و استبداد و استكبار سر فرود نياورد و تا پاي جان بايستد وحسين (ع) درس دلاوري و شجاعت و ايستادگي و مقاومت را به همه شيفتگان و مريدان او آموخت .







4ـ امام حسين (ع) الگوي مبارزه با ظلم و استكبار



امام حسين (ع) اسوه و سرمشق و نمونة والاي مبارزه با طغيان و فساد و بيدادي وستم گري است و هم اوست كه با قلّت ياران وفادار خويش و وفاداري خاندان خويش وايمان و شجاعت بي نظير خويش در برابر يزيديان كافر ايستاد و شهيد شد و اين شهادت وايثار جاودانه و ابدي باقي ماند و عظمت آنان را روز افزون تر ساخت و قبح ِ عمل آن فاسدان و طاغيان و نوكران دربار فساد و ظلم را پيش از پيش روشن تر گردانيده بعد ازعاشوراي محرم آن سال تا كنون مؤمنان و رهروان راه حق ّ آن كشتي نجات را اسوه اي براي خويش قرار داده اند و شهادت ها و ايثارگري ها آفريدند.



حسين (ع) به ما آموخت كه تا پاي جان براي عزّت و سربلندي بايد ايستاد وشهادت را بر ذلّت و خواري تفضيل و رجحان داد و از هيچ قدرتي نهراسيد. او درس شجاعت و ايثار و از خودگذشتگي و مقاومت و قهرماني را به تمام بشريّت آموخت و ياد دادكه استكبار و استبداد و ظلم با مقاومت مداوم از بين خواهد رفت .



در دلاوري ها و شجاعت ها و جانفشاني ها بايد او را الگو قرارداد و از او تنها درس گرفت . نمونه هاي زياد آن را در كشور عزيزمان ايران اسلامي در دوران انقلاب و قبل از آن و در دوران جنگ تحميلي شاهد بوديم كه با عشق به حسين (ع) عزم جنگ و پيكارنمودند و در برابر استكبار و استبداد و تهاجم بيگانگان رزميدند و شهادت ها و ايثارگري هاآفريدند، چرا كه مولايشان حسين (ع) به آنان آموخته بود كه در برابر هر دشمن كافر وزورگويي بايد تا پاي جان ايستاد و هرگز مطيع و خاضع نبود و نگرديد.







5ـ رمز جاودانگي حماسة عاشورا



سر آن جاودانگي است كه امام با كافري لجوج و عصيانگر و طغيانگري تمام عيارمواجه بود كه به حق ّ نگراييد و فطرت او مسخ گرديده بود وبه دنيا و مافيها و امور دنيوي ومادّي همّت و توجّه داشت ، او يزيد بن معاويه بود كه به فساد و طغيان و يوزبازي وميمون بازي شهرت داشت . امام و ياران فداكار و وفادارش و خواهرش حضرت زينب 3كه بسيار شكيبا و بردبار در مصيبت بزرگ عاشورا بود و برادرش عباس علمدار كه به وفاسرآمد بود همه باعث شده است كه آن روز تاريخي و ابدي و جاوداني همچنان زنده نگهداشته شود. روزي كه كفر در برابر ايمان قرار گرفت و ياران زيادِ دشمن در برابر تعداد وشمار اندك ياران امام ايستاده بودند. فداكاري هاي امام و يارانش و آن قتل هاي خونين همه براي آن است كه امام و يارانش حاضر نيستند در برابر آن كافر سنگدل اسلام ستيز وانسان كشي لختي سر فرود آورند. روز سرنوشت ساز، روز آزمايش خداوندي ، روز جدايي وامتياز ايمان از كفر، روز جانفشاني و شهادت و ايثار و فداكاري ، روز جوانمردي وناجوانمردي و نامردمي ، روز امر به معروف و نهي از منكر، روز جدايي مؤمنان واقعي ازمؤمنان غيرواقعي ، روز عمل و اثبات ايستادگي در باربر دشمن و.... كه بي جهت نيست تابه امروز پيش از پيش گرامي داشته مي شود و تا قيام قيامت باقي و جاودانه است ، روزي كه تنها خدا و رسولش از آن خبر دارند (روز عاشورا) و تجسّم آن روز براي ما و ديگران روشن و مُبيّن نيست و تنها اخباري از آن روز بنا بر شاهدان عيني در دست است ، روز عمل وشجاعت و آزمايش الهي و عينيّت يافتن ايمان به خدا و روز ايمان و عمل است .







