بازگشت

آسيب شناسي محرم و عزاداري آن (2)


5. طرحمواردسست معارف اسلامي



مطرح كردنمواردسست معارف اسلامي و ورود خواب در عرصه معارف و يا ملاقات هاي دروغين. اعتقادي كه با خواب درست شود با خواب هم مي رود. در كجاي معارف اسلامي داريم كه اهل بيت(ع) كسي را با خواب و رؤيا هدايت كرده باشند، در كجاي سيره اهل بيت ملاقات با ولي الله الاعظم به اين ابتذالي در آمده است كه هم اينك در كتابها نوشته و در جلسات گفته مي شود. آقايي در كتابش مي نويسد: عيال اينجانب مكرر حضور امام زمان شرفياب شده است! و يا آدرس امام زمان(عج) اين است!! اينها نه تنها خدمت به امام زمان(عج) نيست بلكه ضربه به اين اعتقاد مقدس است كه بيش از 350 آيه قرآن تأويل به آن شده و ده ها دليل محكم و متقن دارد. مرحوم علامه سيد مهدي بحرالعلوم كه از اعاظم علماي اماميه است مي گويد در زمان غيبت كبري براي بعضي از حاملين اسرار و علماي ابرار توفيق تشرف حاصلمي گرددو به ديدار امام نائل مي شوند ولي چون مأمور به كتمان ديدارند حكم خدا را در پوشش اجماع ابراز مي دارند.(36) شيخ انصاري اين نظر را پذيرفته و فرموده، در غايت ندرت است(37) حصول آن را براي او حدي من العلما قبول كرده است.(38) آيت الله العظمي وحيد خراساني بارها فرمودند ملاقات در غيبت كبري به دو صورت واقع مي شود؛



1. ملاقات در حال اختيار؛



2. ملاقات در حال اضطرار.



ملاقات در حال اختيار منحصر به افرادي نظير سيد بن طاووس است كه احياناً امام را ديده و شناخته و از او كسب فيض كرده اند اما ملاقات در حال اضطرار مربوط به افرادي است كه در حال گرفتاري شديد به ذيل عنايت امام توسل مي شوند و امام خود يا توسط افرادي كه دارند از او دستگيري مي نمايند و نيز فرمودند آنها كه در اثر لياقت و شايستگي به فيض ديدار موفق مي شوند به كسي نمي گويند.



اين مدعيان در طلبش بي خبرانند



آن را كه خبر شد خبري باز نيامد





از مراجع عظام تقليد چنين سؤال شده است: برخي از افراد در جلسات يا عزاداري ادعاي ارتباط با معصومين خصوصاً امام زمان(عج) كرده و بدينوسيله ضمن استفاده هاي مادي، از احساسات ديني مردم سوء استفاده مي نمايند و اينگونه مسائل در جلسات مختلف خصوصاً مجالس زنانه رو به ازدياد است. با توجه به ادعاي ارتباط با معصومين و واسطه بودن آنان و برخي تبعات اخلاقي كه موجب سست شدن اعتقادات مردم به مسائل ديني مي شود مستدعي است نظر مبارك را درباره شركت در اين جلسات و هرگونه تقويت و ترويج اين افراد بيان فرماييد؟



از مراجع عظام تقليد سؤال شده است: برخي مداحان شعرهاي نامناسب خوانده مانند"من حسين اللهي ام" يا "قلاده سگ به گردن انداخته" يا"صداي سگ در مي آورند" وظيفه ما در برخورد با اين افراد چيست؟ آيت الله العظمي تبريزي فرمودند: مداحي و خواندن اشعار در مجالس اهل بيت(ع) بايد طوري باشد كه موجب وهن شيعه نباشد و بهانه به دست دشمنان شيعه ندهد. در مجالس اهل بيت(ع) بايد اشعاري خوانده شود كه فضايل آن بزرگواران بيان شود و مصائب و مظلوميت آنها براي مردم گفته شود. ائمه از ما نخواسته اند كه خود را به صورت حيوان در آوريم آنچه كه از ما خواسته اند اين است كه مؤمن صالح باشيم و اخلاق ما اخلاقي باشد كه از آن بزرگواران رسيده است.



