بازگشت

تبيين يك تحريف



چكيده

داستان ورود اسيران اهل بيت به كربلا در روز بيستم صفر سال 61 هجري به دلايل زير ناصحيح است:

عمر بن سعد پس از شهادت امام حسين (ع) و يارانش روز دوازدهم محرم راهي كوفه شد. با توجه به طول مسير، اسيران اهل بيت روز چهاردهم يا پانزدهم محرم به كوفه رسيدند.

چون عبيدالله درباره ي اسيران از شام كسب تكليف كرد، پس به اندازه ي رفت و برگشت پيك، كه حداقل دوازده روز است، اسيران در كوفه باقي ماندند. احتمالا اسيران روز بيست و ششم محرم از كوفه حركت كردند و چون راه عادي بين كوفه و شام از تكريت، موصل، نصيبين، حراره و حمص مي گذشته است و به دليل صحراهاي صعب العبور بين كوفه و شام راه مناسبتري وجود نداشت، بنابراين حداقل بيست و پنج روز طول مي كشيد تا كاروان اسيران به شام برسد كه با اين وصف، بازگشت آنها در تاريخ بيستم صفر همان سال به كربلا ممكن نبوده است.

گذشته از اين مطلب، نقل تاريخ بيستم صفر تا قرن هفتم در منابع نيامده است و لهوف نيز كه براي نخستين بار اين موضوع را مطرح مي كند، منبع نقل خود را مشخص نمي كند. از طرف ديگر راه شام به مدينه از كناره هاي درياي احمر مي گذرد و امكان عبور از كوفه وجود ندارد. نكته آخر اينكه نقل لهوف با نصوص ديگر تاريخي نيز تعارض دارد، ولي اين مطلب پذيرفتني است كه جابر بن عبدالله انصاري در اين روز به كربلا و زيارت شهيدان رفته و بر مزار سيدالشهدا و شهيدان عالي قدر قيام عاشورا سوگواري كرده است.


ورود اسيران اهل بيت به كربلا در روز بيستم

مشهور است كه اسيران اهل بيت، روز بيستم صفر سال 61 هجري، اربعين شهادت امام حسين (ع)، در بازگشت از شام به كربلا بر مزار شهيدان به سوگواري پرداختند. هدف اين نوشتار بررسي صحت و سقم اين روايت مشهور است.

آنچه در ابتدا و در اين زمينه مي توان گفت اين است كه ماجراي ورود اسيران اهل بيت به كربلا در روز بيستم صفر سال 61 هجري بر اساس يك بررسي تاريخ و يا حتي با توجه به قرائن عقلي نادرست و مشكوك است. ادله اي كه در ذيل ارائه مي شود در جهت اثبات اين ادعاست:

در تاريخ آمده است كه عمر بن سعد پس از شهادت امام حسين (ع) و يارانش بلافاصله سرهاي شهيدان را به كوفه نزد عبيدالله بن زياد فرستاد و خود، روز عاشورا و تمامي روز يازدهم محرم را در كربلا ماند و روز دوازدهم به همراه كاروان اسيران راهي كوفه شد. [1] درباره تاريخ ورود اسيران به كوفه با توجه به گزارشهاي تاريخي، كه از روزهاي پيش از عاشورا در دست است و در آنها آمد و شد قاصداني ميان كوفه و كربلا توصيف شده و فاصله اين دو نقطه، يكروزه، ذكر گرديده است، مي توان ورود اسيران اهل بيت به كوفه را روز چهاردهم و يا و پانزدهم محرم تعيين كرد؛ چرا كه يك كاروان اسير كه با شتر حركت مي كند براي طي چنين مسيري حداقل به زماني دو برابر زماني كه يك قاصد با اسب يا شتري جمازه مي پيمايد، نياز دارد.