6ـ جلوه هاي اخلاقي و تربيتي در قيام عاشورا



امام و يارانش با آن اخلاق والاي الهي اسلامي پاي به ميدان رزم نهادند. ايثار وگذشت و فداكاري و محبّت به غير از خود در واقعة عاشورا كاملاً روشن و هويداست . امر به معروف و نهي از منكر كه از بايدها و دستور صريح و نقش اخلاقي است در حماسة عاشوراكاملاً مشهود بود. فرزند تربيت يافتة رسول خدا اينك در ميدان كارزار در مرحلة آزمايش بزرگي است . فرزندان و ياران او نيز در مرحله امتحان قرار گرفتند و به خوبي و نيك ازآزمايش بزرگ خداوندي برآمدند و اينها ثمرة تربيت و اخلاق والاي انساني و اسلامي است كه در مكتب اسلام و قرآن و در مكتب رسول خدا چنين پرورش يافته اند. آنان نيززمينه اي براي تربيت نسل هاي بعد در باب جنگ وجهاد و ايثار و شهادت گشته اند وافرادي مقاوم و نستوه و خسته ناپذير تحويل آيندگان داده اند. ايثار و گذشت و از همه مهم تر وفاداري از جمله صفات نيك اخلاقي امام و يارانش و خاندانش بود كه در اوج قلّة كمال انساني و اخلاق الهي قرار گرفته بود. وجدان هاي بيدار و هوشيار و ترجيح ديگري برخود (ديگرخواهي ) همه در حدّ اعلي بود و رشد اخلاقي و ايماني در حادثه عاشورا پديدارگشته بود. درس شهادت و ايثار و وفاداري و اخلاق والاي الهي و انساني را بايد از امام ويارانش آموخت و به كار بست . اين شكل ظاهر قضيه است ، ولي از جهت درون و ايمان وانديشة والا و ناب اسلامي و الهي كسي را ياري درك آن نيست و نمي توان انديشه هاي ناب و درون پاك آنان را محك زد و گفت اين چنين بوده اند، بلكه از ظواهر مي توان پي به درون و سيرت پاك وجداني برد.







7ـ عزّت و اقتدار حسيني در حماسة عاشورا



اقتدار امام و ياران با وفاي او ايمان و تقواي آنان بود. اتّكال و توجّه به ذات خداوندي و توكّل فقط بر خداوند با ايماني قوي و استوار نقطة اقتدار آنها بوده است . درست است كه از لحاظ عدد و شمار اندك بوده اند، ولي از جهت ايمان و تقوا از مؤمن ترين وپرهيزگارترين افراد بوده اند و كس را نظير و همانند آنان نتوان يافت . امام زير بار ننگ مبايعه و بيعت يزيد نرفت و عزّت خويش را حفظ نمود و فرمود: هَيه'ات مِنَّا الذِّلَّة ُ؛ ذلت وخواري از ما اهل بيت دور باد. مرگ و شهادت در راه خدا بسيار لذيذتر و گواراتر از خواري ومبايعه و ذلّت است كه يزيد و اطرافيانش براي او و يارانش رقم زده بودند. اينك امام است و خداي او، خاندان پاك شكيباي او، ياران فداكار و نترس و شجاع و دلاور با وفاي او. اگرچه شكست ظاهري نصيب آنان شد، ولي در واقع پيروز شدند و خون بر شمشير پيروزگشت و ننگ ابدي براي طاغيان و استكبار گران باقي ماند و عزّت و سربلندي و شرف براي امام و يارانش تا ابد مستدام و جاودانه ماند، چرا كه گفته شده است آزاد بزي و آزادباش كه خداوند تو را آزاد آفريده است ، پس چرا ذلّت و سرسپردگي واطاعت و مبايعه . امام با نيروي ايمان قوي اش و با علم به اين كه يزيد فردي دروغگو و دنيا پرست و مادي خواه وعيّاش و حرام زاده است و سرنوشت اسلام و مسلمانان به مخاطره خواهد افتاد و بايد خودامام زعامت امور مسلمين را در دست گيرد از پذيرش مبايعه سر باز زد آن را نپذيرفت ،بلكه با اقتدار و عزّت خويش ايستاد و هرگز تسليم نگرديد و سرانجام نيز پيروز شد و ننگ ابدي و هميشگي براي يزيد و يارانش باقي ماند و عزّت و سربلندي براي امام و يارانش .







8ـ عاشورا و فرهنگ شهادت



روز عاشوراي محرّم روز حماسه و شجاعت و دلاوري و ابتلا و آزمايش بزرگ الهي و روز فداكاري و عزّت و شرف كيان اسلام و روز جانبازي و از خود گذشتگي و ايثار است ،روز پيروزي خون بر شمشير است . عاشورا درس شهات را به همة نسل ها و آيندگان تا روزقيامت آموخت و فهماند كه براي امور دنيوي و مادّي نبايد دست از حق ّ و اسلام و قرآن وايمان شست و تسليم شد و بايد ايستاد و مقابله كرد ولو اين كه به قيمت جان خود و ياران و خانواده تمام شود. مهم آن است كه ذلّت و سرسپردگي و بندگي غير از خدا را نپذيريم ،بندة استبداد و استعمار و استثمار و استكبار نگرديم . امام درس تسليم نشدن را به ماآموخت . عاشورا روز شهادت است ، روز افتادن واسقاط سرها از تن ها، روز جدايي حق ّ ازباطل ، روز مواجهة اسلام با كفر است ، روز اخلاق و ضدّ اخلاق ، روز بايد و نبايدها، روزهنجارها و ناهنجارها، روز ايمان و الحاد و كفر است ، روز شهادت است كه ياران امام شهادت ها آفريدند و با دادن جان خويش از امام و اسلام و آل او دفاع كردند و چه جانفشاني و فداكاريي بالاتر از اين كه آدمي خود را در برابر ديگران فدا كند و اين نهايت اخلاق والاي اسلامي و انسانيت است . اسلام چنين افرادي را تربيت كرد كه شهادت را براسارت و ذلّت رجحان دادند و تا جان داشتند پاي فشردند و اسلام را نجات دادند و امروزما شاهد اين رشادت ها و دلاوري ها كه از سالار شهيدان و ياران فداكار او درس وعبرت گرفته اند هستيم و اين فرهنگ شهادت عاشوراست كه چنين انسان هايي نيك صفت ودلير و بي باك تحويل جامعه داده است و ما مديون روز عاشورا هستيم .