آيت الله العظمي صافي چنين پاسخ داده اند:ادعاي ارتباط خاص با حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه الشريف در زمان غيبت، دروغ است و شركت در مجالسي كه چنين ادعاها مي شود حرام است و مؤمنين بايد بي اساس بودن چنين ادعا را براي مردم بيان كنند كه گمراه نشوند.



آيت الله العظمي سيستاني: اين افراد دروغگو و دجالند و در صورتي كه امكان هدايت آنها نباشد بايد مردم را متوجه نموده تا از آنان دوري كنند.



آيت الله العظمي تبريزي: اين مطالب اساس ندارد و تقويت و ترويج اين امور موجب وهن مذهب و جايز نيست مؤمنين بايد با شركت نكردن در اين مجالس و تذكر دادن به افراد كاري كنند كه اين مجالس از بي رونقي تعطيل شود.(39)



خواب و مكاشفه

خواب و مكاشفه براي خود بيننده حجت نيست تا چه رسدبهديگران؛و از خواب بدتر مكاشفاتي است كه بعضي ها مدعي آنند. مرحوم ملااحمد نراقي كه از اساتيد شيخ انصاري است مي فرمايد بعضي از علماي اماميه قول و فعل معصوم كه در خواب صادر شودرا حجت دانسته اند، اما اكثريت قريب به اتفاق علما بر خلاف اين قول مشي نموده اند. در روايت حسنه ابراهيم بن هاشم وارد شده كه امام صادق(ع) در جواب سائلي كهازافسانه خواب ابي بن كعب سؤال نموده فرمود: "ان دين الله اعز ان يري في النوم"؛ دين خدا عزيزتر از آن است كه در خواب ديده شود. سرانجام مي فرمايد آنچه مسلم است حجيت كلام معصوم در بيداري است و وضع عادي،نه در خواب و رؤيا؛ و روايات ديگر را هم توجيه كرده و سرانجام قول مشهور- عدم حجيت- را پذيرفته است. اينجانب بر اين باورم خواب شخص معصوم حجت است نيازي نيست كه معصوم شاهدي در بيداري بر آن بيابد زيرا كه شيطان را راهي بر معصومين نيست. مرحوم ميرزاي قمي نيز در كتاب قوانين مسئله را طرح و حجيت آن را مردود دانسته است. ممكن است رؤيا صادقه باشد ولي حجت شرعي ندارد. به هر حال ورود خواب،ومكاشفات در عرصه معارف اسلامي به عنوان يك مبنا موجب طرح سست معارف اسلامي شده و اگر خواب مقدس شد چون راهي براي اثبات و نفي آن نيست حربه اي مي شود بهدست شيادان كه از اين رهگذر دروغ هاي خود را جا بياندازند. در پايان عرض مي كنم من منكر برخي از ملاقات هاي راستين كه از ناحيه بزرگان بيان مي شود و نيز مكاشفات صادقانه نيستم، لكن معتقدم كه اينها نبايد مبنا قرار گيرد.



6- جدايي دين از سياست

برخي مي خواهند چنين وانمود كنند كه آنها ولايتي تر از مسئولان نظامند. در مجالس عزاداري مي گويند ما مي خواهيم گريه كنيم كاري به سياست نداريم. در حالي كه خود معصومين را ما"ساسها لعباد" سياستمداران خلق مي خوانيم. "كان في بني اسرائيل يسوسهم انبياءهم"؛ انبياء سياستمداران بني اسرائيل بودند. در يك سو لائيك ها، سكولارها دم از جدائي دين از سياست مي زنند و از يك سو متحجرين در پي جدائي دين از سياست اند. و اين دو گروه در حقيقت دو تيغه يك قيچي هستند كه اسلام ناب محمدي(ص) را قيچي مي كنند.