مورخان مي گويند عبيدالله بن زياد شرح ماجرا را براي يزيد نوشت و در مورد اسيران از او كسب تكليف كرد و يزيد پاسخ داد كه سرهاي شهيدان و نيز كاروان اسيران را به شام بفرستد و عبيدالله نيز چنين كرد. [2] .

مطابق يك گزارش تاريخي كه حكايتگر واقعه اي از اواخر قرن دوم هجري است، فاصله ميان كوفه و شام توسط يك پيك تند سير - و احتمالا با استفاده از بيراهه ها و گذشتن از بادية الشام - شش روزه طي مي شده است. [3] .

حال اگر فرض كنيم كه عبيدالله بن زياد همان روز چهاردهم محرم فرستاده اي را نزد يزيد فرستاده باشد، تاريخ ورود اين فرستاده به دمشق حداقل بيستم محرم است. باز اگر فرض كنيم كه يزيد همان روز بلافاصله پاسخ نامه ابن زياد را داده و اين پاسخ را نيز فرستاده اي تند سير به كوفه برده باشد، تاريخ ورود اين سفير به كوفه بايد بيست و ششم محرم باشد. باز اگر فرض كنيم كه ابن زياد همان روز به محض وصول فرمان يزيد، اسيران را به سوي شام حركت داده باشد، كاروان اسيران حداقل در هشتم صفر سال 61 هجري وارد شام شده است، زيرا راهي كه سفير تند سير، شش روزه طي كند، يك كاروان اسير حداقل در زماني دو برابر آن خواهد پيمود - و اين حداقل زمان منصور براي طي چنين مسيري است - هشتم صفر تا بيستم اين ماه تنها دوازده روز فاصله دارد.

بنابراين آمدن اهل بيت به كربلا در روز بيستم صفر تنها وقتي قابل قبول است كه ما باز هم فرض كنيم كه اسيران را همان روز ورود به شام بلافاصله بازگردانده باشند و اين فرضي البته باطل و با روايتهاي متعدد تاريخي مغاير است. [4] همانگونه كه فرضهاي پيشين نيز نادرست و ذهني است و در عالم واقع اتفاق نيفتاده است.

بنابراين تا اينجا مشخص شد كه ورود اهل بيت به كربلا در روز بستم صفر سال 61 هجري، با توجه به قرائن عقلي و در نظر گرفتن فاصله كوفه تا شام امر معقولي نيست. اين تازه وقتي است كه ما تنها با استفاده از قرائن و حدس و گمان بخواهيم در اين خصوص حكمي صادر كنيم. بررسي نقلي اين قضيه و سركشي به متون و روايات در اين باره، صورتي ديگر، از اين امر را مشخص مي كند كه ما در ذيل به آن مي پردازيم:

اين گونه كه از تاريخ برمي آيد ماجراي ورود اهل بيت به كربلا در بازگشت از سفر شام آن هم در بيستم صفر سال 61 هجري، تا پيش از قرن هفتم هجري در جايي نيامده است. [5] مرحوم سيد بن طاووس (متوفي 664 ه) براي اولين بار در كتاب «اللهوف علي قتلي طفوف» اين داستان را اينگونه آورده است:

و لمآ رجع نساء الحسين و عياله من الشام و بلغوا العراق، قالوا للدليل: مر بنا علي طريق كربلا، فوصلوا الي موضع المصرع، فوجدوا جابر بن عبدالله الانصاري رحمة الله جماعه من بني هاشم و رجالا من آل رسول الله و قد ورد و الزيارة قبر الحسين، فوافوا في وقت واحد و تلاقوا بالبكاء و الحزن و اللطم و اقاموا الماتم... [6] .

سيد بن طاووس مي گويد: وقتي زنان و خاندان امام حسين (ع) از شام برگشتند و به عراق رسيدند، از راهنماي خود خواستند تا آنان را به كربلا ببرد و چون به قتلگاه شهيدان رسيدند، با جابر بن عبدالله انصاري و گروهي از بني هاشم و مرداني از خاندان پيامبر روبرو شدند كه آنان نيز براي زيارت قبر سيدالشهدا به كربلا آمده بودند. اينان جملگي در يك زمان به كربلا وارد شدند و به سوگواري پرداختند.