9ـ عاشورا و مرحلة اسارت اهل بيت (ع)



بعد از آن كه امام و يارانش و فرزندان و برادرش ابوالفضل العباس به شهادت رسيدند عمر بن سعد ملعون فرمان داد تا سرهاي همة شهيدان را از بدن جدا سازند و درجلو كاروان اسيران به كوفه و شام ببرند كه چنين كردند و كاروان روز بعد به قولي و به قولي ديگر يك روز بعد از آن روز روانة كوفه شد و به كوفه درآمد و از آن جا به شام (سوريه )گسيل گرديد. در شام زينب 3 و حضرت سجاد(ع) سخنراني و خطابه تاريخي فرمودند ويزيد و دار و دستة او را محكوم به جنايت فجيع كربلا كردند و او را رسوا ساختند.ستمگري ها و نالايقي هاي يزيد در امر حكومت بر عموم آشكار شد و كسي را شكي باقي نماند و عليه يزيد و حكومت او قيام كردند. اين رسالت آگاهي دادن مردم در امر عاشورا رازينب و حضرت امام زين العابدين عهده دار بودند و آيندگان را از حادثة خونبار و غم انگيزعاشورا آگاه و بيدار ساختند. يزيد و عبيداللّ'ه را رسوا ساختند از ستم گري ها و ظلم هاي اوپرده برداشتند، مظلوميت حسين (ع) و يارانش را براي مردم بيان كردند و بالاخره آنان راعليه يزيد و ياران زشت خويش شوراندند و اين اسارت مقدمه اي بر قيام مختار ثقفي بودكه انتقام حسين (ع) و يارانش را از يزيد و يزيديان گرفت و آنان را گردن زد و معدوم ساخت و از صحنة روزگار محو نمود و ننگ ابدي را براي آنان رقم زد. اين اسيران را باسران شهداي كربلا در بلاد و روستاها و منازل گوناگون بين راه گرداندند و با اين كار، خودرا حق جلوه دادند و اسيران و سران شهيدان را ياغي و خارج از اسلام و آن ابلهان چشم بصيرت نداشتند كه حقيقت را درك كنند چه اين كه پيش از آن نيز نداشتند. به هر حال زينب و حضرت سجاد(ع) واقعة كربلا را براي مردم تبيين نمودند و از واقعيات ومظلوميت ها و ستم گري ها پرده برداشتند.



10ـ اهداف و دستاوردهاي حادثه عاشورا



عاشورا با آن فجايع ِ بزرگ هدف ها و رسالت هايي داشت ، اين كه درس شجاعت وپايداري و استقامت و صبر و ايثار و از خودگذشتگي را به ديگران بياموزد، امر به معروف ونهي از منكر را بياموزد، حق ّ و باطل را تمييز دهد، انسانيت و نمونة والاي انسان كامل رامعرّفي سازد، كفر يزيدي را بيشتر آشكار سازد، عدم تسليم و بندگي را به نسل هاي آتي نشان و ارائه دهد، ايمان ها محك زده شود. آزمايش و ابتلاي الهي بود دستاورهايي نيزداشت كه همان عبرت براي نسل هاي بعدي است . باعث شد تا چهره كريه و زشت يزيد واطرافيان او بيشتر براي مردم زمان او و آيندگان روشن شود و مشخص گردد،ستم گري هاي او روشن تر شود و دانسته شود كه كفر را بايد با شهادت و اسارت از بين برد،با مبايعه و تسليم كوركورانه كار حل ّ نمي شود و تنها در ساية ايمان و تقوا و اتكا برخداوندمي توان بر ستم و بيداد و ظلم و طغيان و تباهي فايق آمد و سلاحي جز ايمان به خداكارساز نيست . درس ايمان و فداكاري و ايستادگي را بايد از عاشورا آموخت و در برابر هيچ قدرت و نيروي مادي نبايد تسليم شد، حتّي اگر به قيمت جان و شهادت و كشته شدن بينجامد و اين است دستاورد معنوي عاشورا با اهدافي والا كه در بالا ذكر شد. هدف غلبه وكشت و كشتار نبوده است ، بلكه آزمايش بزرگ الهي در كار بوده است كه قلّت ِ ياران باعث ترس شما از دشمن نشود كه امام و ياران او با قلّت ياران نهراسيدند و با اتكا و ايمان به خداوند ايستادند و شهيد شدند و اين شهادت عبرتي براي آيندگان شد.