لازم به ذكر است نمي گوئيم مجالس مذهبي ما همانند كانون اي حزبي محل جار و جنجال هاي سياسي باشد، اما اينكه در رابطه با اصل نظام اسلامي بي تفاوت باشند اين آسيب جدي است. نظامي كه با رنج هاي بسيار بهدست آمده است. جلسات عزاداري اهل بيت كاملاً سياسي بود، هم تولي داشت و هم تبري. در شرايط آن چناني ديدند تبري كار سختي بود اما داشتند.



7. اظهار مطالب موهن

اظهار مطالب موهن و تحقير غير مطلوب اهل بيت، تحقيري كه تنها در دربار پادشاهان ظالم پاداش دارد در بارگاه امامان معصوم چيزي جز خواري نيست به عنوان نمونه:



هر كي مي خواد هر چي بگه



من سگ كوي زينبم





بهشت جاودان ز تو



كران و بيكران ز تو





سلطنت جهان ز تو



من سگ كوي زينبم





اهل بيت ذلت را براي پيروانشان نمي پسندند:"لا ينبغي للمؤمن ان يذل نفسه"؛ سزاوار نيست مؤمن خود را ذليل كند؛ البته تواضع و ابراز محبت به اهل بيت ذلت نيست.



از مراجع عظام تقليد سؤال شده است: برخي مداحان شعرهاي نامناسب خوانده مانند"من حسين اللهي ام" يا "قلاده سگ به گردن انداخته" يا"صداي سگ در مي آورند" وظيفه ما در برخورد با اين افراد چيست؟ آيت الله العظمي تبريزي فرمودند: مداحي و خواندن اشعار در مجالس اهل بيت(ع) بايد طوري باشد كه موجب وهن شيعه نباشد و بهانه به دست دشمنان شيعه ندهد. در مجالس اهل بيت(ع) بايد اشعاري خوانده شود كه فضايل آن بزرگواران بيان شود و مصائب و مظلوميت آنها براي مردم گفته شود. ائمه از ما نخواسته اند كه خود را به صورت حيوان در آوريم آنچه كه از ما خواسته اند اين است كه مؤمن صالح باشيم و اخلاق ما اخلاقي باشد كه از آن بزرگواران رسيده است.(40)



اينها برخي آسيب هاي محتوايي عزاداري ها و اينك مي پردازيم به آسيب هاي شكلي:

آسيب هاي شكلي

1. استفاده از موسيقي مبتذل



از آسيب هاي شكلي عزاداري ها، استفاده از موسيقي هاي لهوي و حرام در عزاداري هاست. برخي مداحان ترانه هاي طاغوتي ديروز و يا ترانه هاي لس آنجلسي امروز را گوش مي دهند؛ آهنگ همان آهنگ است محتوا را عوض مي كنند. اين قطعاً حرام است نمي توان به بهانه انجام مستحبي، مرتكب حرام شد. مرحوم شيخ اعظم انصاري مي فرمايد: "الا تري انه لايجوز ادخال السرور في قلب المؤمن و اجابته بالمحرمات آيا نمي بيني كه جايز نيست شاد كردن مؤمن و اجابت دعوت او با محرمات باشد." اسلامي كه مي گويد قرآن را حق نداريد با لحن اهل فسق بخوانيد قطعاً اين اسلام اجازه نمي دهد كه از آهنگ هاي حرام در عزاداري ها استفاده شود. نبي اكرم(ص) فرمود:"اقرأ و القرآن بالحان العرب و اصواتها و اياكم و لحون اهل الفسق و اهل الكبائر"(41)؛ قرآن را با لحن عربي بخوانيد و از لحن هاي اهل فسق و گناهان كبيره بپرهيزيد. و يا در بعضي عزاداري ها ديده مي شود بهجاي آنكه نوحه خواني شود تنها آهنگ مي نوازند و زنجير مي زنند، اينها بي ترديد تحريف عزاداري است و مورد رضاي سالار شهيدان نيست. از مراجع عظام تقليد پرسيده شده است كه: استفاده از آلات موسيقي مانند ارگ در مراسم عزاداري چطور است؟



مقام معظم رهبري آيت الله العظمي خامنه اي فرموده اند: استفاده از آلات موسيقي مناسب با عزاداري سالار شهيدان نيست و شايسته است مراسم عزاداري به همان صورت متعارفي كه از قديم متداول بوده برگزار شود.