حال با اندكي تأمل و دقت پيرامون اين روايت مي توان به اين نتايج رسيد:

1- نيامدن اين روايت تا قرن هفتم هجري در كتب تاريخي، ما را در صحت اين داستان دچار ترديدي جدي مي كند.

2- مرحوم سيد بن طاووس از معرفي مأخذ و ذكر سلسله روايت خود در اين نقل خودداري كرده و اصولا در كتاب «اللهوف...» معمولا سلسله روايات ذكر نشده است.

اين نكته نيز، خود بر ترديد پيشين مي افزايد.

3- اصولا راه شام به مدينه از راه شام به عراق جداست.

يزيد، دستور داده بود كه اسيران را به مدينه بازگردانند، لذا معقول نيست كه كاروان اسيران از راهي ديگر، ابتدا به عراق رفته و سپس عازم مدينه شود. 4- نكته قابل توجه ديگر اينكه مؤلف «اللهوف...» نيز در اين روايت نياورده است كه روز ورود اهل بيت به كربلا بيستم صفر است. ولي با توجه به اينكه روز ورود جابر بن عبدالله انصاري به كربلا در مأخذ تاريخي، بيستم صفر ذكر شده [7] و مؤلف «اللهوف...» اين دو واقعه را در يك روز دانسته، بعدها روز ورود اهل بيت به كربلا هم بيستم صفر قلمداد گرديده است. [8] .

5- آنچه باز هم ما را در پذيرفتن بيستم صفر به عنوان تاريخ ورود اسيران به كربلا به ترديد مي افكند، تناقض اين قول با گفته هاي ساير مورخان شيعه و حتي خود مرحوم سيد طاووس است.

شيخ عباس قمي به نقل از حسن بن علي الطبرسي در كتاب «كامل بهايي»، تاريخ ورود اسيران اهل بيت را به شام، شانزدهم ربيع الاول سال 61 هجري ذكر مي كند [9] كه مطلقا با ورود اهل بيت در بيستم صفر به كربلا ناسازگار است. هم ايشان به نقل از خود سيد بن طاووس در كتاب: «الاقبال بالاعمال الحسنه...» مدت اقامت اهل بيت را در شام يك ماه آورده است. [10] نيز مي آورد كه تفصيل ورود جابر به كربلا در كتاب «مصباح الزائر» سيد بن طاووس و «بشارة المصطفي» ابوالقاسم طبري، كه هر دو از كتابهاي معتبر موجود است، آمده و ابدا ذكري از ورود اهل بيت در آن هنگام نشده است. [11] .

بررسي مسير حركت كاروان از كوفه تا شام نيز ياري رسان اين بحث است، مؤلف كتاب مقتل «قمقام زخار» به نقل از «كامل بهايي» و مقتل ابي مخنف مسير حركت كاروان و منزلگاه هاي آن را به اين ترتيب معرفي كرده است:

حصاصه، تكريت، صلب،... موصل، تل اعفر، سنجار، نصيبين،..، حلب، سرمين، قنسرين، معزه النعمان،... حماة، حمص،... الارنب،... دمشق، [12] .

از نويسندگان معاصر، دكتر سيد جعفر شهيدي بر اساس روايت مندرج در مقتل ابي مخنف و با تجزيه و تحليل آنها منزلگاه هاي كاروان اسيران را از كوفه تا شام صحيحتر معرفي مي نمايد. [13] .