11ـ پيام ها و عبرت هاي عاشورا



عاشورا با آن فجايع عظيم و سترگ به ما مي آموزد كه در برابر ستم و بيدادي وطغيان و تباهي و فساد ولو به شمار اندك ياران بايد ايستاد و مقاومت كرد. درس شجاعت و ايستادگي و حماسه و شهادت و وفاداري و ايثار را بايد از عاشورا گرفت . از حسين (ع) اين دلاور كربلا درس دلاوري آموخت ، درس شجاعت و درس ايمان ، چرا كه ايمانشان چنان استوار و راسخ بود كه از انبوهي ياران دشمن نهراسيدند و تنها نقطه اتكايشان پروردگارجهان بود. عاشورا الگويي و اسوه اي براي روزهاي حرب و جنگ و پيكار و كارزار در برابردشمن خبيث است . در روز قتال و پيكار از هيچ قدرت پوشالي با اداوات پيشرفته اش نبايدباكي داشت ، چرا كه اين ادوات و آلات پيشرفتة نظامي صورت ظاهري است و اگر افرادضعيف الايمان و خودباخته باشند به زودي تحت تأثير اين حشمت و عظمت سپاه قرارمي گيرند و آيين و وجدان و ايمان خويش را زير پا مي نهند و تسليم كوركورانة دشمن و زيربار ننگ دشمن قرار مي گيرند. اين است كه عاشورا در اين مواضع و موارد به ما مي آموزدكه چنين نبايد بود و بايد با ايماني مستحكم و استوار در برابر خيل عظيم سپاه دشمن مقاومت كرد و شهادت را بر اسارت و بردگي تفضيل و برتري داد و در جنگ تحميلي نيزشاهد بر اين امر بوديم و اين الگوگيري از قيام عاشوراست كه چنين انسان هايي را تربيت كرده است و تحويل جامعه داده است . آنچه كه در عاشور او حماسة حسين (ع) رخ دادبراي تمامي نسل هاي بعدي است و تنها ويژة آن روز نيست و در همه اعصار و زمان هاآينه اي است در برابر ما كه خود را بدان بياراييم و در زندگي خود به ويژه در ميدان كارزارسر لوحة كار خويش قرار دهيم به ويژه در برابر استكبار و استعمار امام را سرلوحة خويش قرار دهيم و به اسلام و مسلمانان وفاداري نشان دهيم .







12ـ مديريت در قيام عاشورا



امام حسين (ع) به عنوان مديري آشنا به جنگ و فرماندة سپاه ، سپاه خويش راآرايش و نظم مي بخشيد و از پراكندگي و گسستگي آنان جلوگيري مي كرد. البته قبل ازعاشورا امام اتمام حجّت كرد كه هر كه مي خواهد برگردد واز همين جا بازگشت كند كه من كسي را به جبر و زور دعوت به ياري دين خدا نكرده ام و اين نيز يك نوع مديريت است كه سپاه امام با ياراني وفادار نظم و انظباط خود را بيابد و الا با وجود افراد بزدل و ترسو كار رانمي توان پيش برد. جنگ تن به تن ياران امام با سپاهيان ِ دشمن خود حكايت از نظم ايده آل مي نمايد. آرايش ِ سپاه خود نياز به فرماندة و مديري كار آشنا دارد كه امام اين شرط را كاملاً دارا بود، تنها سلاح ايمان و توكّل بر خدا بود كه اين نظم را پديد آورده بود. اتّحادعقيده و رسوخ ايمان و شجاعت و دليري افراد سپاه اسلام بود كه كار مديريت را آسان مي كرد. امام خميه ها را در جايي برقرار ساخته بود كه دست دشمن بدان نرسد و دور آن رابه ويژه از پشت خيمه ها چاله هايي كنده بود تا دشمن از پشت به اهل بيت و ياران امام ضربه وارد نكند و اينها از خبرگي حضرت سيدالشّهدا در امر جنگ و كارزار بود. اين كه ياران امام خواهان جنگ در اسرع وقت با سپاه دشمن بودند و امام آنان را از شروع جنگ وآغاز كنندة جنگ و پيكار باز مي داشت حكايت از مديريت در اين قيام خونين است . خودياران امام و فرزندان و اهل بيت شريف او نيز مديراني بودند كه با آرامش و صبر كار را برامام سهل مي ساختند و چه مديري بهتر از زينب 3 و نيز امام سجّاد در هنگام جنگ واسارت و....