آيت الله العظمي بهجت فرموده اند: آنچه موجب وهن عزاداري است بايد اجتناب شود. استعمال آلات موسيقي در عزاداري خالي از اشكال نيست.



آيت الله العظمي تبريزي: استفاده از آلات موسيقي در عزاداري حرام است.(42)



2- اكتفا به مداحي

اكتفا به مداحي و سينه زني ديگر آسيب مجالس عزاداري است. درست است كه اين شورها و عشقها و سينه زني ها و حالها در نهايت تقويت دين است، ما به سهم خودمان خوشحاليم از اين كه ببينيم بهجاي اين كه جوانان در مجالس گناه باشند در اين مجالس حضور يابند. ليكن سخن اين است كه اگر اين شورها با شعور گره نخورد، ماندگار نخواهد بود. ليكن متأسفانه در برخي مجالس تنها اكتفا به مداحي مي شود. و اين آسيب پذيري آنگاه عمق بيشتري پيدا مي كند كه ملاحظه كنيم كم كم مجالس فاتحه هم باين سمت و سو مي رود كه تنها مداح دعوت مي كنند در حالي كه اين مجالس از فرصتهاي مناسب توجه دادن مردم به دين و قيامت است اهل بيت(ع) مي پسنديدند كه مجالسي كه بهنام آنها شكل مي گيرد مجالس محتوايي باشد. حضرت امام صادق(ع) به عبدالله بن حماد بصري فرمود:"بلغني ان قوماً يأتونه يعني الحسين من نواحي الكوفه و ناساً غيرهم و نساء، يندبنه و ذلك في النصف من شعبان فمن بين قارء يقرء." - محتمل است يعني قرآن مي خوانند و محتمل است كه كتاب مي خوانند- اخبار مناقب" و قاص يقص و نادب يندب و قائل يقول المراثي فقلت له نعم جعلت فداك قد شهدت بعض ما تصف فقال الحمد الله الذي جعل في الناس من يفد الينا و يمدحنا و يرثي علينا و جعل عدونا من يطعن عليهم من قرابتنا او من غيرهم يهد دونهم و يقبحون ما يصنعون"(43)؛ به من گزارش دادند كه زن و مرد نيمه شعبان به زيارت امام حسين(ع) مي آيند، - قرآن مي خوانند - كتاب مناقب مي خوانند، قصه هاي اهل بيت را مي گويند، روضه خواني و مرثيه سرائي دارند گفتند آري فدايت شوم در برخي از اين مراسم من بوده ام حضرت فرمود سپاس خداي را كه در بين مردم كساني را قرار داد كه ما را مدح مي كند براي ما مرثيه مي خوانند و از دشمنان ما كساني از نزديكان و غير نزديكان ما كساني را قرار داد كه تهديد كنند آنها را و رفتار زشتشان را تضييع نمايند. شهيد مطهري گويد: معلوم مي شود فلسفه اين كار گريستن به تهديد دشمن و تقبيح كار آنهاست. مجالس عزاداري در طول تاريخ منشأ روشنگري ره يابي به حقيقت بوده است. خطيبان خطابه مي خواندند و مرثيه سرايان مرثيه سرايي حداكثر ثوابش ثواب ذكر است. پيامبر حلقه علم را بر حلقه ذكر ترجيح داد. در روايتي آمده است:"و خرج رسول الله(ص) فاذا في المسجد مجلسان مجلس يتفقهون و مجلس يدعون الله تعالي و يسألونه فقال كلا المجلسين الي خير امّا هؤلاء فيدعون الله و اما هؤلاء فيتعلمون و يفقهون الجاهل هؤلاء افضل بالتعليم ارسلت ثم قعد معهم."(44) پيامبر گرامي (ص) از منزل خارج شد به طرف مسجد آمد ديد در مسجد دو مجلس است يك مجلس، مجلس آموزش دين است و مجلس ديگر مجلس دعا. فرمود هر دو مجلس خوب است اينان دعا مي كنند و اينان آموزش مي بينند و آموزش مي دهند. اينان افضلند كه من براي تعليم مبعوث شدم. آنگاه حضرت در مجلس آموزش دين نشست.