مختصر اينكه مطابق اين روايات و تجزيه و تحليل جغرافيايي دكتر شهيدي، كاروان اسيران براي رسيدن به دمشق، در يك خط مستقيم از راه «تكريت» به شمال عراق رفته و سپس وارد ايالت جزيره شمال عراق فعلي و شمال شرق سوريه گرديده است. پس از آن از راه موصل به «نصيبين» رفته و در نوار مرزي كنوني تركيه و سوريه به «حران» رسيده است. سپس وارد مناطق غربي سوريه گشته و با پشت سر گذاشتن «معرة النعمان»، «حماة» و «حمص» سرانجام با طي مسيري در حدود 1500 كيلومتر وارد دمشق گرديده است.

حال با نگاهي به نقشه كاملا روشن خواهد شد كه طي چنين مسيري آن هم توسط كارواني مركب از زن و كودك و افراد ناتوان نمي تواند آن چنان سريع اتفاق بيفتد كه كاروان در كمتر از بيست پنج روز مجددا راه رفته را بازگردد و به كربلا بيايد. انجام چنين كاري مستلزم اين است كه كاروان اسيران بدون توقف روانه مسافتي در حدود صد و بيست و پنج كيلومتر را پيموده باشد و اين مسلما امري محال است.

ضمن اينكه همانگونه كه روي نقشه مشخص در جغرافياي قديم عربستان و شام، راه مدينه و شام راهي كاملا شناخته شده و جدا از عراق است. اين راه كه قسمت انتهايي مسير تجاري جنوب عربستان است، از كناره درياي سرخ در غرب شبه جزيره عربستان مي گذرد و طبيعي است كه اهل بيت در بازگشت به مدينه اين راه را طي كرده باشند و گذشتن آنها از عراق امري بسيار نامحتمل و بعيد است و حتي چنانچه اين كار صورت گرفته باشد با توجه به قرائن عقلي و نقلي و جغرافيايي، تاريخ ورود اهل بيت به كربلا نمي تواند روز بيستم صفر سال 61 باشد. ولي آنچه پذيرفتني است اين است كه اين روز، روز ورود جابر بن عبدالله انصاري به كربلا و زيارت و سوگواري او بر مزار سيدالشهدا و شهيدان عاليقدر قيام عاشورا باشد؛ سلام الله عليهم اجمعين.


پاورقي


[1] ترجمه تاريخ طبري، ج 7، ص 3065، ترجمه اخبار الطوال، ص 305.

[2] اللهوف علي قتلي طفوف، سيد بن طاووس، ص 169 - 71.

[3] جوامع الحكايات و لوامع الروايات، سديدالدين محمد عوفي، به كوشش جعفر شعار، ص 190 به بعد.

[4] مرحوم شيخ عباس قمي به نقل از علامه مجلسي آورده است كه اهل بيت پس از تغيير شرايط در شام تنها به مدت هفت روز به اقامه عزا پرداختند. ر. ك به منتهي الآمال، انتشارات ايران، ج 1، ص 515. هم ايشان در ص 516 اين كتاب از قول سيد بن طاووس در كتاب «اقبال...» مدت اقامت اهل بيت را در كربلا يك ماه ذكر كرده است.

[5] حماسه حسيني، مرتضي مطهري، ج 1، ص 30.

[6] اللهوف، سيد بن طاووس، ص 196.

[7] بررسي تاريخ عاشورا، محمد ابراهيم آيتي، ص 244، به نقل از «مصباح المجتهد» شيخ طوسي.

[8] براي نمونه ر. ك به المنتخب، شيخ عزالدين طريحي، بيروت، 498، طريحي در قرن يازدهم هجري مي زيست.

[9] منتهي الآمال، ص 495.

[10] همان، ص 516.

[11] همان، ص 517.

[12] قمقام زخار و صمصام تبار، فرهاد ميرزا معتمد الدوله، انتشارات اسلاميه، ج 2، ص 547 به بعد.

[13] زندگاني علي بن حسين، سيدجعفر شهيدي، دفتر نشر و فرهنگ اسلامي، ص61 - 2.



عبدالرحيم قنوات