13ـ نقش عاشورا در همبستگي شيعه



شيعه اكنون يكپارچه و متّحد و همبسته بدون تفرقه و جدايي و چندگانگي به يمن و بركت قيام عاشورا زيست مي كند. شيعه يعني كسي يا كساني كه با اتكا بر ذات خداوند وبا اعتبار بر قيام حسين بن علي (ع) تا كنون اتّحاد خويش را حفظ كرده است . روزعاشوراي محرّم حتّي سنّي ها نيز در آن عزاداري مي كنند.



عاشورا هم اهل شيعه و هم اهل سنّت را با يكديگر يكپارچه و همنوا و همدل ساخته است و تنها اختصاصي به شيعيان ندارد. شيعيان با تأسّي به جوانمردي ها ورشادت هاي سالار شهيدان امام حسين (ع) و ياران وفادارش اوّلاً برادري و برابري خود رامختلف حفظ كرده اند، ثانياً در برابر استعمار و قدرت هاي پوشالي زمانة خويش ايستاده اندو از شيعيان ممالك ديگر دفاع كرده اند و به ياد برادران خويشند، ايران اسلامي تا كنون ازاين جهت خوب امتحان داده است و مورد آزمايش بزرگ الهي در ابعاد گوناگون قرار گرفته است و اين به بركت ياد امام حسين (ع) و وفاداري به آن حضرت است . قيام عاشورا چنان يگانگيي را در جهان تشيّع ايجاد نموده است كه مرز و بوم جغرافيايي را درنورديده است ومؤمنان هر كجا و از هر كشور و دياري كه باشند محترم و مكرّمند و بايد دست برادري واخوّت به سوي يكديگر دراز كنند تا در برابر قدرت هاي پوشالي به ظاهر بزرگ كه به دنبال استعمار و استثمار مستضعفانند يكپارچه بايستند تا ابرقدرت عقب نشيني نمايد. اكنون نيز كه افغانستان و عراق و فلسطين و برخي از كشورهاي شيعه نشين جهان مورد تجاوز وتاخت و تاز است بر مسلمانان به ويژه شيعه فرض و واجب است كه سكوت نكنند و به ياري برادر خويش بشتابند و از قيام عاشورا درس گيرند و آن را به كار بندند.







14ـ نقش عاشورا در بيداري ملّت ها



تنها عنصر و رخدادِ هشدار دهنده و بيدار كنندة مردمان طول تاريخ واقعة عاشورااست ، بي جهت نيست كه در طول ساليان دراز هنوز اين رويدادِ مهم ّ تاريخي ، محترم شمرده مي شود. ملّت ها همه با تأسي به رشادت ها و جانبازي هاي امام و ياران فداكارش كه تا پاي جان ايستادند ودر برابر يزيديان تسليم نشدند و شهادت و اسارت را بر بيعت ننگين با يزيد ترجيح و برتري دادند در برابر ستمگري هاي مستبدّان و مستعمران واجانب و نوكران آنان ايستادگي مي كنند و شهادت را بر تسليم و استثمار و استعمار برتري دهند، چه اين كه در طول تاريخ و حتّي در زمان حاضر ملّت ها خواهان آنند هر چه زودتراستقلال اقتصادي و فرهنگي خويش را بازيابند و آقاي خود باشند و آزادانه در زير پرچم اسلام و قرآن بدون جنگ و برادركشي بزيند و پيوند برادري با همسايگان و كشورهاي مؤمن و مسلمان برقرار كنند. اكنون در بيشتر ممالك با توجه به قيام عاشورا و اين كه امام و يارانش مظلومانه به شهادت رسيدند و چه ستم ها كه بر اهل بيت و امامان در طول تاريخ روا داشته شد در برابر طاغوتيان زمانه هيچ گاه تسليم و سرسپرده نخواهند شد. ملّت شريف ايران در پي اين توجه بود كه انقلاب كرد و دست ستمگران را كوتاه ساخت و اسلام و قرآن را بر اين مرز و بوم حاكم گرداند. همه روز عاشوراست و همه جا كربلاست و تا كربلاو عاشورا و محرم و صفر نامشان زنده است جايي براي كافران و منافقان و مستبدّان ومستعمران نيست و باطل رفتني و حق آمدني است و آنچه باقي مي ماند قرآن و اسلام وتوحيد و كلمة اللّه است .