اكتفا به مداحي و سينه زني ديگر آسيب مجالس عزاداري است. درست است كه اين شورها و عشقها و سينه زني ها و حال ها در نهايت تقويت دين است، ما به سهم خودمان خوشحاليم از اين كه ببينيم بهجاي اين كه جوانان در مجالس گناه باشند در اين مجالس حضور يابند. ليكن سخن اين است كه اگر اين شورها با شعور گره نخورد، ماندگار نخواهد بود. ليكن متأسفانه در برخي مجالس تنها اكتفا به مداحي مي شود.



مجالسي كه در آن تعليم و تعلم معارف ديني است بوستان هاي بهشت است:"عن رسول الله(ص) اذا امررتم برياض الجنه فارتعوا قالوا يا رسول الله و ما رياض الجنه قال حلق الذكر فان لله سيارات من الملائكه يطلبون حلق الذكر فاذا اتوا عليهم حفّوا بهم." (45) پيامبر اكرم(ص) فرمود آنگاه كه گذر به بوستان هاي بهشت كرديد بهره مند شويد. گفتند اي رسول خدا بوستان هاي بهشت كجاست؟ حضرت فرمود حلقه هاي ياد خدا؛ همانند خداوند را فرشتگان بسياري است كه به دنبال حلقه هاي ذكر خدا مي گردند وقتي حلقه ذكر يافتند آنها را احاطه مي كنند.



"قال بعض العلماء حلق الذكر هي مجالس الحلال و الحرام كيف تشتري و تبيع و تصلي و تصوم و تنكح و تطلق وتحج و اشباه ذلك."(46) بعضي از علماء گفته اند حلقه هاي ذكر مجالس حلال و حرام است؛ چگونه بخري، چگونه بفروشي،نماز بخواني، روزه بگيري، نكاح و طلاق داشته باشيم، حج انجام دهي.



اكثر مشتريان مجالس با حال مذهبي را جوانان تشكيل مي دهند، مطلوب ائمه از جوانان تفقه در دين بوده امام باقر(ع) فرمود: لو اتيت بشاب من شباب الشيعه لايتنفقه في الدين لادبته.(47) اگر جواني از جوانان شيعه را نزدم بياورند كه آموزش ديني ندارد تحقيقاً تأديبش مي كنم. سخن اين نيست كه مداحي نباشد سخن اينست مانند گذشته هر كسي كار خودش را كه خطيب براي مردم قرآن، حديث، فقه بگويد مداح هم مرثيه سرائي كه در اين صورت كه شور و شعور توأم شده نقش آفريني مي كند و مهم تر از اينها مسئله رهبري انديشه جوانان است كه بايد قطعاً به دست عالمان دين شناس تحصيل كرده حوزه هاي علميه باشد.



3- برخورد كاسبكارانه

ديگر آسيب عزاداريها برخورد كاسبكارانه با اين مقوله است كه از مصاديق بارز استئكال به اهل بيت(ع) است كه در روايات مورد نكوهش قرار گرفته است و هر چه هم تورم بالا مي رود با قيمت هاي نجومي، قيمترابالا مي برند! امام صادق(ع) فرمود:"من اراد الحديث لمنفعه الدنيا لم يكن له في الاخره نصيب و من اراد به الاخره اعطاه الله خير الدنيا و الاخره"(48) ؛آن كس كه حديث را براي منفعت دنيا بخواهد در آخرت بهره اي ندارد و آن كس كه حديث را براي خدا و آخرت بخواهد خداوند خير دنيا و آخرت را به او عطا خواهد كرد. حضرت امام(ع) فرمود: از راه ما - حديث ما، محبت ما و مانند آن- ارتزاق نكن.(49)"يا اباالنعمان لا تستأكل بنا الناس فلا يزيدك الله بذلك الافقراً." از راه ما ارتزاق نكن كه خداوند بر فقرت خواهد افزود.(50) اين مربوط به آنان است كه برخورد كاسبكارانه با معارف، مدايح، مراثي اهل بيت(ع) دارند و همانند كالا با آن برخورد مي كنند. حساب آنان كه تنها براي خدا در عرصه نشر معارف و گسترش فضايل و مناقب اهل بيت تلاش مي كنند و مردم از سر عشق به خاندان عصمت و طهارت به آنها هديه مي دهند، طبق تصريح روايات معصومين از اينان جداست و اينان مورد نكوهش نيستند.



ج. راهكارها

براي مقابله با اين آسيب ها توجه به چند نكته ضروري است و به دنبال آن طرح خود را در اين زمينه تقديم مي كنم.



1. آن كه پيوسته در بيان و نقد اين آسيب ها توجه داشته باشيم كه اصل عزاداري آسيب نبيند. نبايد بهگونه اي انتقاد كرد كه برپا كننده مجلس مداح، خطيب و مانند آن به كلي دلسرد شوند.



2. بايد در رابطه با اين آسيب ها همان شيوه اي را كه در فقه آمده آرام و به تدريج مقابله صورت گيرد. بسياري از اين نابساماني ها با نصيحت، موعظه و منطق قابل حل است نبايد به گونه اي برخورد شود كه موجب لجبازي بيشتر گردد.



3. بايد اين آسيب ها آن قدر از سوي بزرگان مطرح شود كه ناهنجاري و ضد ارزش بودن اينها به صورت يك گفتمان و فرهنگ در آيد؛ اين هم نياز به شجاعت دارد هم آبرو دادن براي دين نبايد از جوسازيها هراسيد و بايد به تكليف عمل كرد.



در ديداري كه هفته قبل با برخي از مراجع عظام تقليد داشتم نكات آموزنده اي از برخورد صريح بزرگان با غلو شنيدم كه عبرت آموز است.



آيت الله العظمي صافي فرمودند: ذاكري نزد آيت الله العظمي بروجردي خواند:



هذه فاطمه بنت الاسد



اقبلت تحمل لاهوت الابد





يعني: اين فاطمه بنت اسد است كه خداي ابدي را با خود حمل مي كند. آن مرحوم برخورد كرد و ديگر اجازه ادامه مداحي را بهاو نداد و وقتي يكي از بزرگان در اين رابطه وساطت كرد آقاي بروجردي فرمود ما نبايد از كنار غلو سطحي بگذريم. بعد آن مرحوم فرمود شنيدم مداحي مي خواند:



تو بهاين جمال و خوبي چه به طور جلوه آئي



ارني بگو به آن كس كه بگفت لن تراني





اين غلو است چرا اين گونه اشعار در مداحي ها خوانده مي شود. از شاگردان امام شنيدم امام در مجالس روضه خواني بر درست خواندن مقتل و رعايت موازين بسيار مصر بودند.



علماء دين پاسدار مكتبند؛ نبايد بگذارند از هيچ ناحيه اي مكتب آسيب ببيند، بزرگاني كه سر سلسله جنبان دين در بلدند بر اين مطلب حساس باشند اگر ديدند خطيبي غلو مي گويد، مداحي غلو مي گويند ملاحظات را كنار بگذارند و نهي از منكر كنند، ممكن است برخي جوسازي كرده حتي آبروريزي كنند اما قطعاً خداوند جبران خواهد كرد كه"ان الله يدافع عن الذين آمنوا..."؛ خداوند از مؤمنان دفاع خواهد كرد.



4. بايد در عرصه انتقاد هم از افراط و تفريط خودداري كنيم. نمي توان هر روايتي كه منقبتي بلند از مناقب اهل بيت(ع) را گفته است و در حد فهم ما نيست بلافاصله رمي به غلو كنيم. كه فرمودند:"نزلونا عن الربوبيته و قولوا فيناما شئتم"؛ ما را از خدائي پايين بياوريد آنگاه هر چه در فضلمان خواستيد بگوييد. يا هر مطلبي كه به گوشمان خورد و ما در كتابها آن را نديده بوديم آن را رمي به كذب كنيم كه اين عكس مطلوب را نتيجه مي دهد و يا در جانب تفريط از جوسازي ها بهراسيم، در مقابل غلو صريح موضع نگيريم، در مقابل دروغ صريح موضع نگيريم كه مبادا ما را رمي به ضد ولايت كنند كه ما بايد مصداق"الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه ولا يخشون احداً الا الله"؛ آنان كه رسالت الهي خود را انجام داده و تنها از او خشيت- خوف همراه با تعظيم- داشته و جز از خدا از كسي ديگر خشيت ندارند، باشيم.