15ـ جايگاه زنان در نهضت عاشورا



زنان نيز در قيام و نهضت عاشورا نقش و جايگاه به ويژه خاصّي داشتند. حضرت زينب 3 و ديگر زنان اهل بيت و دختران اهل حرم هر كدام جايگاه ويژه اي در نهضت عاشورا داشته اند. حضرت زينب اين عقيلة بني هاشم ادامه دهندة نهضت و پيام رسان كربلا و حوادث و وقايع آن بود كه اگر زينب نبود و اين وقايع را به گوش مردم آن زمان و به تبع آن آيندگان نمي رساند حوادث و وقايع عاشورا مجهول باقي مي ماند. حضرت زينب 3 خود شاهد اين رخدادها در قيام عاشورا بود كه در دورة اسارت از كربلا تا كوفه و ازكوفه تا شام نگهدار و مراقب بچّه هاي اهل حرم بود تا بدانها آسيب و گزندي نرسد. نقش تربيتي و حفاظت از كودكان با آلام و دردهاي زيادي كه آن حضرت از حوادث كربلا وبي حرمتي هايي در سينه داشت خيلي سخت بود. زنان امروز نيز با تأسي به وفاداري وبردباري حضرت زينب بايد در برابر مصائب و ناملائمات و گرفتاري ها شكيبا و صبورباشند و در برابر تندروي ها و حوادث خود را نبازند چه اين كه زينب چنان صبر پيشه ساخت كه پيامبر عاشورا گرديد و يزيد و يزيديان را رسوا ساخت . زنان جمهوري اسلامي نيز با تأسي به آن حضرت 3 از فرستادن و اعزام فرزندان خويش به ميدان جنگ تحميلي دريغ نكردند و فرزنداني را تقديم انقلاب و اسلام و مسلمين كردند و آن را به فال نيك گرفتند و اين تأثيرپذيري از نهضب بزرگ عاشوراي حسيني است كه چنين فرزندان و زناني زينب وار تربيت نموده و تقديم اسلام و قرآن داده است .







16ـ جايگاه كودكان و نوجوانان در نهضت عاشورا



فقط كهن سالان و بزرگان نبودند كه به ياري امام شتافتند، بلكه كودكان و نوجوانان نيز به ياري پدر و عموي خويش شتافتند. امام طفل شش ماهه اش را در برابر آن قوم نابكار گرفت تا او را سيراب گردانيد كه با تيري سه شعبه او را به شهادت رساندند. عبداللّ'ه نيز به ياري عمويش امام شهيدان (ع) شتافت كه دستش قطع گرديد و با تيري به قلب مباركش به فيض شهادت نايل شد. گويند در روز عاشورا طفلي به دنيا آمد كه براي نامگذاري به نزد امام (ع) بردند كه ناگه تيري گلويش را شكافت و به شهادت رسيد.حضرت رقيّه و ديگران نيز در عاشورا همراه پدر بزرگوار خويش بودند كه آن حضرت 3 درشام از دنيا رفت . حضرت علي اكبر و حضرت علي اصغر8 در حقيقت از ياران امام هستند كه چنان فجيعانه شهيد مي شوند. آنان جايگاه و منزلت بسيار والايي نزد خداونددارند و در بهشت ابدي و جاودانه به سر مي برند و كافران و كوفيان پيمان شكن در دوزخ خالد و جاودانه مي مانند و عذاب اليم الهي بر آنان سايه خواهد افكند. نوجوانان و كودكان نيز باعث پشتگرمي امام بودند، همه براي جنگ و نبردي نابرابر آماده بودند و امام را ياري نمودند و سرانجام شهادت نصيب شان شد. در زمان حاضر نيز به ويژه در دوران جنگ تحميلي محمّد حسين فهميده (جوان سيزده ساله ) با تأسي به قيام عاشورا به زير تانك مي رود و آن را منفجر مي سازد و شهيد مي گردد و به طور كلّي قيام و نهضت سرخ عاشورابر تمام اقشار جامعه اسلامي تأثير گذارده است .



17ـ اهميّت سوگواري براي سالار شهيدان (ع)



سوگواري و عزاداري و ماتم سرايي براي آن حضرت باعث تسكين آلام است .باعث مي شود دل ها از زنگار گناهان و معاصي شسته شود و پاك و مطهّر گردد و انسان باياد جوانمردي ها و رشادت هاي آن حضرت و يارانش مي تواندانبوهي از مشكلات را كنارزند و از مغلوب واقع شدن نجات يابد.



امام حسين (ع) هرگز نياز به اين سوگواري ها و عزاداري ها ندارد، اين ما انسان هاهستيم كه بايد از آن حضرت بطلبيم شفاعت ما را در درگاه الهي نمايد. همچنين باعث مي شود عظمت قيام حسين و حماسه كربلا براي همه و آيندگان روشن تر شود و بدانندامام و يارانش در آن روز پر مصيبت بزرگ چه كردند و چه رشادت ها آفريدند و چه ايثارگري ها و جانبازي ها نمودند و اين درس و عبرتي براي آيندگان شود تا در برابر ستم وستم گران بايستند و سر فرود نياورند وتا آخرين قطرة خون خود در برابر استكبار و استعمارمقاومت و پايداري نمايند. ياد دلاوري ها و رشادت هاي مظلوم كربلا را نگهداشتن باعث مي شود انسان روز به روز بر ايمان خويش بيفزايد و نيز بر قدرت و نيروي خويش و اراده وعزم راسخ خود در برابر كفر و الحاد و طاغوتيان و مستعمران و مستبدّان فزوني بخشد واين امر سال به سال گسترده تر مي شود و امر كهنه شدني نيست و سوگواري بر امام ويارانش هر سال نو و تازه است و مراسم عزاداري سال به سال از رونق خاص و بيشتربرخوردار مي گردد. همان گونه كه اسلام و احكام قرآن روز به روز تازه و نو است و كهنه شدني نيست و روز به روز نياز بدان بيشتر مي شود ياد امام حسين (ع) نيز چنين است .