5. در اين رابطه طرحي در سال 1368 خدمت مقام معظم رهبري ارسال كرده ام كه خلاصه آن اين است كه بايد جريان مداحي در كشور سامان يابد. اين سامان بايد از سوي خود مداح ها باشد نه دولتي كه قطعاً نتيجه نمي دهد؛ به اين ترتيب كه مداحان هر استان مثلاً از هر پنجاه مداح يك نفر نماينده تعيين كنند، اينها در تهران جمع شوند مثلاً تعداد حدود پنجاه مداحي كه منتخب مداحان كشورند مجمع عمومي باشند از بين خود 7 يا 9 نفر را به عنوان مجمع مركزي مداحان برگزينند. اين مجمع عهده دار ساماندهي امر مداحي در امور ذيل گردد:



1. از علما مجتهد تاريخ در حوزه بخواهند در ابواب مقتل همه معصومين درسترااز نادرست مشخص كنند، به اين ترتيب كه از كل مداح ها بخواهند كه آنچه مثلاً در رابطه با حضرت اباالفضل(ع) مي خوانند ارسال كنند و اينها در جمع عالمان مجتهد تاريخ در حوزه ارزيابي گردد؛ آنچه دروغ صريح است اعلام شود و آن چه پرورش روضه است و يا قطع به كذب آن نيست اعلام شود به اين ترتيب به تدريج چه بسا به تهيه مقتل عصري مي رسيم.



2. آموزش مداحيرادر كشور سامان دهند و اين عرصه مقدس را از ابتذال موسيقي لهوي حفظ كنند.



3. تخلفات حرفه اي را معرفي كرده و خود شيوه برخورد را تبيين كنند.



4. در مناسبت هاي ويژه هم شعر و هم سبك جديد مناسب را به مداح ها عرضه كنند.



5. مداحان شايسته را تشويق و به رسانه ها اعلام كنند و به مداحان خاطي ابتدا تذكر كتبي دهند و در ادامه برخورد قانوني كنند.- برخورد قانوني كه خود مجمع مركزي مداحان مشخص مي كند- و برخي وظائف ديگر.



جهت ساماندهي اين تشكيلات براي دوره اول اين انتخاب نماينده اي از سوي مقام معظم رهبري مدظله نظارت كنند تا افراد صالح گزينش شوند. براي ادوار بعدي خود همين مجمع آيين نامه نوشته و جهت سلامت جريان نماينده مقام معظم رهبري فيلتر نهايي باشد.



اين پيش نويس آن چيزي است كه در رابطه با مداحي به نظر مي رسد. روشن است كه نظرات عزيزان مي تواند اين پيش نويس را كامل و قابل عرضه كند.



والسلام عليكم و رحمه الله بركاته ـ سيد احمد خاتمي ـ 16/6/84 ـ 2 شعبان المعظم 1326

پاورقي

36. عوائد الايام، ص 700.



37. رسائل شيخ انصاري.



38. كفايه الاصول، ج 2، ص 70.



39. مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد.



40. مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ج 4، ص 111 و ص 112.



41. وسائل الشيعه، ج 4، باب 24 ابواب قرائة القرآن، ص 858، ح 1.



42. مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد.



43. كامل الزيارات، باب 108، ح 1، با تصحيح علامه اميني.



44. منيه المريد، ص 106.



45. همان.



46. همان.



47. المحاسن، ج 1، ص 357. ميزان الحكمه، ج 4، ص 1401- كلمه شباب-.



48. اصول كافي، ج 1، ص 46.



49. اصول كافي، ج 2، ص 338.



50. امالي شيخ مفيد، ص 182.