18ـ عاشورا، مكتب گستردة تبليغي



عاشورا درس عمل است . تنها خطابه و سخنراني و وعظ واندرز نيست . عاشورا باعمل طي شد و سپري گشت . امام حسين (ع) تنها نگفت بلكه عمل كرد و با شهادت خودايمان و پايداري به حق ّ خود را ثابت نمود. عاشورا با عمل و عشق آفريني به حق ّ و شهادت و رشادت و حماسه آفريني به جهان درس عشق و وفاداري به حق را مي آموزد. عاشوراديگر درس منبر و وعظ و صغري و كبري نيست ، مكتب گستردة تبليغي است كه چنان درسي به بشر آموخت كه تا قيامت فراموش نشدني است و به ياد ماندني است .



از مكتب حسين درس اخلاص و عمل و درس شهادت و شهامت و شجاعت وايثار و از خود گذشتگي مي آموزيم درس وفاداري به حق و درس امر به معروف و نهي ازمنكر را.از ياران او درس وفاداري به رشادت و شجاعت مي آموزيم . با عمل و پيكار خونين خويش به جهانيان آموختند كه بايد تا آخرين قطرة خون در برابر ظلم و بيداد و زور ايستادو تسليم و سرسپردة دشمن دين و قرآن نشد.



عاشورا خود مكتب گستردة تبليغي است ، چنان كه تبليغات وسيعي بعد از آن درميان بشر ايجاد شده است و سخن از مظلوميت امام و يارانش دارد. خود عاشورا مبلّغ كامل و ناب اسلام است ، مبلغ عمل نه فقط حرف و قول و چه بهتر و برتر از اين كه تبليغ باعمل همراه باشد و اين را تنها در امام و ياران او در عاشورا مي بينيم كه چگونه در برابر آن خيل بزرگ دشمن ايستادند و نخست امر به معروف و نهي از منكر نمودند كه اثر نكرد وآن گاه آمادة رزم و كارزار گشتند و اين ماية مباهات و افتخار براي اسلام و عبرت و تبليغ وسيعي براي جهان و جهانيان است .







19ـ نقش عاشورا در انقلاب اسلامي ، دفاع مقدّس ، انتفاضة فلسطين ،مقاومت جنوب لبنان



ايران اسلامي با بركت قيام و نهضت عاشورا بود كه انقلاب و قيام كرد و با دادن هزاران شهيد دوران انقلاب در خيابان هاي شهر و ديار درخت ِ انقلاب را آبياري كرد وانقلاب با اتّكال بر ذات خداوند و ايمان قوي مردم و حماسه آفريني آنان و درس گرفتن ازمكتب حسيني و عاشورا اسلام و قرآن را يار ديگر زنده كردند و حكومتي بر پايه حق ّ وعدالت و توحيد و عرفان و انسانيّت بنيان نهادند وامام كه خويش شاگرد مكتب وحي ومكتب قيام اباعبداللّ'ه بود اين انقلاب را هدايت و راهبري كرد و آن را با اتّحاد مردم به ثمررساند وخود با ايماني استوار و اراده اي قوي و تقوايي راسخ و با عدالتي سرشار رهبري اين دولت و ملّت را عهده دار شد و اينها همه به ثمرة قيام ابوعبداللّ'ه الحسين عليه السّلام بودكه انقلاب به ثمر رسيد. در دوران دفاع مقدّس نيز رزمندگان و سپاه و بسيج و ارتش با يادو به رمز يا حسين يا اباعبداللّ'ه به قلب دشمن تاختند و دشمن را شكست دادند يعني قيام حسيني بر تمام جوانب و ابعاد نظامي و فرهنگي و اجتماعي رسوخ كرده بود و كرده است واين خون حسين است كه در رگ ها خروشان مي كرد و جاري است . مردم مظلوم و ستم كشيدة فلسطين نيز با اتّكال بر ذات خداوند و تأسي از قيام عاشوراي حسيني و ريختن خون پاك اباعبداللّ'ه الحسين (ع) لحظه اي در برابر دشمن غاصب اسرائيلي ساكت نمي نشينند چه اين كه خود ساليان سال است كه پيوسته در خيابان ها و اردوگاه ها به اثبات رسانده اند كه در برابر ظلم و جور اين خودكامگان لب فرو نبسته اند و با دادن هزاران شهيدخواستارِ ميهني مستقل و به دور از بردگي و تسليم در برابر غاصبان دون صفت هستند واِن شاءاللّ'ه كه موفّق و منصور خواهند بود. لبنان نيز كه در ناحية جنوب آن پيوسته آماج ِحملات و تاخت و تاز تانك ها و هواپيماها بوده و هست و برادران لبناني نيز همچون برادران فلسطيني در برابر اين دون صفتان و نابكاران غاصب اسرائيلي ايستاده اند و به تأسي از رادمردي هاي اباعبداللّ'ه الحسين (ع) هرگز ساكت نخواهند نشست و ايستادگي خواهند كرد. اين دلاوري ها در لبنان و ايران و فلسطين به بركت قيام خونين حضرت سيدالشهدا در كربلاست كه چنين فرزنداني تربيت كرده است .







20ـ نقش اجتماعي و ديني مدّاحان و ذاكران حسين در طول تاريخ



شيفتگان و عاشقان و نوحه سرايان و ماتم سرايان و مدّاحان امام حسين (ع) دردشت نينوا بر كسي پوشيده نيست . در ايران اسلامي مدّاحاني عاشق و دلباختة امام حسين (ع) سراغ داريم كه همين مدّاحي ها انسان هايي عاشق و شيفته امام حسين (ع)تربيت كرده است و چنان نيست كه تنها در حدّ روضه و گريه بوده باشد بلكه اين مدّاحي هاسراسر و عمق وجود آدمي را دربرمي گيرد و او را از خود بي خود مي كند چه اين كه مصيبت و بلاي عاشورا چنان زياد بوده است كه روضه ها و مدّاحي ها با اشاره به گوشه هايي ازصحنه هاي عاشورا آدمي را سخت تحت تأثير قرار مي دهد. در طول تاريخ هميشه مدّاحاني بوده اند كه از دلاوري ها و جانفشاني هاي امام و يارانش در كربلا ياد كرده اند واكنون نيز با ذاكران آن حضرت مواجه هستيم كه چگونه از مظلوميّت آن حضرت و خاندان پاك او پرده برمي دارند و ماتم سرايي مي نمايند. اينان نقشي اجتماعي و ديني والايي برعهده دارند اينان اگر اشتباه نكنم در حقيقت مربي افرادند. زيان كار است كسي كه پاي روضه و مدّاحي ذاكران امام حسين (ع) و ابوالفضل العبّاس و زينب 3 بنشيند و قطرة اشكي از چشمانش فرونچكد. كشورِ ما كشور امام حسين (ع) و شايد بتوان گفت تنهاكشوري است كه به امام حسين (ع) و خاندان پاك او در دشت كربلا در قيام عاشورا عشق مي ورزد و اين شكّي در آن نيست چون ايرانيان از ديرباز عشق به اهل بيت و خاندان عصمت و طهارت زياد داشته اند و از اين روست كه مدّاحان عاشق حسين (ع)وابوالفضل (ع) تحويل جامعه داده است . ذاكران و مدّاحان در حقيقت مربّيان وتجديدكنندگان اسلامند و با نوحه سرايي و غم گساري امام و ياران او را در اذهان و دل هادوباره زنده مي گردانند.







نتيجه



در پايان بايد اين گونه نتيجه گرفت كه امام و يارانش گر چه شهيد شدند، ولي باشهادت خويش افتخار آفريدند و تا قيام قيامت در ياد و ذكر مردم به ويژه شيعة آنان قراردارند. عاشورا درسي عبرت براي آيندگان و نسل هاي بعدي است . قيام عاشورا در انقلاب خونين ما و در دوران جنگ تحميلي تأثيري به سزايي داشته و دارد. خون حسيني پيوسته در رگ هاي اين مردم مي خروشد و جاري است . مردم جهان و كشورهاي ستمديده مانندفلسطين ولبنان و افغانستان با تأسي به دلاورمردي ها و ايثارگري هاي خونين كربلا وعاشوراي حسيني مي توانند به اسقلال و خودكفايي و آقايي برسند چنان كه ملّت ايران دربرابر شاه ملعون و معدوم چنين كرد و انقلاب را به ثمر رساند و بعد از آن در دوران جنگ تحميلي نيز درنگ نكرد و بر دشمن سلطه جو تاخت و از ميهن خويش پاسداري وحراست كرد زنان نيز به تأسي از زينب كبري 3 صبر و شكيبايي به خرج دادند وشهيداني را تقديم اسلام و انقلاب و قرآن كردند. به هر حال مقاومت در برابر استبداد واستعمار و استكبار جهاني ميسّر نيست مگر با ارادة آهنين همچون ابوعبداللّ'ه الحسين (ع) و با ايماني قوي و استوار به حق ّ و اتّحاد و يكپارچگي مردم جهان ؛ به ويژه شيعيان به اميد نابودي كامل كفر و طاغوت و پيروزي و نصرت ايمان و حق ّ بر سراسرگيتي .




پاورقي

1ـ حسين بن علي (ع) امام سوّم ، صاحبي ، محمّد جواد.



2ـ حسين بن علي (ع) امام سوّم ، كاظم ، ارفع .



3ـ حسين بن علي (ع) امام سوّم ، حريري ، محمّد يوسف .



4ـ حسين بن علي (ع) امام سوّم ، دستغيب شيرازي .



5ـ حسين بن علي (ع) امام سوّم ، مصطفي اسرار.

محمد رضا عرب زاده